عکس های جذاب امروز | ارسال برای دوستان |
تازه دامادی که ۲۵ روز پس از جشن عروسی با درخواست طلاق همسرش روبهرو شده بود، در دادگاه مدعی شد برای اثبات میزان عشق و علاقه و بازگشت همسرش حاضر است اعضای بدنش را نیز به مهریه همسرش اضافه کند.
به گزارش خبرنگار ما، رسیدگی به این پرونده از چندی قبل با شکایت نوعروس ۲۵ ساله در دادگاه خانواده تهران آغاز شد. زن تحصیلکرده در حالی که بشدت از سوی شوهرش مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود، با ارائه گواهی طول درمان پزشکی قانونی به قاضی گفت: «چهار سال پیش «رضا» همراه خانوادهاش که نسبت فامیلی دوری با پدرم داشتند، به خواستگاریام آمد و این در حالی بود که هیچ شناختی از خصوصیات اخلاقی و رفتاریاش نداشتم.
پس از توافقهای مقدماتی، جشن نامزدی برگزار شد اما این دوران برخلاف حرفهای قبلی حدود ۲ سال طول کشید و شوهرم با سوءاستفاده از روابط فامیلی مرا بلاتکلیف گذاشت. تا اینکه سرانجام با پیغام تهدیدآمیزی که از سوی پدرم فرستاده شد، به دیدنم آمد و قرار محضر گذاشت.
وقتی با مهریه ۶۰۰ سکه طلا پای سفره عقد نشستیم، با رفتار سرد و بیاحساسش روبهرو شدم. او هیچ توجهی به من نداشت و ذرهای محبت نمیکرد.
باور کنید در طول ۲ سالی که عقد بودیم، او فقط چند بار به دیدنم آمد، ضمن اینکه بارها از اطرافیان شنیدم که بیعلاقگیاش به من را به زبان آورده و رفتارش هم گویای این حرفها بود.
او در این مدت هیچ نفقهای به من نداد و سراغم را نمیگرفت تا اینکه برای خانوادهاش پیغام فرستادیم بهتر است از همین حالا تکلیف این زندگی روشن شود که آنها بلافاصله قرار عروسی گذاشتند. اما با اینکه دختری تحصیلکرده و دارای موقعیت اجتماعی بودم، رضا از برگزاری مراسم جشن خودداری کرد و من هم با گریه راهی خانه بخت شدم.
پس از این اتفاقهای تلخ، خانواده شوهرم برای دلجویی از من و جبران بیمهری پسرشان ما را برای ماه عسل به شیراز فرستادند اما همسرم در مسیر فرودگاه و در میانه راه از سفر منصرف شد که پس از جر و بحث به خانه برگشتیم.
او سیم تلفن خانه را قطع و مرا وادار کرد به دروغ به همه بگویم که در شیراز هستیم.
بدین ترتیب با درخواست همسرم، چند روز در خانه سوت و کور تنها ماندم و مانند یک بازیگر، نقش یک عروس خوشبخت و راضی را بازی کردم. اما باز هم «رضا» بهانهتراشی میکرد و به همه چیز اعتراض داشت، تا این که بالاخره خیلی صریح به من گفت به اجبار خانوادهاش حاضر به این ازدواج شده و به همین خاطر مرا مورد ضرب و شتم قرار داد. به طوری که پزشکی قانونی ۹ مورد جراحت عمیق را تأیید کرده و حالا در خانه پدرم هستم و تقاضای طلاق دارم.»
در حالی که موضوع ضرب و جرح نوعروس در دادسرا در دستور رسیدگی قرار گرفته بود، قاضی دادگاه خانواده تهران نیز تازه داماد را فراخواند.
«رضا» در پی اطلاع از شکایت همسرش گفت: در هر زندگی اختلاف سلیقه و نظر وجود دارد.
همسرم با تحریک خانوادهاش، زندگی را ترک کرد و رفت. او تلفن همراهش را هم خاموش کرده و هرچه واسطه فرستادم، حاضر به بازگشت نشد.
«سیمین» فقط ۲۵ روز در خانهام زندگی کرد و حالا هم درخواست مهریه، برگرداندن جهیزیه و نفقه ۴ سال گذشتهاش را دارد. اما من نه تنها حاضر به جدایی نیستم، بلکه حاضرم اعضای بدنم را نیز به مهریه همسرم اضافه کنم تا او دلگرم شده و به زندگی مشترک برگردد.
قاضی دادگـــاه خانواده پس از شنیدن اظهارات طرفین و دعوت از دو داور برای ایجاد سازش، درخواست نوعروس برای جدایی از همسرش را نپذیرفت و خواسته او را رد کرد، بنابراین سیمین با اعتراض به رأی دادگاه خانواده، تقاضا کرد تا پرونده بار دیگر تحت رسیدگی قرار گیرد.
وی به قضات دادگاه تجدیدنظر استان تهران گفت: در حالی که ۲۵ روز در خانه مشترک و در کنار شوهرم بودم، هنوز دوشیزه هستم و رفتار شوهرم در آن مدت حکایت از عمق نفرت و خشونتاش نسبت به من دارد.
همسرم برخلاف ادعاهایش، حتی حاضر به دیدنم نیست و نفقهای هم نمیدهد.
او مرا موجودی اضافی و تحمیلی میداند و میترسم رفتارهایش شدت بیشتری پیدا کند و قربانی کینهاش شوم. بنابراین با بخشش نیمی از مهریهام، تقاضای طلاق دارم. در حالی که تازه داماد هنوز با ابراز عشق و علاقه عجیب سعی داشت مانع از اجرای خواسته همسرش شود، ۳ قاضی پرونده برای صدور حکم نهایی وارد شور شدند.
گردآوری : پایگاه اینترنتی ممتازنیوز
www.persianv.com
تاریخ ارسالOctober 25, 2012 01:13 AM تعداد مشاهده: ۱۶۰
بازدید از صفحه اول
حوادث