فروردین ۱۴۰۳
بازخوانی سناریوی جنبش سبز
خیابانهای شهر هنوز دستخوش ناآرامیهای پراکنده بود، فضای غبارآلود و سنگین شهر اجازه نمیداد رهگذران صدای گامهای خود را بشنوند؛ نیروهای انتظامی در دستههای سه تا چهار نفره با فاصله کمی از هم در اطراف دانشگاههای تهران، خواجه نصیر و امیرکبیر ایستادهاند و همزمان نیروهای موتورسوار نیز در منطقه مستقرند، مغازههای حدفاصل میدان انقلاب تا چهارراه ولی عصر تقریبا تعطیل بوده و در اطراف دانشگاه بعضی تجمعات محدود لباس شخصی نیز دیده میشود.
از خیابانهای اطراف این دانشگاهها خبر میرسد، که عدهای از اشخاص سبزپوش که به گونهای کاملا سازماندهی شده در خیابانهای اطراف دانشگاهها خصوصا دانشگاه تهران، امیرکبیر و شریف حضور یافتهاند، قصد دارند تا با دخالت در برنامههای دانشجویی، برای ایجاد ناآرامی در خیابانها بهانه ایجاد کنند به نحوی که تعداد دویست نفر از اراذل و اوباش با حضور در خیابان دانشگاه( خیابان مقابل سردر دانشگاه تهران) پس از حمله به نیروی انتظامی اقدام به ایجاد آتشسوزی، سوزاندن دو موتور سیکلت پلیس و شکستن شیشههای فروشگاههای کتابفروشی این خیابان کردهاند.
تجمع دانشجویی روز دانشجو در داخل دانشگاه شریف منجر به هواشدن بادبادکهای سبز رنگ در فضای آسمان شد، همچون دانشگاه تهران در اطراف دانشگاه شریف نیز ماموران نیروی انتظامی امور را تحت کنترل دارند و رفت و آمد مردم ادامه دارد، درفضای مقابل در اصلی دانشگاه شریف بادبادکهای سبز رنگ در فضای آسمان نگاه هر عابری را جلب میکند.
در خیابان ولیعصر مغازهها به صورت نیمه تعطیل در آمده و ترافیک شدیدی ایجاد شده است؛ در خیابان ابوریحان تعدادی از اشخاص که به شکستن شیشههای مغازه و خودروها مبادرت میکردند توسط نیروی انتظامی بازداشت شدند؛ در خیابان کارگر بعضی اشخاص نارنجک دست ساز به سوی پلیس پرتاب میکردند؛ نیروی انتظامی نیز در مواردی اقدام به پرتاب گاز اشکآور برای متفرق کردن معترضین کرد.
۲ موتور سیکلت نیروی انتظامی توسط اراذل و اوباش به آتش کشیده شد؛ برخورد نیروی انتظامی به استثنای چند مورد خاص با معترضین بسیار خوب گزارش شده است، که در جای خود قابل تقدیر است؛ در دانشگاه تهران شایعه شد که کروبی و میرحسین به جمع تجمع کنندگان خواهند پیوست که این شایعه محقق نشد.
جمع زیادی از دانشجویان ولایی از ساعات اولیه آغاز این مراسم با تجمع در مقابل دانشکده فنی و با سردادن شعارهایی نظیر “مرگ بر آمریکا “، “مرگ بر اسرائیل “، “مرگ بر منافق “، “دانشجو بیدار است، از آمریکا بیزار است “، به سمت مسجد دانشگاه تهران حرکت کرده و آماده اقامه نماز جماعت ظهر و عصر شدند.
پس از حضور دانشجویان ولایی در مسجد دانشگاه عدهای از حامیان موسوی در چهارراه دانشگاه تهران بین مسجد و درب ۱۶ آذر تجمعی را تشکیل داده و شعارهایی را به نفع موسوی سر میدادند و در این بین تعداد دیگری از دانشجویان ولایی که عازم مسجد بودند، با عبور از مقابل آنها شعار “موسوی دروغگو تاریخ تولدت کو “، “مرگ بر مزدور ماهوارهای ” و “مرگ بر منافق ” سر دادند.
حامیان موسوی سپس با استفاده از خلأ حضور دانشجویان ولایی که در مسجد دانشگاه در حال اقامه نماز بودند، در مقابل درب دانشکده فنی حاضر شده و شعارهای “موسوی زنده باد، کروبی پاینده باد “، و … را سر دادند، اما پس از اقامه نماز دانشجویان این اشخاص در حالی که شعارهای “انگلیس حیا کن، کروبی را رها کن “، “سبز هرز بیریشه، مخالف اندیشه “، “مرگ بر مزدور آمریکایی ” به سمت درب دانشکده فنی حرکت کردند و پس از رسیدن مقابل درب دانشکده فنی به سبب تعداد زیاد خود توانستند حامیان موسوی را با ایجاد یک نیمدایره در محاصره قرار دهند.
