جام جم آنلاین: یکی از عناصر پرکاربرد در ادبیات، تخیل است. خیال علاوه بر اینکه به عنوان یک حس، کاربردهای مختلف دارد در ادراک زیباشناسی انسان نیز نقش ایفا میکند.
انیمیشن نوعی فیلمسازی است که در فرم و محتوا، زاده خیال است. از این رو میتواند تخیل را به تصویری عینی و قابل درک تبدیل کند.
انیمیشن بر دنیای خیال تکیه دارد و مخاطبان را از خودآگاه به ناخودآگاه میکشاند. انواع پویانمایی دوبعدی و سهبعدی، نقاشی متحرک و عروسکی قابلیت طرح مضامین شوخی و جدی را دارد.
پرواز در خیال و رویا، عبور از مرزهای منطق، شکستن قوانین جاذبه و فیزیک، گریز از دستورالعملهای اجتماعی و دستیابی به آرزوها نهتنها کودکان را خوشحال میکند، بلکه بزرگسالان و حتی کهنسالان را نیز به وجد میآورد.
انیمیشن «ماجراهای قصه به قصه» تولید شده در مرکز پویانمایی صبا براساس داستانهای خانم افسانه شعباننژاد تهیه شده و هماکنون از شبکه ۲ سیما، در حال پخش است.
قصههای جذاب کودکانهای که در قالب انیمیشن سهبعدی به تصویر درآمدهاند و از همینرو جذابیت آنها دو چندان شده است.
همانطور که گفته شد خیالپردازی در ادبیات بخصوص ادبیات کودک، جایگاه ویژهای دارد و در واقع یکی ازکارآمدترین ابزارهایی است که میتوان با آن به دنیای کودکانه ورود پیدا کرد؛ دنیایی که در آن حیوانات براحتی سخن میگویند، خورشید، ابر و رنگین کمان آن لبخند میزنند، درختان و گلهایش مهربانند و میتوان بر پشت پرندگانش سوار شد و بی هیچ تکنولوژی پرواز کرد.
عینیت بخشیدن به این دنیا بهواسطه انیمیشن، بیشک تجربه دلنشینی است که در ذهن همه ما وجود دارد. تجربهای مانند ورود به دنیای پر هیجان موش و گربه و لذت بردن از بازی ناتمام تام و جری و انیمیشنهایی از این دست که کودکی دلانگیزی را برای همه ما رقم زده و حالا ما با تکیه بر ادبیات و فرهنگ غنی و پربارمان قرار است کودکی فرزندانمان را رقم بزنیم.
مجموعه قصههای افسانه شعباننژاد ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به انیمیشنهای جذاب دارد. از اینروست که ماجراهای قصه به قصه، دیدنی و دوست داشتنی است.
در یکی از قسمتهای آن با نام «دختر کدو تنبل»، نویسنده مخاطب را به دنیای واقعی وارد میکند که در سراسر آن اتفاقات خیالی و خارقالعاده رخ میدهد. خاله قزی که زنی مهربان است، تک و تنها در خانه خود زندگی میکند.
او هر روز باغچه زیبایش را آبیاری و گلها و گیاهانش را نوازش میکند تا اینکه یک روز از تنهایی به ستوه میآید و در تاریکی شب از خدا میخواهد دختری به او بدهد تا از این تنهایی و بیکسی خلاص بشود.
تا این قسمت، داستان بسادگی و بیهیچ خیالپردازی روایت میشود تا اینکه به نقطه اصلی و در واقع اوج داستان میرسیم. قلب باغچه صدای خالهقزی را میشنود و قصد میکند به او کمک کند.
خالهقزی متوجه آینه قلب شکلی میشود که در داخل باغچه در حال صحبت کردن با اوست. ابتدا جا میخورد و بعد آینه را به دست میگیرد و به حرفهای او گوش میدهد.
آینه از خاله قزی میخواهد تا فردا شب که ماه کامل است پس از گفتن جملاتی به یکی از گلهای باغچه نگاهی بیندازد تا آن گل به او دختری بدهد. از این قسمت، داستان غرق در خیالپردازی میشود و سرخوشانه مخاطب را در انتظار دیدن دختری زاده شده از قلب باغچه نگه میدارد.
داستان دختر کدو تنبل، با این ساختار دراماتیک و قوی که دارد میتواند با پرداخت بیشتر شخصیتها و اتفاقات، فیلمنامه یک انیمیشن خوب سینمایی باشد.
