خبرگزاری آریا-صادق زیبا کلام می گوید :اصلاح طلبان فقط کلی گویی می کنند و به دنبال حرف های قشنگ هستند و برخی هم همچون جناب موسوی خوئینی ها که اخیرا به آقای هاشمی رفسنجانی در خصوص انتخابات حمله کرده بود صرفا به دنبال بغض و کینه های گذشته ها هستند به جای مطرح کردن بحث های جدید که کمک کند به تحقق روند دموکراسی خواهی در ایران. با این استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل سیاسی گفتگویی تفصیلی انجام دادیم که در ادامه می آید:
***
آریا: شما نخستین فردی بودید که بحث ائتلاف بین اصلاح طلبان و اصولگرایان را مطرح کردید، دلیل این تحلیل و اظهار نظر شما چه بود؟
زیباکلام : بنده به دو دلیل بحث ائتلاف میان اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان را مطرح کردم. اول اینکه اصلاح طلبان به عنوان یک جریان سیاسی و اجتماعی در ایران حمایت گسترده مردمی را به همراه دارند. در واقع می توانیم بگوییم جنبش اصلاح طلبی یکی از عمیق ترین و گسترده ترین جنبش های دموکراسی خواهی در تاریخ ایران معاصر است. اما سوالی که مطرح می شود این است که این جنبش می بایست دنبال تحقق کدامین اهداف باشد؟ من فکر می کنم در وهله اول رهبری جنبش دموکراسی خواهی باید از خودش بپرسد آیا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می تواند ما را به اهداف دموکراسی خواهی نزدیک کند یا نه؟ به عبارت دیگر جریان اصلاح طلبی باید از زاویه اهداف و آرمانهای خودش به انتخابات نگاه کند. در مرحله بعدی رهبری اصلاحات باید از خودش بپرسد که من از چه راه هایی می توانم این اهداف را بهتر تحقق ببخشم؟ شاید یکی از آن راهها ائتلاف با اصولگرایان میانه رو باشد.
آریا: از نظر شما اهداف اصلاح طلبی چیست؟
زیباکلام : من اهداف اصلاح طلبی را به دو بخش تقسیم می کنم ۱- اهداف کوتاه مدت ۲- اهداف بلند مدت.
آزادی زندانیان سیاسی ، حل مشکل دانشجویانی که بعد از انتخابات ۸۸ از دانشگاهها اخراج، ستاره دار و تعلیق شدند، دوباره به دانشگاهها بازگردند و قانونی شدن احزاب و تشکل های اصلاح طلب مثل جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب و بخش دانشجویی جنبش دموکراسی خواهی (دفتر تحکیم وحدت) که بعد از حوادث ۲۲ خرداد ۸۸ غیرقانونی اعلام شدند از جمله اهداف کوتاه مدت جنبش دموکراسی خواهی اصلاح طلبان محسوب می شود.
اما اهداف بلند مدت اصلاح طلبان: آزادی بیان و اندیشه البته در چارچوب قانون اساسی ، آزادی احزاب ، تشکلها و اجتماعات سیاسی، آزادی در انتخابات تا براساس آن شورای نگهبان از ورود نامزدهای اصلاح طلبان به انتخابات جلوگیری نکند و همچنین حاکمیت قانون از اهداف بلندمدت جنبش اصلاحات است. بنابراین رهبری اصلاح طلبان باید از خود بپرسد که مساله انتخابات می تواند چه وضعیت و نسبتی را با این اهداف کوتاه مدت و بلند مدت به وجود آورد؟ و اگر اصلاح طلبان در انتخابات آینده شرکت کنند آیا می توانند به اهداف خویش دست پیدا کنند یا نه اگر شرکت نکنند برای تحقق این اهداف بهتر خواهد بود؟
آریا : یعنی به نظر شما اصلاح طلبان تاکنون به این موضوعات نپرداخته اند؟
زیباکلام : خیر به عقیده من رهبری اصلاحات تاکنون باری به هر جهت در خصوص انتخابات صحبت کرده است یعنی اگر صحبت از گزینه هایی چون دکتر عارف، عبدالله نوری، اسحاق جهانگیری یا محمدعلی نجفی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری شده است این صحبت ها بدون فکر، طرح و برنامه مشخص و مدونی بوده و به نوعی اصلاح طلبان تنها گفته اند بله؛ ما در انتخابات شرکت خواهیم کرد. اما در حالیکه تنها ۱۰ ماه تا انتخابات ریاست جمهوری بیشتر فرصت نداریم هیچ برنامه و دستور العمل مشخص را این طیف تهیه نکرده است.
