سیاست های اقتصادی حضرت علی (ع) / چگونه در یک جامعه فقیر ، “رفاه عمومی” به وجود آمد؟

با این که در دوران کوتاه مدت امیرمومنان علی(ع) خبری ازغنایم هنگفت جنگی همانند زمان حاکمان پیشین نبود اما آن حضرت(ع) برای بهبود وضعیت زندگی مردم تلاش فراوان کردند که نتیجه آن ارتقای سطح زندگی مردم کوفه بود، چنان که خود حضرت(ع) وضعیت معیشتی مردم کوفه را این گونه بیان کردند«تمام مردم کوفه داراى زندگى مرفهى هستند، حتى پایین ‏ترین افراد نان گندم مى‏ خورند(توجه داشته باشید نان جو خوراک فقیران بود) و خانه و سرپناهى دارند و از آب آشامیدنى گوارایى (آب فرات) مى‏ آشامند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، یکی از انحرافات و آسیب ‏هاى اجتماعى که جوامع انسانى در طول تاریخ خود، از آن رنج ‏برده ‏اند، مساله فقر و نابرابری درآمدها و پایین بودن وضع معیشتی توده اکثریت جامعه است؛ ثروت های عمومی توسط افراد خاص و طبقاتی ویژه دست به دست گشته و مردم عادی از دستیابی به آن محروم گشته اند.

هنگامی که امیر مؤمنان علی(ع) زمام حکومت را به دست گرفت، جامعه اسلامی از ارزش ها و دستاوردهای دوران رسول خدا(ص) فاصله بسیار گرفته و دچار نابسامانی های فراوانی شده بود. از مهم ترین این نابسامانی ها شکاف روز افزون طبقاتی بود، چرا که سنت نبوی(ص) در تقسیم بیت المال رعایت نمی شد[۱]؛ بیشترین سهم اموال دولتی و غنایم جنگی به گروهی متنفذ و یا وابسته به خاندان خلافت و نیز کارگزاران حکومتی اختصاص داده می شد و تنها، سهم ناچیزی از آن به توده اکثریت مردم می رسید. نتیجه این تبعیض، ایجاد اختلاف طبقاتی شدید و نارضایتی عجیب بود.
   
بنابراین، مشکل اساسی اقتصادی جامعه اسلامی، مساله کمبود درآمد ملی نبود؛ همه نابسامانی‏ ها از نحوه توزیع ثروت سرچشمه می ‏گرفت.
 
 علی(ع) برای حل معضلات اقتصادی، تمام تلاش خود را بر توزیع عادلانه بیت ‏المال و تقسیم منصفانه درآمد ملی – همانند زمان رسول خدا(ص)- مصروف داشته و بهای زیادی نیز در این راه پرداختند.
ابن ابى الحدید از قول ابو جعفر اسکافى آورده است که روز دوم پس از بیعت با على (ع) آن حضرت به منبر رفت و خطبه ‏اى ایراد کرد.
در آن خطبه راه و رسم خود را که ادامه سیره پیامبر(ص) بود مشخص نمود و مساوات در تقسیم سرانه بیت المال را اعلام کرد. همین سخنان نخستین چیزى بود که خوگرفتگان به تبعیض ‏ها آن را خوش نداشتند و همین موجب کینه و مخالفت با امام(ع) شد.

آن حضرت(ع) به صراحت فرمود:من شما را به راه روشن پیامبرتان (ص) خواهم برد و به آن چه فرمان داده شده ‏ام درباره شما عمل خواهم کرد، اگر به آن چه مى‏خواهم [تن سپارید و] مستقیم شوید و [البته‏] از خدا باید یارى جست. بدانید که موضع من نسبت به رسول خدا (ص) پس از رحلت او همچون موضع من در دوران زندگى اوست. [۲]

کوفه

 
 همین موضع را در خطبه ‏اى چنین فرمودند:« دفاتر حقوق و عطایا را [که پیشتر بر ملاک‏هاى طبقاتى تعیین شده بود] از بین بردم و مانند رسول خدا (ص) سرانه را به مساوات تقسیم کردم و آن را در دست توانگران قرار ندادم.»[۳]

هنگامی که از سوی اطرافیان و نزدیکان خود مورد اعتراض قرار گرفتند،فرمودند:« امّا اعتراضى که شما در امر تقسیم بیت المال به طور مساوى (بر من) دارید، حکمى نبوده که به رأى خود صادر کرده باشم یا مطابق خواسته دلم باشد؛ بلکه من و شما مى دانیم این همان دستورى است که پیامبر خدا(ص) آورده و انجام داده است.»[۴]
 
لذا حضرت(ع) محکم و استوار بر سیره مساوات ایستاد و با وجود همه مخالفت ‏ها، سرانه بیت المال را به صورت تساوى میان همگان تقسیم کرد و تبعیض‏ هاى گذشته را زدود و میان خودی و غیر خودی، عرب و غیر عرب تفاوت نگذاشت زیرا توزیع ناعادلانه درآمدهای ملی، معضل فقر و تنگدستی جامعه اسلامی را در پی داشت.

