محدودیت یا ممنوعیت سزارین اختیاری

با سلام اصرار و اجبار به زایمان طبیعی از نظر قانونی، اخلاقی و شرعی و پزشکی نادرست است. زیرا هر فردی با توجه به شرایط جسمی و روحی و عقاید خود نوعی زایمان را ترجیح می دهد و پزشک موظف است با توجه به معاینات دقیق و بدون توجه به کاهش آمار سزارین در کشور، در مورد هر فردی باید بهترین گزینه را پیشنهاد دهد. و مادر نیز باید با آگاهی کامل و مطلع شدن از مزایا و معایب هر کدام روش ها و با آگاهی درست و نه دروغین در مورد شرایط جسمانی خود، در تصمیم برای نوع زایمان مشارکت داشته باشد.
در مورد مثال فوق که کودکی به دلیل اصرار بر زایمان طبیعی و عدم انجام سزارین به موقع دچار فلج مغزی شده است و به کلی بی حرک و مانند تکه گوشت است، کاملا واضح است که این کودک طی روند زایمان دچار چنین آسیبی شده!!!! زیرا قطعا این کودک در دوره جنینی در رحم مادر حرکت داشته است و اگر در دوره جنینی مادر هیچ گونه حرکت او را حس نمی کرد مسلما آن زمان به پزشک و سونوگرافی مراجعه می کرد و قطعا با امکانات پیشرفته امروزی تشخیص مشکل دار بودن جنین و یا اشکال در اندازه سر و بی تحرکی و … قابل تشخیص می بود! اما مشکل اینجاست که پزشکان که خود مشکل را ایجاد کرده اند، زیر بار نمی روند و خطای خود را نمی پذیرند!!! وزارت بهداشت موظف است با مشاهده این مسایل و خطاها به خود بیاید و در قانون خود بازنگری کند!
همچنین کاهش سزارین در طی سالهای اخیر عامل افزایش ولادت ها نیست!!!! و نمی توان چنین نتیجه ای گرفت زیرا عوامل بسیاری در افزایش ولادت ها در طی سالهای اخیر دخیل بوده اند و بدیهی است که برای انجام یک کار آماری و بررسی ارتباط یا عدم ارتباط دو موضوع با یکدیگر، تک تک سایر عوامل باید حذف شده و فقط آن دو عامل مد نظر، طی بازه زمانی مناسب مثلا ۲۰ سال مورد بررسی قرار گیرند و سپس تحلیل آماری انجام شود، و به هیچ وجه نمی توان گفت افزایش زاد و ولد در یک سال در ارتباط مستقیم با کاهش سزارین در همان سال است!!!! و این ادعا از نظر علمی کاملا مردود می باشد! حتی فشار برای زایمان طبیعی می تواند نتیجه عکس در میزان رغبت زنان به بارداری و زایمان داشته باشد. درضمن فردی که کلا قصد دارد ۱ یا ۲ فرزند بیاورد، هرگز با تغییر نوع زایمان تصمیمش عوض نمی شود! و یا در مورد مادرانی که برای اولین بار در سنین بالای ۳۰ الی ۳۵ سال باردار شده اند، اصرار به زایمان طبیعی به هیچ وجه باعث افزایش میزان زادآوری آنان نخواهد شد زیرا این افراد اصولا به دلیل مساله سن و خطرات تولد فرزندانی ناقص و معلول، همچنین بالا بودن سن و عدم توانایی جسمی، اصولا قادر به داشتن بیش از یک یا دو فرزند نمی باشند!
بنا بر این پزشک صرفا باید به مادر اطلاع دهد که اگر تصمیم به داشتن فرزندان بیش از ۳ عدد می باشد، بهتر است زایمان طبیعی را انتخاب نماید اما به هیچ عنوان به زور زایمان طبیعی نمودن، باعث نخواهد شد که فرد تمایل بیشتری برای فرزند دار شدن پیدا کند و چه بسا حتی اگر قصد داشتن دو فرزند را داشته، پس از تجربه اولین زایمان و یا آسیب های وارده، دیگر مایل به تکرار همان تجربه نباشد و از فرزند دوم نیز منصرف گردد! پس همانطور که پیداست قانون اجباری شدن زایمان طبیعی باعث افزایش ولادت ها نشده است! و وزارت بهداشت برای تایید کردن اقدام خود، افزایش زاد و ولدها را به این تصمیم ارتباط می دهد!
هدف وزارت بهداشت از این اقدام کاملا واضح است! ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان مامانیی که پیش از این بی کار بودند زیرا زنان معمولا به پزشک زنان و زایمان مراجعه می کنند و نه به یک لیسانس مامایی! پانیا ایجاد فرصت جراحی های ترمیمی بعدی مثل جراحی برای درمان افتادگی رحم، درمان افتادگی مثانه، تنگ کردن واژن با لیزر و جراحی و … برای متخصصین زنان و زایمان!
