نویسنده سریال کیمیا کیست؟ (مصاحبه)


به گزارش سرویس اخبار ایران و جهانممتاز نیوز:

گفتگو با نویسنده سریال ڪیمیا ، نویسنده سریال ڪیمیا ڪیست؟ : سریال «ڪیمیا» فارغ از حواشی و نواقصی ڪه دارد ، قصه اش پر ملات است.یعنی درهرقسمت می توان شاهد یڪ اتفاق بود. سراغ مسعود بهبهانی نیا نویسنده «ڪیمیا» رفتیم و درباره این سریال گفت و گو ڪردیم.
سریال کیمیا نویسنده سریال کیمیا


سریال ڪیمیا – گفتگو با نویسنده سریال ڪیمیا ، مسعود بهبهانی نویسنده سریال ڪیمیا

*ساخت سریال ۱۱۰ قسمتی رڪوردی است ڪه به نام شما و تیم تولید «ڪیمیا» زده شده. از ابتدا برای این تعداد قسمت دورخیز ڪرده بودید؟ ش

نه ؛  تصور می کردم در حدود ۶۰ یا ۷۰ قسمت باشد. البته من کارهای طولانی با تعداد قسمت بالا داشته ام، که آخرین آنها سریال «نرگس» بود که نزدیک ۷۵ قسمت داشت. اما چون داستان «کیمیا» یک سرگذشت را روایت می کرد و شاخه برگ های زیادی داشت، طبیعتا می توانست تعداد قسمت های بیشتری داشته باشد. زمانی که تصمیم بر این شد تعداد قسمت ها زیاد باشد من احساس کردم یک سفر طولانی در پیش دارم که صد منزل دارد و برای هر منزل باید توشه و تدارک لازم را ببینم. از طرفی وقتی قرار است این سریال ۵-۶ ماه بر روی آنتن باشد و برای مردمی پخش شود که دسترسی آنها به رسانه های مختلف و منابع تصویری زیاد شده است و سواد بصری آنها بالا رفته ، بنابراین باید یک کار پر و پیمان باشد و به گونه ای چند سریال را در بر داشته باشد، چه از لحاظ شخصیت پردازی، قصه، ظرفیت و ماجراها. من از قبل این ها را پیش بینی کرده بودم. از طرفی این کار با اینکه دلی است ولی باید وجوه هنری آن در نظر گرفته شود؛ کاری است که باید مهندسی شود و شخصیت های آن باید طوری طراحی شوند که بدانیم مسیر این کاراکترها کجاست.

*قبل از تولید سریال، این مسیر و فرایند روی کاغذ آمده بود؟

بله، ضمن اینکه یک طراحی کلی داشتیم ؛ یعنی چیزی نزدیک به پانصد صفحه  سیناپس مانند ارائه دادیم که خط سیر، ابعاد داستان و شخصیت ها در آن مشخص بود. با اینکه آن پانصد صفحه هم اینقدر زیاد بود که برای آن کسانی که می خواستند بخوانند سخت بود اما به هر حال نمی توان در این شکل کارها، بی گدار به آب زد و گفت حالا وارد کار می شویم بعد تصمیم می گیریم که چه کاری انجام بدهیم.الگوی بیرونی من برای این داستان، بخشی از زندگی و تجربیات خودم بود و بخشی ازآن هم به هر حال سیر حوادث بیرونی مثل انقلاب اسلامی ، حوادث جنگ تحمیلی و مسایل اجتماعی  که می توانستند برای ما راهنمای کار باشند. از طرفی ما از لحاظ زمان عجله ای نداشتیم و از سال ۹۰ که ماجرا جدی شد و شروع به کار کردیم تا سال ۹۲ که دو فصل را یعنی حدود ۷۸ قسمت را تحویل دادیم، وقت داشتیم. بنابراین شتابی در کار نبود و ما سر فرصت می نوشتیم و تحویل میدادیم.

