جام جم آنلاین: کمی پیش از این که رفت و آمدها پررنگتر و صمیمیتر از الان بود، کوچکترین مشکلی که برای یکی از خانوادههای فامیل پیش میآمد، همه دور هم جمع میشدند و تا راهحلی برای مشکل پیدا نمیکردند، صاحب مشکل را تنها نمیگذاشتند.
همسایهها هم البته بامعرفتتر از همسایههای امروزی بودند. حداقل همدیگر را میشناختند و کمک حال همدیگر بودند، اما الان افراد در مقابل مشکلات خانوادگی خودشان را تنها میبینند.
خانوادههای امروزی میدانند گفتن مشکلات و مسائل خانوادگیشان به خاله و دایی و عمه با گرفتاریها و دغدغههایی که خودشان دارند، هیچ فایدهای غیر از مزاحمت برای آنها ندارد.
به نظر میرسد وامهای ناچیز بانکی با همه سود و دوندگی که برای گرفتنش باید بکشی، راحتتر از رو انداختن به فامیل و قوم و خویشی است که از این عید به آن عید ده دقیقه بیشتر همدیگر را ملاقات نمیکنند.
خیلی وقتها هم تماس گرفتن با مشاورههای تلفنی یا مراجعه حضوری به روانشناس و روانپزشک راحتتر از پیدا کردن دختر عمه و خاله یا همسایههاست.
این تنها بودن در مقابل مشکلات در دنیای امروزی است که آمار بیماریها و استرس و اضطرابها را بالا برده است. از این بدتر وقتی است که حتی دیگر درون یک خانواده هم کسی حوصله حرف زدن و ارتباط برقرار کردن با دیگری را ندارد.
پدر و مادر شاید در طول مدتی که در خانه حضور دارند، چند کلمه حرف هم با هم نزنند. طوری که تحقیقات از آمار بالای میزان طلاق عاطفی میان زوجهای امروزی خبر میدهد.
یعنی طلاقی که اگرچه زن و شوهر همچنان زیر یک سقف زندگی میکنند و فامیل و همسایه و دوست و آشنا هم آنها را زن و شوهر میدانند، اما خودشان کوچکترین ارتباطی با هم ندارند. علت هر چه باشد هشداری است از عواقب کمرنگشدن ارتباطات در دنیای پر دغدغه امروزی.
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version