اما هزینه این ها را باید مادران و خانواده ها پرداخت کنند! فردی که پس از زایمان طبیعی به دلیل مشکلات فوق مجبور است تن به جراحی های بعدی بهد هم از نظر جسمی آسیب می بیند و هم بازه زمانی دچار کسالت و بعد دوره نقاهت خواهد بود و هم باید بابت این جراحی ها هزینه پرداخت شود و از طرفی مشکلاتی بین زوجین اعم از سردی و کاهش روابط زناشویی و نارضایتی و … در زندگی آنان پیش خواهد آمد. بنابراین باید منصفانه و آگاهانه به این جریان نگاه کنیم و افزایش آمار ولادت ها یا کاهش مرگ و میر فقط بهانه است و هدف اصلی از اجبار زایمان طبیعی چیز دیگری است!
درضمن بی انصافی است که مدام ذکر می شود مادران برای فرار از درد زایمان به سزارین روی آورده اند! مسلما مساله فقط درد نیست و هر فردی می داند پس از جراحی نیز درد خواهد داشت! در بسیاری موارد مسایل اخلاقی و حریم شخصی است که یک مادر راضی نیست به آن شیوه در مقابل چشم ماما و پزشک، هرچند زن باشند، زایمان کند!!!! و همچنین در بسیاری موارد علاوه بر این به دلیل عوارض ناشی از زایمان طبیعی که زندگی و آینده فرد را تحت تاثیر قرار می دهد، فرد مایل به زامین طبیعی نمی باشد!.
بدیهی است که اگر فردی مساله اخلاق و حریم زیاد برایش مهم نباشد و اطمینان داشته باشد که زایمان طبیعی اثر سویی بر جسم وی نخواهد گذاشت، به احتمال زیاد خود آنرا ترجیح می دهد! اما هنگامی که زایمان طبیعی نیازمند تزریق آمپول فشار باشد، نیازند جراحت ناحیه پرینه و بخیه باشد، نیازمند بی حسی اپیدورال باشد، نیازمند جراحی های بعدی جهت ترمیم افتادگی مثانه و رحم و واژن باشد، این نوع زایمان دیگر به نفع بیمار نیست!
هر فردی مسلما اینقدر درک دارد که بداند اگر قرار است پارگی و بخیه ای صورت بگیرد، بهتر است محل بخیه در شکم باشد و نه ناحیه پرینه که در معرض عفونت بوده و حتی تا مدتها توان دستشویی رفتن را هم نداشته باشد! و یا اگر قرار است بی حسی اپیدورال انجام گیرد، چرا سزارین صورت نگیرد و زایمان انجام شود؟!
آثار سو زایمان طبیعی فقط برای مادر نیست بلکه افت ضربان قلب جنین، امکان نرسیدن یا دیر رسیدن اکسیژن، گیر کردن کودک در کانال زایمان و آسیب به سر جنین، هیدروسفالی، آسیب های ارتوپدیک وارده بر جنین و امکان انتقال آلودگی درحین عبور از کانال زایمان و… همه وجود دارد.
بنابر این نمی توان گفت الزاما زایمان طبیعی روش بهتر و مطمئن تری است!
درضمن اجبار و فشار برای نوع زایمان موجب افزایش استر و دلهره در مادر باردار می گردد که مسلما آثار سو آن روی جنین موثر خواهد بود!
متاسفانه پزشکان تصور می کنند سایر افراد هیچ چیز نمی نفهمند و آنان می توانند به راحتی با استدلال های غلط آنان را فریب دهند! و به اصطلاح استخوان لای زخم مردم بگذارند تا مراجعین بیشتر و در نتیجه درآمد بیشتری داشته باشند و هر خطای پزشکی و کاستی که رخ می دهد را به چیزی دیگر ارتباط دهند و از زیر آن شانه خالی کنند! این کار غیر انسانی، غیر اخلاقی و غیر شرعی است و این گونه افرادی که به همین راحتی حق سایرین را ضایع می کنند، قطعا گناهکار و درآمدشان حرام است!

سلام خدمت همه عزیزان من هم ماه هفتم بارداری هستم. بچه اولم رو طبیعی بدنیا آوردم. تجربه خوب و بدی با هم بود. اولا اکثر کادر درمان بشدت بد برخورد می کردن. من خیلی خون از دست دادم. و ۲ بار توی دستشویی بیهوش شدم. تمام بنیه بدنی ام رو از دست دادم. حالا بعد از ۶ سال دوباره باردار شدم به این امید که سزارین کنم. اما متاسفانه انجام نمیدن. از استرس دارم میمیرم. کاش هر کس خودش انتخاب کنه