آریا: مهمترین ایرادی که شما بر طیف اصلاح طلبان وارد می دانید به نوعی همین بی برنامگی است؟
زیباکلام : بله، مهمترین ایرادی که بنده نسبت به اصلاح طلبان دارم این است که چرا شخصیت ها و چهره های اصلاح طلب دور هم جمع نمی شوند و یک برنامه مدونی را در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تدارک نمی بینند در واقع مردم عادی که طرفدار اصلاح طلبان هستند نمی دانند که آیا قرار است اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کنند یا اینکه مثل انتخابات مجلس نهم می خواهند انتخابات را بایکوت کنند؟ از طرفی مشخص نیست که آیا در انتخابات اصلاح طلبان یک یا چندین نامزد خواهند داشت؟ ایضا مشخص نیست که اگر نامزد یا نامزدهای اصلاح طلب از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شوند در آن صورت این طیف چه برنامه ای برای انتخابات دارد؟ ببینید هیچکدام از این مسائل مشخص نیست.
آریا : آقای دکتر چطور شد شما به این نتیجه رسیدید که اصلاح طلبان بر سر گزینه ای چون محمدباقر قالیباف شهردار تهران با اصولگرایان به ائتلاف برسند؟
زیباکلام : در مورد بحثی که من در رابطه با جناب محمدباقر قالیباف مطرح کردم همه حرفم این بود که شاید در نشستی که بالاخره اصلاح طلبان دور یکدیگر جمع می شوند اساسا به این نتیجه برسند که با توجه به مخالفت بخش عمده ای از اصولگرایان با اصلاح طلبان و به فرض آنکه اگر نامزد اصلاح طلب از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت نشود و بار دیگر هم داستان دوم خرداد ۷۶ هم اتفاق بیفتد و یکی از گزینه های اصلاح طلب از میان آقایان عارف، جهانگیری و محمدعلی نجفی با ۲۲ میلیون رای هم در انتخابات ۹۲ پیروز هم شود و دولت اصلاحات بتواند برای وزرای کابینه اش از مجلس رای اعتماد هم بگیرد، بعد از همه اینها تازه این سوال مطرح است که آیا شانس دولت اصلاح طلب آینده بیشتر از شانس دولت خاتمی خواهد بود؟ بنده در پاسخ به این سوال می گویم خیر. زیرا تمام نیروهایی که به مقابله با دولت خاتمی در سال ۷۶ پرداختند بار دیگر در سال ۹۲ در مقابل دولت اصلاحات صف آرایی خواهند کرد. یعنی طیف سیاسی گسترده ای از مجلس شورای اسلامی تا رسانه های ضد دولت، روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و موتلفه نیروی عظیمی را تشکیل خواهند داد که در برابر دولت اصلاحات در سال قرار خواهند گرفت و هیچ شوخی و تعارفی هم نخواهند داشت، اجازه نخواهند داد یک آب خوش از گلوی دولت اصلاحات پایین رود لذا ظرف ۴ سال بعدی کشور یک سرنوشت بلا تکلیف و مبهم سیاسی پیدا خواهد کرد و با وجود آنکه اصلاح طلبان دولت را در دست دارند اما هیچ اختیار و توانایی برای پیشبرد اهداف اصلاحات ندارند. البته همانطور که اشاره کردم در صورتی که به اصلاح طلبان و نامزدهای این طیف اجازه فعالیت داده شود ما در سال ۹۲ شاهد تشکیل دولت اصلاحات خواهیم بود هرچند بنده بعید می دانم چنین اجازه