تفاهم حتی در خیانت(حتما بخونید خیلی باحاله)

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت
می خواهم ازدواج کنم
پدر خوشحال شد و پرسید : – نام دختر چیست ؟
مرد جوان گفت : – نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند
پدر ناراحت شد
صورت در هم کشید و گفت
من متاسفم به جهت این حرف که می زنم
اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست
خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو
مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود
با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت
مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او خواهر توست ! و نباید به تو بگویم
مادرش لبخند زد و گفت
نگران نباش پسرم
تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی

چون تو پسر او نیستی

تا این لحظه ۳نظر ثبت شده
  1. زهره.ز:

    اصصصصصصصصصصصصلانم جالب نبود ایش

  2. بیکار:

    چقدر مسخره اووووووق
    حام بهم خورد

  3. ساناز:

    اونجا خونه نبودهف ا ح ش ه خونه دو نفره بوده

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.