شعارهای متقابل دو طرف مانند شعارهای “مرگ بر منافق “، “بازیچه حیا کن بادکنک را رها کن ” و … از سوی دانشجویان ولایی و شعارهای “یا حسین میرحسین “، و شعارهای ضد دولت از سوی حامیان موسوی به مدت ۱۵ دقیقه ادامه داشت تا اینکه دانشجویان ولایی با حرکت به سمت درب دانشکده و روی پلهها توانستند حامیان موسوی را کنار زده و آنجا را به محل ادامه برنامه خود تبدیل کنند.
۱۶ آذر برای جنبش سبز حکم مرگ و زندگی را داشت و از این رو تمام توان خود را به میدان آوردند، جریان فتنه به واسطه عوامل پیدا و پنهان خود از هفتهها قبل در دانشگاه تهران و کوی دانشگاه با برنامهریزی منسجم تلاش میکرد تا با پخش شبنامه و … فضا را در این روز خاص به نفع خود آماده کند تا بتواند حرکتی را در عرصه دانشگاه رقم بزند.
هم عقل و هم تجربههای قبلی ثابت میکرد که باید برای دانشجوها برنامه ویژهای طراحی کنند، دانشگاه طعمهای بود که اگر در دام میافتاد، میتوانست گوشت قربانی خوبی باشد، برای ذبح شدن پای خواستههای فتنه گران.
یکی از اتفاقات دردناک در فضای دانشجویی که تاثیرات زیادی بر حوادث روز دانشجو گذاشت موضوع کوی دانشگاه بود که توسط “رهبر معظم انقلاب” اینچنین تعبیر شد: «اینکه بروند در کوی دانشگاه و جوان دانشجوی مومن و حزباللهی را آن هم با شعار رهبری مورد تهاجم قرار دهند دل انسان را واقعا خون میکند.»
ماجرا از این قرار بود که شام یکشنبه –دو روز بعد از انتخابات- گروگانگیری سه نفر از نیروهای انتظامی سبب شد تا یگان ویژه و تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی به داخل دانشگاه یورش ببرند و این آغاز این اتفاق تلخ بوده است، اصرار بر کلمه «لباس شخصی» به این سبب است که هنوز مشخص نیست این اشخاص چه کسانی بودند، بسیاری از مهاجمین با لباسهای عجیب و بازوان «خال کوبی شده» به دانشجویان حمله کردند و ردپای دشمن در اینجا دیده میشود که تعدادی از این اشخاص با فحاشیهای مکرر نسبت به دانشجویانی که هیچ گناهی نداشتهاند، آنها را از اتاق بیرون کرده و سپس هم از آنان خواستهاند تا برای سلامتی رهبر انقلاب بسیجی وار صلوات بفرستند!
از همان آغاز هم معلوم بود فتنهگران، اعتقادی به امام و خط امام راحل و قانون و عناوینی از این دست ندارند، اما آتش زدن عکس امام(ره) توسط مدعیان خط امام (ره)دیگر همه چیز را برای همه روشن کرد، مردم در تلویزیون صحنههای جسارت به عکس امام راحل را ملاحظه کردند، انگار خرداد ۴۲ در آذر ماه ۸۸ دوباره متولد میشد؛ آن روزها هم به واسطه اهانت به امام (ره) بود که همه به خروش آمده بودند؛ این بار نیز مثل آن روزها تاب از کف انقلابیون رفته بود؛ چگونه میشد نشست و این همه قانونشکنی و جسارت و گستاخی را نظاره کرد.
اگر شعارهای ساختار شکنی چون “مرگ بر دیکتاتور”، “نه غزه، لبنان، جانم فدای ایران”، “نه احمدی، نه موسوی، فقط رژیم پهلوی” و… که اخطار انقلابیون و نگرانی سیاسیون را به دنبال داشت، مورد بیاعتنایی رهبران معترض به انتخابات قرار گرفت، پس از این اما به واسطه روشنتر شدن مواضع انقلابستیز اغتشاشگران، دیگر حتی بانیان طرح “ادعای تقلب گسترده” هم به صرافت افتاده بودند، و این البته دیر اما قابل پیشبینی بود.