ای به طیف اصلاح طلب داده شود اما با این وجود اگر نگاه من بدبینانه باشد و اصولگرایان قاعده دموکراسی را رعایت کنند و دولت اصلاحات تشکیل شود اما باز هم اجازه آب خوردن نخواهند داشت، بنابراین بنده معتقدم ما نباید اصرار داشته باشیم که رییس جمهور آینده حتما یک فرد اصلاح طلب باشد از این رو شاید بد نباشد در آن نشستی که اشاره کردم اصلاح طلبان به این مساله فکر کنند که از یک نامزد اصولگرایی میانه رو مثل آقای قالیباف که مدیریت اجرایی توانمندی نیز دارد حمایت کنند زیرا ظرف سه سال گذشته قالیباف هیچ بغض و کینه ای نسبت به اصلاح طلبان از خود نشان نداده و حداقل بنده تاکنون ندیدم ایشان به اصلاح طلبان توهین کنند و از این طیف با عنوان عوامل فتنه و تعابیری از این دست که اصولگرایان مطرح می کنند را به کار ببرد. بنابراین همانطور که اشاره کردم بهتر این است که اصلاح طلبان از چهره معتدلی چون قالیباف حمایت کنند و از این طریق مانع به قدرت رسیدن یک نامزد افراطی و تندروی اصولگرا شوند.
آریا: این نامزد معتدل اصولگرا چه مزایایی می تواند برای اصلاح طلبان داشته باشد؟
زیباکلام :من معتقدم یک رییس جمهور اصولگرای معتدل و میانه رو می تواند بیشتر از یک رئیس جمهور اصلاح طلب در جهت تحقق اهداف کوتاه مدت و بلند مدت اصلاح طلبان گام بردارد.
آریا : بعد از اظهار نظر شما درباره ائتلاف اصلاح طلبان با اصولگرایان بر سر کاندیداتوری قالیباف رسانه های وابسته به شهردارتهران علیه شما جبهه گیری کردند و حتی مقاله ای هم در انتقاد به شما نوشتند، دلیل این انتقادها به شما چه بود؟
زیباکلام : بله درست است آنها خیلی به من حمله کردند و حتی مطبوعات و رسانه های وابسته به جناب قالیباف به طور کلی بنده را در یک سانسور و بایکوت رسانه ای قرار دادند، البته من می توانم بفهمم که دلیل غضب آنها از چیست؟
آریا : یعنی آنها مخالف رای دادن یا همان ائتلاف اصلاح طلبان با قالیباف هستند؟
زیباکلام : ببینید آنها از یک طرف دلشان می خواهد آقای قالیباف رای اصلاح طلبان را داشته باشد لذا می دانند وقتی صحبت از اصلاح طلبان می شود در واقع ما صحبت از دست کم ۲۰ میلیون رای می کنیم. به عبارت دیگر قالیباف و اطرافیان وی می دانند که دیدگاه افرادی مثل بنده در میان دانشجویان و تحصیل کرده ها اهمیت دارد اما از طرفی نگرانی آنها از این است که پس از حمایت بنده از قالیباف، جریان های تندرو ، رادیکال و افراطی اصولگرا مثل جبهه پایداری ، انصار حزب الله و غیره علیه قالیباف موضع گیری کنند و می گویند آدم هایی مثل زیباکلام که غرب زده و لیبرال است از قالیباف حمایت می کنند. لذا برای ایشان حمایت بنده نقض غرض می شود و باعث می شود افراطی های جناح راست علیه شان بشوند. البته باید بگویم جریان های تندرو و رادیکال اصولگرا رای زیادی ندارند و خود قالیباف هم این مساله را می داند منتهی این دسته از اصولگرایان قدرت و نفوذ سیاسی را در اختیار دارند.