امام علی (ع) در مورد فقر و بیچارگی دوران پیش از خود می فرماید:«به هر سو که مى خواهى نگاه کن ! آیا جز فقیرى که با فقر دست به گریبان است، یا ثروتمندى که نعمت خدا را کفران کرده … شخص دیگرى را مى بینی؟»[۵]
 
 امیرمومنان علی(ع) که وارث چنین وضعیتی بود. برای ریشه کن کردن فقر و تنگدستی تلاش فراوان کردند. زیرا به خوبی می دانستند که اقتصاد با اعتقادات و دین مردم ارتباط مستقیم  دارد.ایشان در این رابطه می فرمایند:« فقر نیمى از کفر است.»[۶]
 
و به فرزندش(محمد حنفیه) فرمودند:« فرزندم! من از تهیدستى بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر، که همانا فقر، دین انسان را ناقص، و عقل را سرگردان مى کند، و عامل دشمنى است.»[۷]
 
از این رو، آن حضرت(ع) یکی از اهداف حکومت را «اصلاح چشمگیر وضعیت مردم و آبادانی شهرها» برشمردند.[۸]
 
شهید مطهری در توضیح این مطلب  می گوید: آنقدر این اصلاح، اساسى باشد که [تشخیص آن‏] احتیاج به فکر و مطالعه نداشته باشد، علائمش از در و دیوار پیدا باشد؛ به عبارت دیگر سامان به زندگى دادن، شکمها را سیر کردن، تن ‏ها را پوشانیدن، بیماری ها را معالجه کردن، جهل ها را از میان بردن، اقدام براى بهبود زندگى مادى مردم، زندگى مادى مردم را سامان دادن.[۹]
 
امام در فرمان خود به مالک برخی نکات و راهکارهای اقتصادی اشاره می کنند: پیش از آنکه به فکر درآمد و گرفتن وجهى از مردم باشى به فکر آبادى و عمران و ایجاد منبع درآمد براى مردم باش؛ مردم باید درآمد داشته باشند تا بتوانند به حکومت کمک کنند. زیرا بدون آبادانى و ایجاد اشتغال براى مردم ، هرگز نمى توان از مردم کمک گرفت و اگر کسى بدون رسیدگى به وضع درآمدى و اشتغال براى جامعه ،فقط به فکر گرفتن مالیات و عوارض باشد ، شهرها را به ویرانى تبدیل خواهد کرد، و مردم را (در اثر گرانى و ندارى ) نابود خواهد ساخت ، و سرانجام حکومت ، پایگاه مردمى خود را نیز از دست خواهد داد.[۱۰]
 
به هر حال با این که در دوران کوتاه مدت امیرمومنان علی(ع) نه تنها خبری ازغنایم هنگفت جنگی همانند زمان حاکمان پیشین نبود بلکه وجود نا امنی ها و جنگهای شدید داخلی مشکلات حکومتی را دو چندان کرده بود اما آن حضرت(ع) برای بهبود وضعیت زندگی مردم تلاش فراوان کردند که نتیجه آن ارتقای سطح زندگی مردم کوفه بود، چنان که خود حضرت(ع) وضعیت معیشتی مردم کوفه را این گونه بیان کردند«تمام مردم کوفه داراى زندگى مرفهى هستند، حتى پایین ‏ترین افراد نان گندم مى‏ خورند(توجه داشته باشید نان جو خوراک فقیران بود) و خانه و سرپناهى دارند و از آب آشامیدنى گوارایى (آب فرات) مى‏ آشامند.»[۱۱]
 
 بر این اساس در جامعه تحت حکومت امیرالمؤمنان (ع) حتی ضعیف ترین دهک ها نیز مشکل مسکن و خورد و خوراک نداشتند و جامعه به یک ثبات نسبی اقتصادی رسیده بود.

منابع:
 

[۱]- طبری،تاریخ الأمم و الملوک،تحقیق:محمد أبو الفضل ابراهیم،بیروت،دار التراث،۱۳۸۷-۱۹۶۷،چاپ دوم،ج۳،صص۱۶۴-۱۶۵٫
 
[۲]- ابن أبی الحدید،شرح نهج البلاغه،تحقیق:محمد أبو الفضل إبراهیم،دار إحیاء الکتب العربیه – عیسى البابی الحلبی وشرکاه،۱۳۷۸ – ۱۹۵۹ م ،چاپ اول،ج۷،ص۳۶
 
[۳]- کلینی،الکافی، تحقیق: علی اکبر غفاری،طهران،دارالکتب الاسلامیه،۱۳۴،چاپ چهارم،ج۸،صص۶۰-۶۱٫
 
[۴]- نهج البلاغه، کلام ۲۰۵٫
 
[۵]- نهج البلاغه ، خطبه ۱۲۹٫
 
[۶]- مجلسی،بحارالانوار، تحقیق: علی اکبر غفاری،بیروت،موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ – ۱۹۸۳ م،چاپ دوم،ج۷۵،ص۱۲٫
 
[۷]- نهج البلاغه ، حکمت ۳۱۱٫
 
[۸]- نهج البلاغه ، خطبه ۱۳۱٫
 
[۹]- شهیدمطهرى،مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏۲۴، ص: ۱۱۳
 
[۱۰]- نهج البلاغه ، نامه  ۳۱٫
 
[۱۱]-  ابن أبی شیبه کوفی،المصنف، تحقیق: سعید اللحام،بیروت، دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع،۱۴۰۹ – ۱۹۸۹م،چاپ اول،ج۸،ص۱۵۷؛  ابن شهر آشوب،مناقب آل أبی طالب،نجف اشرف،الحیدریه،۱۳۷۶-۱۹۵۶م،ج۱،ص۳۶۷


باشگاه خبرنگاران

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.