در حالی که میبینیم با شخصیتهای ساده و در مدت زمانی کوتاه و در قالب قسمتی از یک مجموعه انیمیشن تلویزیونی باز هم تأثیرگذار و گیرا ظاهر شده است.
خاله قزی شب روز بعد وقتی ماه کامل است میخواهد به یکی از گلهای باغچه نگاه کند تا دختر خود را از قلب آن بگیرد، ناگهان حواسش به خاطر شیطنت گربه کوچکش پرت میشود و ناخودآگاه نگاهش به جای گلها به کدو تنبلی میافتد که گوشه باغچه روییده است و کدو تنبل به او دختری میدهد.
داستان در اینجا به تعلیق دیگری میرسد. حالا خالهقزی از داشتن دختر خوشحال است در حالی که دخترش تنبل و سر به هواست.
مخاطب، کاراکتر را با مشکل دیگری روبهرو میبیند که نیازمند راه حلی است و این راهحل چیزی نیست جز اینکه در نهایت به خاطر عشق و محبت بی دریغ خاله قزی دخترک، رفتار نادرستش را کنار میگذارد و به دختر آرزوهای او تبدیل میشود.
این تعلیقها به فیلمساز کمک میکند تا بتواند نماهای کم تحرک یا تکراری (مانند تمیز کردن و غذا پختن مداوم خاله قزی) را زیر فشار روانی پنهان کند و مانع دلزدگی مخاطب از فرم اجرایی اثر شود.
این داستان خوب و کودکانه بیتردید تأثیر بسزایی در موفقیت انیمیشن ماجراهای قصهبهقصه داشته است. از دیگر داستانهای موفق افسانه شعباننژاد میتوان به ننه طلا و نازگل، گریه نکن کلاغک، تپل مپل دسته گل، خانم چمن و درخت زردآلو و موش موشی تندتر بدو اشاره کرد.
انیمیشن ماجراهای قصه به قصه انیمیشنی کاملاً ایرانی است. دلیل این ادعا هم علاوه بر داستانهای فولکلور و افسانههای قدیمیاش، شخصیتپردازی آن است. شخصیتهای این انیمیشن جدا از طراحی متفاوتشان دارای این ویژگی نیز هستند که با تکنیک سهبعدی اجرا شدهاند.
کاراکترهای مجموعه انیمیشن ماجراهای قصه به قصه، گویا از تراشیدن استوانهای به وجود آمدهاند. غیر از حیوانات که آنها هم تا حدودی استوانهای شکل هستند بقیه کاراکترها با همین سبک و فرم طراحی شدهاند.
چارقد زنها به شکل نامتعارفی کنار گوشهایشان گره خورده و لباسهایشان هرچند سنتی و قدیمی است، اما به شکل نو و متفاوتی بر تن شخصیتها نشسته است.
رنگآمیزی کاراکترها خالص و شاد و ترکیب رنگ مناسبی هم برای این منظور در نظر گرفته شده است، به طوری که مخاطب هنگام مواجهه با اثر در عین حال که قادر است کاراکترها را متمایز از یکدیگر حس کند و نیز موقعیت مکانی آنها در نسبت با پیشزمینه و پسزمینه را به درستی درک نماید، تحت تأثیر جذابیت بصری ناشی از رنگآمیزی شخصیتها نیز قرار میگیرد و همین عامل مهمی در جذب مخاطب و ترغیب او به دنبال کردن اثر
محسوب میشود.
برای نگارش دیالوگهای این مجموعه از ترانههای موزون با قافیههای کودکانه استفاده شده است که فضای شاد و سرخوشانهای به مجموعه بخشیده که بهطور کامل با نیاز مخاطب کم سن و سال اثر تناسب دارد.
استفاده از شعر و ترانه برای روایت داستان تأثیر ماندگارتری بر ذهن کودک دارد، چراکه بهطور کلی ساختار موسیقایی حتی اگر به وزن و قافیه محدود باشد، به دلیل برخورداری از ریتم تکراری و تحرک و پویایی بخصوصی که دارد، گیرایی بیشتری نسبت به نثر و ادبیات گفتاری غیرموزون داشته و مانع خستگی کودک هنگام مواجهه با قصه میشود.
جنب و جوش و تکاپو ویژگی اصلی دوران خردسالی است و طبیعی است بیان نیز اگر بر همین ویژگی اصلی مبتنی باشد چون همسو با نیازهای کودک و اقتضائات سنی اوست فرآیند انتقال پیام را آسانتر کرده و ماندگاری و تأثیر بیشتری خواهد داشت.
بهار عسگری
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version