آریا: با این توضیحات شما بدنه رای آقای قالیباف را در کجا می دانید؟
زیباکلام : بدنه رای قالیباف بستگی به این دارد که بتواند اصلاح طلبان را مجاب کند تا به وی رای بدهند. لذا اگر قالیباف موفق نشود این کار را انجام دهد شانس زیادی نخواهند داشت زیرا از دست دادن رای اصلاح طلبان به منزله از دست دادن رای اقشار زیادی از تحصیلکردهها، اقشار مدرن شهری، دانشجویان، کارمندان دولت و بخش خصوصی، نویسندگان، روزنامه نگاران ، پزشکان، مهندسین، کارکنان دادگستری و حقوقدانان، بسیاری از بازاری ها ، اصناف و پیشه وران، اقلیت های قومی و دینی و خیلی اقشار دیگر خواهد بود. بنابراین قالیباف می ماند با اصولگرایان لذا از آنجایی که اصولگرایانی مثل جبهه پایداری، رهپویان ولایت، جبهه ایثارگران، انصار حزب الله و موتلفه قالیباف را به اندازه کافی اصولگرا نمی دانند بنابراین به وی رای نمی دهند.
آریا: چرا این بخش از این اصولگرایان یعنی همان جبهه پایداری، رهپویان، جمعیت ایثار گران و موتلفه مخالف رییس جهمور شدن قالیباف هستند؟
زیباکلام : اگر فرض کنیم الان اردیبهشت ۹۲ است و قرار است تا چند هفته دیگر انتخابات ریاست جمهوری یازده برگزار شود واز طرفی قالیباف و طرفدارانش هم از مدتها قبل ستاد انتخاباتی زده اند و به عنوان یک نامزد اصولگرا فعالیت می کند اما چون اصولگرایان نامزدهای دیگری چون دکتر سعید جلیلی و دکتر علی اکبر ولایتی را دارند بنابراین تا وقتی این دو گزینه یا گزینه های اینچنینی دارند قطعا ۷۰ درصد تیپ های اصولگرا یعنی بسیج، انصار حزب الله و امثالهم به سعید جلیلی و ولایتی رای می دهند تا به تیپی مثل قالیباف که از دید آنها بیشتر یک تکنوکرات است تا یک آدم اصولگرای مکتبی. در واقع منتخب این دسته از اصولگرایان قالیباف نخواهد بود بنابراین اگر قالیباف نتواند اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی این طیف را با خود همراه کند شانس زیادی برای انتخاب شدن در ریاست جمهوری یازدهم نخواهد داشت. البته باید اشاره کنم که شخصیتهای شاخص اصلاح طلب هم به طور جدی باید از قالیباف حمایت کنند و بدنه اجتماعی خود را تشویق کنند تا به ایشان رای دهد. یعنی خیلی از رای دهندگان بالقوه اصلاح طلب بصورت اتوماتیک به قالیباف رای نخواهند داد.
آریا: یعنی از نظر شما موفقیت قالیباف در مدیریت اجرایی برگ برنده ای برای شهردار تهران محسوب نمی شود؟
زیباکلام : اینکه قالیباف یک مدیر اجرایی بسیار موفقی است برگ برنده ایشان در تهران و حتی شهرهای بزرگ محسوب می شود. در واقع در شهرهای بزرگ نیز خواهند گفت قالیباف چون در تهران مدیر موفقی بوده بنابراین به وی رای می دهیم اما همانطور که اشاره کردم اگر شهردار تهران نتواند با بدنه اجتماعی اصلاح طلبان ائتلاف کند به عقیده من زیاد نمی تواند بر رای مدیریت موفق خویش حساب باز کند زیرا اصولگرایان جناحی و سیاسی رای می دهند و به موفقیت یا عدم موفقیت کاندیداها کاری ندارند چون خطی رای می دهند. در واقع این طیف ایدئولوژیک رای می دهند و می گویند بزرگان ما هر گزینه ای را تایید کردند ما به آن نامزد رای می دهیم. اما درباره اصلاح طلبان مقداری شرایط فرق می کند. البته دشوار است که رای اصلاح طلبان را برای قالیباف بسیج کرد اما غیرممکن نیست. ختم کلام اینکه قالیباف از یک سو آراء بالقوه ای که فردی چون بنده می تواند در جمع اقشار و افراد تحصیلکرده جامعه جمع کند به این آراء نیاز دارد اما از طرفی قالیباف آنقدر تعقل سیاسی هم دارد که بداند بنده یک خارهای سیاسی نیز دارم که باعث می شود خیلی ها علیه ایشان بسیج شوند و تخریبش کنند بنابراین مقداری مشکل است قالیباف نسبت به بنده روی خوش نشان دهد از این رو فعلا ایشان ترجیح می دهد نسبت به من روی ناخوش نشان دهد تا از گزند جناح راست در امان بماند.
