روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارشی در مورد جایگاه “موضوع ایران” در انتخابات آینده رژیم اسرائیل، ایران را محور مبارزات انتخاباتی نامزدها دانست.
مطمئنا بنیامین نتانیاهو امیدوار است چنین شود. ایران، عامل تعیین کننده دور دوم نخست وزیری او و دولتش است و این موضوع در سخنرانی چند روز گذشته نتانیاهو که اولین سخنرانی انتخاباتی او محسوب می شد نیز مطرح شد.
در اصل، می توان این سخنرانی را دومین سخنرانی، نتانیاهو دانست. اولین آن سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل بود که با نقاشی از یک بمب، حضار را مورد خطاب قرار داد.
نکته جالب این است که در آن سخنرانی، نتانیاهو حمله به ایران را حداقل تا تابستان آینده منتفی دانست که بر این نکته تاکید دارد که وقتی مسئله ایران مطرح می شود، اسرائیل به تنهایی نمی تواند تصمیم بگیرد.
تصمیم نهایی در واشنگتن (یا تهران) اتخاذ خواهد شد و انتخابات اسرائیل تاثیر ناچیزی بر آینده برنامه هسته ای ایران خواهد داشت، اما این هم باعث نخواهد شد “ایران” گفتمان سیاسی غالب در طول سه ماه آینده نشود.
احزابی که به دنبال جذب آرای رای دهندگان هستند، به دو گروه تقسیم خواهند شد:
گروه اول که علاقه خواهند داشت بر مسئله ایران تاکید شود، شامل حزب لیکود و دو رقیب نتانیاهو _یعنی حزب کادیما به ریاست شائول موفاز و حزب استقلال (یا اتزموت) به رهبری ایهود باراک می شود. (هم موفاز و هم باراک روسای ستاد مشترک اسرائیل هستند).
هریک از رهبران این احزاب سعی خواهند کرد رای دهندگان را متقاعد کنند که آنها برای مقابله با ایران “مطمئن ترین دست ها”را دارند.
نتانیاهو مدعی خواهد شد که با قراردادن مسئله هسته ای ایران در دستور کار جهان، به طوری که جای مسئله فلسطین را گرفته و هیچ کس امروز دیگر از فلسطین چیزی نمی شنود، توانایی خود را اثبات کرده است.
باراک نیز عنوان خواهد کرد که فقط حضور او در دولت در کنار نتانیاهو، توانسته در ۴ سال اخیر اسرائیل را از دردسر مهلک نجات دهد و اگر ما (اسرائیل) بار دیگر او را در کابینه نداشته باشیم، پشیمان خواهیم شد و موفاز هم، همانطور که طی سه سال گذشته، هر روز هشدار داده، بازهم نسبت به جلوگیری از وقوع فاجعه ناشی از سوء مدیریت راهبردی باراک _ نتانیاهو، هشدار خواهد داد.
۲- گروه دوم احزاب، حزب هایی که تحت ریاست نخست وزیر و یا ژنرال های سابق نیستند، به رای دهندگان خواهند گفت ایران خطرناک است، اما خطر واقعی برای اسرائیل مشکلات اقتصادی، بحران آموزشی، عدم شرکت اعضای هاردیم در کارگاه ها و خدمت سربازی، عدم پیشرفت در فرآیند صلح و موارد دیگر هستند.
هریک از احزاب گروه دوم در حال حاضر “تک مسئله ای” را تهیه کرده اند. اکنون تمام کاری که آنها باید انجام دهند، این است که مردم را متقاعد کنند که علاوه بر ایران، مسائل دیگری نیز وجود دارد که باید نگران آنها بود.
موفقیت یا ناکامی آنها در این راه، اندازه حزب لیکود و میزان قدرت نتانیاهو (در صورت پیروزی در انتخابات) در دولت ائتلافی آینده را تعیین خواهد کرد.
مسئله دیگری که در انتخابات اسرائیل در خصوص ایران وجود دارد، این است که _ آیا انتخابات مناخم بگین دیگری خواهد شد؟
سه هفته قبل از انتخابات سال ۱۹۸۱، اولین نخست وزیر تاریخ حزب لیکود، هشت خلبان را به یک ماموریت مهم فرستاد. آنها نه تنها رآکتور اتمی عراق را بمباران کردند، بلکه حضور مناخم بگین را برای بار دوم در مسند نخست وزیری تضمین کردند.
آیا نتانیاهو نیز این فرصت را دارد که عملیات مشابهی را برای پیروزی در انتخابات انجام دهد؟
دو دلیل اصلی وجود دارد که این اتفاق رخ نخواهد داد. ایهود باراک و باراک اوباما برخلاف بگین که وزیر جنگ هم بود، وزیر جنگ نتانیاهو خود یک رقیب است که سعی دارد آرای مردم را به نفع خود جلب کند. باراک اجازه نخواهد داد نتانیاهو اقدامی مانند بگین انجام داده و چهره “مسئولان”او را خدشه دار کند.
نیروی هوایی که ۳۱ سال گذشته به عراق اعزام شدند، در فضای متفاوتی آن عملیات را انجام دادند و بدون اینکه ردیابی شوند، بمب های خود را بر سر رآکتور اتمی عراق رها کردند، اما حمله به ایران به این معنی است که عاملان حمله نخواهد توانست از نظامیان آمریکا در منطقه عبور کنند و ردیابی نشوند، باراک اوباما به نتانیاهو فشار فراوانی خواهد آورد تا حمله به ایران را متوقف کند.
ما در تمام طول برگزاری مبارزات انتخاباتی، نام ایران را دائما خواهیم شنید، اما نه از غافلگیری در ماه اکتبر و نه حملات انتخاباتی چیزی نخواهیم شنید.
نتانیاهو در راهبرد خود برای فرار از بحران های داخلی اسرائیل خواهان برگزاری انتخابات پیش از موعد پارلمانی در این رژیم شده است. وی در رقابت انتخاباتی بر موضوعات امنیتی متمرکز است و اختلافات وی با اعضای کابینه نیز بر هیچ کس پوشیده نیست. نتانیاهو در به دست آوردن حمایت لازم برای حمله به ایران شکست خورد و شاید وضع وخیم اقتصادی در اسرائیل باعث شکست نتانیاهو در انتخابات شود. بیداری اسلامی در کشورهای عربی، مشکلات نتانیاهو را تشدید کرده است چرا که دیکتاتورهای متحد اسرائیل در شماری از این کشورها سرنگون شدند. چرا نتانیاهو خواهان برگزاری انتخابات پیش از موعد شده است؟، آیا نتانیاهو می تواند قدرت خود را در اسرائیل افزایش دهد؟ آیا می تواند نگاه ها را از وضع وخیم اقتصادی اسرائیل به موضوعات امنیتی منحرف کند؟ و این انتخابات چه تاثیری بر خواست وی برای جنگ علیه ایران خواهد داشت؟
باشگاه خبرنگاران
بازنشر: ممتازنیوز