اکبر اکسیر: شما ملیحه ندارید، به من چه!

نمایش اسلاید

/Images/News/Larg_Pic/4-7-1391/IMAGE634841967196784234.jpg اکبر اکسیر و ملیحه نظمی، همسر اکسیر

/Images/News/Larg_Pic/4-7-1391/IMAGE634841967203492246.jpg اکبر اکسیر در حال شعرخوانی

/Images/News/Larg_Pic/4-7-1391/IMAGE634841967210356258.jpg مهدی تمیزی در حال خواندن شعر «کش»

/Images/News/Larg_Pic/4-7-1391/IMAGE634841967217064270.jpg رونمایی از کتاب طنز نصفهان ۲

/Images/News/Larg_Pic/4-7-1391/IMAGE634841967469316713.jpg سید علی اصغر صائم کاشانی، اکبر اکسیر، مهدی تمیزی، محمود سلطانی

نفیسه حاجاتی: این مراسم دوشنبه شب در سالن سوره حوزه هنری استان اصفهان برگزار شد.
 
محمود سلطانی، طنزپرداز اصفهانی، که اداره جلسه را بر عهده داشت، مراسم را با شوخی‌-جدی‌هایی درباره عدم موفقیت خانه طنز در دعوت از مجریان صدا‌و‌سیما برای مجری‌گری سومین شب طنز خنداخند آغاز کرد.
 

او دستمزد بالا به اضافه مالیات بر ارزش افزوده را دلیل عدم حضور مجریان صدا‌و‌سیما عنوان کرد و به حضار قول داد ۶ میلیون تومانی را که برای مجری مراسم خرج نکرده‌اند، در پایان مراسم بین حضار تقسیم کند.

سید علی اصغر صائم، طنزپرداز پیشکسوت کاشانی، مراسم طنزخوانی سومین شب طنز خنداخند را با دو شعر از جمله شعر «نرخ یک بوسه» آغاز کرد. محمدرضا محمدی جرقویه، مبدع ترمینولوژی حقوق، تعریف‌های طنازانه‌اش از چند واژه حقوقی را برای حضار خواند. سپس محمد رضایی و یوسف خوش‌نظر به طنزخوانی برای حضار پرداختند.

در ادامه مراسم، سلطانی با اشاره به تقاضاهای مکتوب رسیده از حضار و درخواستشان مبنی بر فرصت دادن به تازه‌کارها برای طنزخوانی در شب طنز خنداخند، همه کسانی را که دوست دارند طنزهایشان را بخوانند، به حضور در حلقه طنز نصف جهان که ۶ سال است، چهارشنبه اول هر ماه برگزار می‌شود، دعوت کرد.

به احترام همیشه لبخند ژوکوند زیر آن سبیل براق
سیدامین تویسرکانی، پنجمین طنزپرداز اصفهانی بود که به طنزخوانی در سومین شب طنز خنداخند پرداخت. او در متن طنزش درباره مهدی تمیزی، با اشاره به فعالیت‌های او از جمله تاسیس دفتر طنز حوزه هنری استان اصفهان، خانه کاریکاتور و تاسیس حلقه طنزپردازان اصفهان، سال‌ها کار او در وادی طنز این شهر، روایت کرد و در آخر گفت: «مهدی تمیزی سرچشمه رود جاری طنز و کاریکاتور امروز اصفهان است. به احترام جریان سازی فرهنگی او و به احترام سال‌ها تلاشش در عرصه فرهنگ شهر اصفهان و به احترام همیشه لبخند ژوکوند زیر آن سبیل براق او به پا می‌خیزیم و او را تشویق می‌کنیم.»

سپس تمیزی به روی سن رفت و با تشکر از طنز تویسرکانی، گفت: «اگر نبود همت طنزپردازان اصفهان، از مسن‌ترین تا جوان‌ترینشان، و اگر نبود تعامل آن‌ها با هم، ضمناً اگر نبود لطف آقای سیدین، ریاست حوزه هنری و این که حواس‌شان جمع باشد که اگر ترکشی از جایی آمد، اول به ایشان بخورد و بعد به حلقه، این اتفاق نمی‌افتاد و این حلقه طنز تا امروز دوام پیدا نمی‌کرد. در مورد کسانی هم که امروز حلقه را اداره می‌کنند، باید بگویم آقای محمود سلطانی همیشه حلقه‌ای بوده‌اند که بین مسن‌ها و جوان‌ها ارتباط ایجاد می‌کردند و تبحر بالایشان در صنایع ادبی کارگشا بود. پیام پورفلاح، مدیر فعلی دفتر طنز هم که واقعاً زحمت می‌کشد و تمام تلاشش را برای این انجمن به کار می‌گیرد.»

او به درخواست حضار، شعر طنز «کش» را که در اولین شب طنز خنداخند خوانده بود، دوباره خواند. شعری که با این ابیات آغاز می‌شود: «مرد کش‌بازی کشش در رفته‌بود/ بس که با کش‌های خود ور رفته بود/ هی بکش هی جمع کن، آخر چرا/ یا بکش یا جمع کن این ماجرا/ در همین کش کش تخصص لازم است/ البته در کش تفحص لازم است/ کشور ما بین چو الگوی جهان/ گشته کش کش ور وری بین مهان»

سپس به پاسداشت کوشش‌های مهدی تمیزی، میلدیس (تندیسی که شبیه میل زورخانه طراحی شده) و پرتره کاریکاتوری به قلم حسین صافی، به او اهدا شد.