آریا : یعنی در واقع انتقادها و تلخی های رسانه های شهرداری از شما به نوعی بازی سیاسی است؟
زیباکلام : دقیقا همینطور است.
آریا: شما در بخشی از گفتار خود به کاندیداتوری سعید جلیلی اشاره کردید، به نظر شما کدام طیف از اصولگرایان به طور مشخص طرفدار سعید جلیلی هستند؟
زیباکلام : بنده معتقدم شخصیت و تیپ هایی چون دکتر سعید جلیلی و ولایتی و یا به فرض آقای ذوالنور یا حجت الاسلام قاسم روانبخش اگر نامزد انتخابات شوند بدنه اجتماعی جناح راست یعنی تیپ های نماز جمعه، سپاه ، بسیج و انصار حزب الله به آقای سعید جلیلی رای می دهند. در حالیکه در جناح راست تیپ هایی که مقداری تحصیل کرده تر هستند به آقای سعید جلیلی رای نمی دهند، در واقع تحصیلکرده های جناح راست به قالیباف رای می دهند.
آریا: یعنی قالیباف بیشتر از سعید جلیلی رای خواهد آورد؟
زیباکلام : نه لزوما اینجوری نخواهد شد.چون جناح راست بهر حال یک رای سنتی در میان اقشار و لایه های سنتی تر، متدین تر ، کم درآمد تر، ساکنین شهرستان های کوچکتر ، دور افتاده تر و مذهبی تر دارد. گزینه اینها بیشتر سعید جلیلی خواهد بود تا قالیباف.
آریا: چرا؟
زیباکلام : برای اینکه عرض کردم این اقشار خطی رای میدهند.
آریا: در بین اصلاح طلبان شانس کدامیک از گزینه های مطرح شده را برای ریاست جمهوری بیشتر می دانید؟
زیباکلام : همانطور که در ابتدای سخن گفتم قبل از اینکه اصلاح طلبان بگویند ما می خواهیم فی المثل سید حسن خمینی، سید محمد خاتمی، دکتر عارف یا اسحاق جهانگیری نامزد شوند، باید اساسا مشخص کنند هدفشان از شرکت در انتخابات چیست؟ در واقع باید از افرادی چون موسوی خوئینی ها بپرسیم اگر یک نامزدی به اسم قالیباف یا ناطق نوری بتواند زندانیان سیاسی اصلاح طلب را آزاد کند ، بتواند آزادی مطبوعات را به کشور بازگرداند، دانشجویان محروم از تحصیل را مجددا به دانشگاهها بازگرداند و….. آیا ما باید به آن شخص رای بدهیم یا باید به آقای عارف، سیدحسن خمینی یا خاتمی رای بدهیم که هیچکدام از این کارها را نمی توانند انجام دهند؟ اینها سوالاتی است که اصلاح طلبان باید به آن پاسخ دهند در واقع بنده معتقدم اصلاح طلبان راه دشواری در پیش رو دارند زیرا تکلیف اصولگرایان مشخص است یعنی از میان گزینه هایی چون سعید جلیلی و ولایتی بالاخره در دقیقه ۹۰ گزینه نهایی را انتخاب می کنند. از طرفی رای دهندگان اصولگرایان نیز مشخص هستند. اما برای آقای قالیباف و اصلاح طلبان مشکلات زیادی وجود دارد. مشکل اول این طیف این است که طرفداران خود را مجاب کنند تا در انتخابات شرکت کنند زیرا طرفداران اصلاح طلب به آقای خاتمی خواهند گفت ما برای چه باید در انتخابات شرکت کنیم و چه تضمینی وجود دارد که انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ هم مثل انتخابات ۸۸ نشود؟ لذا دغدغه اصلی اصلاح طلبان بیشتر جنبش عظیم دموکراسی خواهی در ایران است و می بایستی در ابتدا بسیاری از رای دهندگان بالقوه اصلاح طلب را مجاب کنند که چرا بایستی در انتخابات شرکت کرد. که البته این مشخص کننده راه اصلاح طلبان است. در حالیکه جناح راست هیچ کدام این مشکلات را نداردو طرفداران بالقوه اش خرداد ۹۲ می روند پای صندوق و به نامزد اصلی جناح راست رای میدهند و هیچ حرف و سخنی هم نخواهد بود.