تمرینی برای عاشورا
یکی از اهداف جبهه ضد انقلاب که در صورت پیروزی در روز دانشجو قابل دسترسی بود، را میتوان برنامهریزی و تمرین جهت اجرای گامهای بعدی اغتشاش در مناسبتهای پیش رو دانست؛ این نکتهای بود که محسن سازگارا چهار روز قبل از ۱۶ آذر طی برنامهای در شبکه صدای آمریکا به آن اشاره نمود:
«…بسیار بسیار واجب است که بعد از ظهر دوشنبه ۱۶ آذر در تمام دانشگاههای آزاد و دولتی مراسم باشد، مردم هم که به دانشجوها میخواهند بپیوندند به همه دانشگاهها، نزدیکترین دانشگاه بروند، همینطور دانش آموزان. و با تنوع تاکتیکی فضای شهرها را هم مشغول بکنند که این هم محافظت بیشتری برای دانشجوها میآورد و هم تمرین خوبی است برای حرکت پراکنده ولی هماهنگ در دهه محرم و تاسوعا و عاشورا!»
اتمام حجت “مقام معظم رهبری” با فتنه گران؛ چرا متنبّه نمیشوید؟
تجمعها و اعتراضات مردمی کلید خورده بود و در این میان “رهبر انقلاب” میزبان مبلغان ماه محرم شدند تا از تبلیغ و لزوم آگاهسازی مردم درخصوص فتنه سخن به میان آورند؛ ایشان با اشاره به مسائل اتفاق افتاده تصریح کردند:«شما ملاحظه کنید یک عدهاى قانونشکنى کردند، ایجاد اغتشاش کردند، مردم را به ایستادگى در مقابل نظام تا آنجائى که میتوانستند، تشویق کردند؛ حالا تیغشان نبرید؛ آن کارى که میخواستند نشد، او بحث دیگرى است؛ آنها تلاش خودشان را کردند، زبان دشمنان انقلاب را و دشمنان اسلام را دراز کردند، جرأت به آنها دادند؛ کارى کردند که دشمنان امام – آن کسانى که بغض امام را در دل داشتند، جرأت پیدا کنند بیایند توى دانشگاه، به عکس امام اهانت بکنند»
رهبر انقلاب از مردم خواستند، آرامششان را حفظ کنند:«ما البته درخواستمان از مردم این است: در این قضایاى اهانت به امام راحل (رضوان اللَّه علیه)، مردم ما عصبانى شدند، خشمگین شدند؛ حق هم دارند؛ اعلام برایت کردند، جا هم داشت، خوب هم بود؛ لکن آرامششان را حفظ کنند. از دانشجوها هم ما همین درخواست را داریم: آرامش را حفظ کنید، این کسانى که در مقابل شما قرار دارند، اینها کسانى نیستند که ریشهاى داشته باشند، بتوانند بمانند، بتوانند در مقابل عظمت این ملت و عظمت این انقلاب، مقاومت کنند؛ نه. با آرامش؛ همه کار با آرامش. اگر یک وقتى لازم بشود، خود مسئولین، خود قانون و حافظان قانون، آنچه که وظیفهشان باشد، انجام میدهند. البته شناسائى کنند؛ خود دانشجوها موظفند در محیط دانشگاه، اشخاصى را که منشأ فسادند، اینها را بشناسند و دیگران را آگاه کنند. این خودش یک تبلیغ درست و صحیحى است. آگاه کنند؛ بدانند ارتباطات اینها را، جهتگیرى اینها را؛ لکن همه کار با آرامش باید انجام بگیرد.
مهمترین دستاورد و پیام حماسه ۱۶ آذر ۸۸ چه بود؟
مهمترین دستاورد و پیام حماسه ۱۶ آذر ۸۸ که از فضای دانشگاه تهران به جامعه مخابره شد، بطلان تحلیل بنیادین جریان فتنه از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود، پیش از این آنها مردم را خوب و بد میکردند و ادعا میکردند «آنها که میفهمند و دانشگاهی و نخبه می باشند در انتخابات به میرحسین موسوی و مردم عوام به احمدینژاد رأی دادهاند.» این تحلیل و تقسیمبندی علاوه بر آنکه توهین به شعور مردم است، در «روز دانشجو» با حضور ارزشمدارانه دانشجویان عملاً رنگ باخت چرا که اگر این چنین بود باید تنها یک صدا از دانشگاه خارج میآمد ولی این معادله برعکس شد و صدای اکثریت دانشجویان حمایت جدی از ارزشهای اسلام، اصول انقلاب و رأی ملت بود.
در روز دانشجو به رغم وارونه سازیهای امپراطوریهای رسانهای، دانشجویان و نخبگان ایران اسلامی از ارزشهای انقلاب دفاع کردند.
در دوران پس از ۱۶ آذر ۸۸ از جریان فتنه فقط سرانی باقیماندهاند، که تنها کارشان صدور سلسلهوار بیانیههای بدون مخاطب است. امروز ملت و دانشجویان هوشیارتر از همیشه به ارزشهای انقلاب اسلامی، عدالت، پیشرفت کشور، خدمتگزاری مسؤولان، حمایت از محرومان و صداقت جریانات سیاسی در قول و عمل مینگرند.
باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com