چشمه چشمه باران از کرانه کبود خزر برای زاینده‌رود
سومین شب طنز خنداخند با طنزخوانی زهرا دری، رضا احسان‌پور، مرتضی مشتاقی، عباس گلکار و محمد شیرچیان ادامه یافت و سپس نوبت به دعوت از میهمان ویژه مراسم رسید.
 

اکبر اکسیر، طنزپرداز صاحب نام کشور، که همراه همسرش از آستارا میهمان خنداخند بود به روی سن رفت و صحبت‌هایش را این گونه آغاز کرد: «اصفهان، آمدم. ۳۰ سال دیرتر، ۳۰ سال پیرتر، از کرانه کبود خزر، چشمه چشمه باران آورده‌ام برای زاینده رود خشک تو. امید که باران ببارد. آمده‌ام بگویم اصفهان پایتخت شعر و شور و شعور ایران است. آمده‌ام به لهجه‌های شیرین شما با این لهجه غریب خودم بگویم که شب، شب جلیل طنز است و تقارنش با هفته دفاع مقدس یک تقارن بسیار دلپذیر است چرا که طنز، خود دفاع مقدس است علیه پلیدی و پلشتی و ریاکاری و فساد.»

او ادامه داد: «امشب آمده‌ام بگویم که طنز، این عنصر حقیقت‌یاب در اصفهان عزیز، عطر و بوی خودش را به اقصی نقاط ایران پراکنده است. دفتر طنز حوزه هنری اصفهان حتما یک مدیر خوش فکری داشته که چنین عزیزانی را توانسته دور هم جمع کند.»

اکسیر گفت: «من امیدوارم مسئولین عزیز، درجه نقدپذیری خودشان را بالا ببرند و بدانند که اگر طنزپرداز در حکم یک روزنامه‌نگار، یک داور بی‌طرف در کنار آن‌ها باشد، هیچ احتیاجی به قوه مقننه و مجریه نداریم. ما آمده‌ایم با کودک درون خودمان از عصمت فراموش شده انسان از عزت برباد رفته انسان معاصر صحبت کنیم. دفاع می‌کنیم از تمام مظلومانی که جان در این راه گذاشتند که چراغ آزادی، عشق، شور، شعف روشن بماند.»

او سپس چند نمونه از اشعارش را برای حضار خواند و خب شنیدن اشعار نمونه، شرف‌نامه، تفاهم، گرامافون، کارواش و گشت ارشاد با لهجه شیرین اکسیر، یکی از جذاب‌ترین قسمت‌های سومین شب طنز خنداخندبود.

اکبر اکسیر با اشاره به همسرش، ملیحه نظمی، که در ردیف اول سالن نشسته بود، گفت: «در تهران یک بار آقای سجادی به من گفت: آقای اکسیر، خانم با من دعوا می‌کند که چرا من را برای شب شعر نمی‌بری؟ بعد، دوستان دیگر آمدند گفتند: چه قدر شما از ملیحه صحبت می‌کنید! من گفتم: شما هی نق بزنید/ چرا تمام شعرهایت را به ملیحه تقدیم کرده‌ای/ چشمتان کور/ شما ملیحه ندارید، به من چه!»

بر مزار زاینده رود
در خنداخند سوم از زاینده رود خشک، هم بارها صحبت به میان آمد.

اکبر اکسیر در شعر طنز «شرف‌نامه» خواند: «از زاینده رود و دریاچه ارومیه ننوشتیم / خشک شد / خزر را دریای مازندران، گرگان، کاسپین، آب‌سکون نوشتیم / تقسیم بر پنج شد / حالا رسیده‌اند به خلیج فارس / لطفا به زبان انگلیسی به آن‌هایی که عربی می‌دانند بگویید / این آب نه خشک می‌شود، نه تقسیم / این آب، آبروی ماست.»

مرتضی مشتاقی هم طنزخوانی‌اش را با شعر «بر مزار زاینده رود» این چنین آغاز کرد: «اصفهانی بود و یک زاینده رود / زنده رودش گشته اکنون مرده رود / بود امواجش خروشان سال‌ها / هیچ کس را یادی از خشکی نبود / ساحلش سرسبز چون باغ بهشت / بلبلان سرمست آواز و سرود / گر صفاهان گشت نام اصفهان / از صفای روح بخش رود بود / بسترش اکنون کویری بیش نیست / شکوه‌های ما ندارد هیچ سود / ما ندانستیم قدر آن عزیز / ناسپاسی‌های ما خشکش نمود / داغ آن بر دیده و دلها نشست / گریه باید کرد بهرش رود رود / از خدا خواهیم بارانی ز لطف/ تا دوباره زنده گردد زنده رود»

سومین شب طنز خنداخند با مراسم رونمایی از کتاب «نصفهان ۲»، دومین کتاب طنزآوران اصفهان، توسط مهدی تمیزی، پیام پورفلاح، اکبر اکسیر، مرتضی مشتاقی و سید علی اصغر صائم کاشانی، به پایان رسید.

«شب طنز خنداخند» مراسمی است که به ابتکار دفتر طنز حوزه هنری استان اصفهان، هر فصل یک بار برگزار می‌شود. برنامه‌ریزی منظم جلسه، طنزخوانی‌های غیرتکراری و جذاب طنزپردازان اصفهانی و پذیرایی‌های جالب مراسم که نخودچی، کشمش و گاهی هم بادام و پسته مغزشده هستند، از جمله ویژگی‌های این مراسم است که باعث متفاوت و پرطرفدار بودن آن در میان علاقه‌مندان طنز استان اصفهان شده است. 
 
عکس‌ها: نفیسه حاجاتی

۵۸۵۸

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.