آریا: ناطق نوری یکی دیگر از گزینه هایی بود که شما بر حمایت از کاندیداتوری وی از سوی اصلاح طلبان تاکید داشتید دلیل حمایت شما از این چهره سیاسی چه بود؟
زیباکلام : مساله آقای ناطق نوری که مطرح کردم کاملا از مساله قالیباف متفاوت است زیرا یکی از دغدغه ها و نگرانی های بنده وضعیت بسیار نامناسب و ناهنجار و ناکارآمدی است که جامعه ما به طور کلی پیدا کرده است. در واقع اگر کسی از بیرون وارد جامعه ما شود از حجم نفاق، کینه و دشمنی جریانات و چهره های سیاسی که نسبت به یکدیگر ابراز می کنند بهت زده می شود. در واقع فضای سیاسی کشور ما پر از رقابت، دشمنی ، بغض و کینه است. این وضعیت بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ بوجود آمده و متاسفانه روز به روز هم بیشتر شده. البته این بغض و کینه در ابتدا میان اصلاح طلبان و اصولگرایان بود اما وقتی اصولگرایان موفق شدند اصلاح طلبان را از میدان به در کنند ما شاهد بودیم این بغض و کینه به تدریج در میان خود اصولگرایان بروز کرد و اوج این دشمنی و رقابت در جریان انتخابات مجلس نهم نمود پیدا کرد به طوری که اصولگرایان به دو گروه مختلف به نام جبهه پایداری و جبهه متحد تقسیم شدند. هرچند ممکن است برخی خوش بین باشند و بگویند این یک شرایط ناپایدار است و درست می شود. اما بنده چنین اعتقادی ندارم از این رو فکر می کنم ما به رئیس جمهوری نیاز داریم که بتواند مثل یک چتر بر سر جریانات سیاسی قرار گیرد و آشتی، ائتلاف و وحدت ملی در جامعه ایجاد کند و بغض ها و کینه ها را کاهش دهد به عقیده بنده در اینصورت نامزدی که می تواند با رئیس جمهور شدنش این وضعیت نامطلوب را بهبود ببخشد آقای ناطق نوری است در واقع ایشان می تواند آشتی ملی را به وجود آورد.
آریا: به نظر شما آیا اصلاح طلبان حاضر خواهند شد به ناطق نوری رای دهند؟
زیباکلام : من آدم واقع بینی هستم از این رو می دانم که از هر ۱۰۰ نفری که طرفدار اصلاحات هستند و حاضرند در صورت نامزدی سید محمد خاتمی به ایشان رای دهند از این ۱۰۰ نفر تنها ۱۰ یا ۱۵ نفر حاضر می شوند به ناطق نوری رای بدهند به همین دلیل گفتم چهره های شاخص اصلاح طلب باید طرفداران این جریان را مجاب کنند تا به یک نامزد اصولگرای معتدل رای دهند زیرا فردی چون ناطق نوری می تواند اهداف کوتاه مدت و بلند مدت اصلاح طلبان را دنبال کند هرچند می دانم بسیاری از دانشجویان و تحصیلکردههای جامعه مان با این تفکر و نظر بنده مخالفت خواهند کرد و معتقدند ۱۶ سال قبل به ناطق نوری رای ندادند از این رو چرا باید حالا اقدام به این کار کنند؟ این را بسیاری رای دهندگان بالقوه اصلاح طلب یک جور عقب گرد می دانند و حاضر نخواهند شد به آقای ناطق نوری دهند. که البته در پاسخ به این عزیزان می گویم گاهی برای پیشرفت انسان مجبور می شود به عقب بازگردد و از این رو معتقدم در شرایط فعلی شخصیتی چون ناطق نوری به درد ایران و تحقق اهداف اصلاح طلبان می خورد تا گزینه های چون خاتمی، سید حسن خمینی یا اسحاق جهانگیری و عارف در حقیقت من ناراحتم چرا اصلاح طلبان به جای آنکه دور یکدیگر جمع شوند و به عقیده واحدی برسند تنها کلی گویی می کنند و حرف های قشنگ می زنند و افرادی چون موسوی خوئینی ها هنوز به دنبال بغض و کینه های گذشته است و به جای آنکه اصلاح طلبان را راهنمایی کند و این بحث مهم را که به تحقق دموکراسی خواهی در ایران کمک می کند را پیگیری کند به بغض و کینه هایی که سالهای قبل نسبت به هاشمی رفسنجانی و … داشته را دنبال می کند و متاسفانه علی رغم اینکه کمتر از ۱۰ ماه تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فرصت داریم رهبران اصلاحات به عنوان بزرگترین جنبش دموکراسی خواهی در ایران هیچ طرح برنامه و دستور العملی و هیچ “چه باید کردی” برای حضور در انتخابات ندارند.
آریا : با توجه به شناختی که شما از آقای هاشمی رفسنجانی دارید گزینه مطلوب ایشان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کدام گزینه خواهد بود؟
زیباکلام : به نظر من در جمعی که اصلاح طلبان باید دیر یا زود دور هم جمع شوند تا بررسی کنند که می خواهند در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم چه کار انجام دهند قطعا نمایندگانی از طرف هاشمی رفسنجانی نیز حضور خواهند داشت. البته باید یادآور شوم که آقای هاشمی رفسنجانی هیچ اصراری بر گزینه مشخص ندارد و برخلاف اعتقاد و گفته موسوی خوئینی ها نه بر روی سید حسن خمینی و نه دیگر گزینه هایی که برای نامزدی در انتخابات مطرح هستند اصراری ندارند بلکه ایشان مصر است اصلاح طلبان یک برنامه و طرح داشته باشند و برای عقبه اجتماعی خود برنامه ریزی کنند در واقع آقای هاشمی نسبت به این مسائل دغدغه دارند تا نسبت به اینکه چه کسی کاندیدای اصلاح طلبان شود از این رو هر فردی که بتواند اصلاح طلبان را به اجماع برساند آقای هاشمی از آن فرد حمایت و پشتیبانی می کند.
آریا: فکر می کنید در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم آیت الله هاشمی رفسنجانی ایفاء کننده نقشی باشند یا بیشتر یک تماشاگر خواهند بود؟
زیباکلام : شرایط فرق می کند. اگر قرار باشد اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی این طیف در انتخابات شرکت کنند نقش آقای هاشمی رفسنجانی خیلی فعال خواهد بود اما اگر به هر دلیلی امر بر این دایر شود که اصلاح طلبان خیلی اصرار به شرکت در انتخابات نداشته باشند در آن صورت آقای هاشمی همانند انتخابات مجلس نهم یک سیاست و سکوت معناداری در پیش خواهند گرفت و همچون انتخابات مجلس از هیچ نامزدی حمایت نخواهند کرد.
** گفتگو : زهره دیانی
خبرگزاری آریا