*شما برای جذابیت سریال ماجراهای فرعی زیادی از جمله عشق ڪیمیا را به درام اضافه ڪرده اید. ایده خودتان بود؟

دلم می خواست جوان ها بفهمند که درد ما چه بود که انقلاب کردیم و به جای شنیدن چندین سخنرانی و خواندن چندین کتاب، با دیدن این سکانس ها بگویند پس انقلاب این بوده است و بفهمند که در آن شرایط کاری جز انقلاب نمی شد کرد. این سکانس ها اگر در می آمد قطعا خیلی احساس بهتری داشتم

بله، قاعدتا وقتی محور داستان دختری است که از هفده سالگی تا دهه چهارم زندگی اش را می خواهید به تصویر بکشید، به هر حال وجوه مختلف یک  نقش را در نظر می گیرید، وجوه مادری، زنانگی و وجوه مختلفی که ما برای یک زن مسلمان قائل هستیم را باید به صورت دراماتیک داشته باشیم. ماجرای علاقه مندی او که با سیاست عجین شده است و موقعیت اجتماعی اش، خط سیرهایی بود که از ابتدا در نظر گرفته بودیم  و این گونه نبود که به کار الصاق شود.در واقع کیمیای ما یک دختر انقلابی و متعهد است که در معرض انتخاب دیگران  قرار می گیرد و باید ارزش گذاری کند و انتخاب درستی را انجام دهد.

*نسخه تصویری سریال چه قدر با ایده آل های شما به عنوان نویسنده همخوانی دارد؟

به هر حال ما همیشه باید فاکتورهای عملی را در نظر بگیریم.ایده آل ها بخشی از قضیه است، واقعیت های بیرونی بخش دیگری از ماجرا. اینکه بگوییم اگر این داستان را کارگردان های با تجربه ی سینمایی کار می کردند چطور از کار در می آمد یا صحبت هایی از این قبیل، درست نیست. ما باید توجه داشته باشیم که این سریال اولا در ابعاد و ساختار تلویزیونی ساخته می شود، دوما در جغرافیای ایران تولید می شود و سوما با بودجه کم و زمان کم پیش می رود. یعنی چیزی حدود ۴۰۰۰ دقیقه را باید در ۲ سال بسازیم و به هیچ دلیلی اعم از سرما و گرما نباید کار شما تعطیل شود و وقفه ای ایجاد شود. شما نباید بهانه پول داشته باشید ، نباید بگویید امکانات برای فیلم برداری امروز کافی نیست. هیچ بهانه ای پذیرفته نیست و فشار پشت این کار است که باید تمام شود. من فرصت کافی برای نوشتن داشتم اما به لحاظ تولیدی آقای افشار و دوستان ما تمام وقت و تمام قد روزی حدود ۱۲ ساعت کار می کردند و این به نظر من باید در تصمیم گیری درباره کیفیت سریال لحاظ شود.

*یعنی باید از ضعف های «کیمیا» چشم پوشی کرد؟

اگر شما ضعف هایی هم می بینید باید در نظر بگیرید که یک پروژه چه مشکلاتی داشته ، آیا بودجه کافی در اختیار تیم تولید بوده ؟ اگر شما کار را دست یک کارگردان سینمایی می دادید شاید روزی ۲ دقیقه بیشتر نمی گرفت، اما آقای افشار روزی تا ۸ دقیقه هم گرفته است، شما باید این نکات را در نظر بگیرید. تلویزیون ما توانایی مالی روزی ۳-۴ دقیقه را ندارد و اگر قرار بود آقای افشار هم به همین نحو کار کند ساخت این کار ۴ سال طول می کشید.اگر شما این مسایل را لحاظ کنید به این نتیجه می رسید که این کار قابل تحسین است و آقای افشار از پس آن بر آمده است و در همین حد متوسط هم طرفدار دارد.اما اگر من بخواهم دل خودم را واشکافی کنم، بخش های انقلاب می شد بهتر و قوی تر ساخته شود؛ یعنی با آن چیزی که در ذهن من بود و بیشتر تجربیات خودم بود ، دلم می خواست قوی تر از کار در بیاید. دقیقا مثل همین صحنه های جنگی که نشان داده می شود. به نظر من نسل جدید با تمام موضع گیری های متفاوتی که نسبت به جنگ دارند نسبت به این صحنه ها و شهادت ها و مظلومیت مردم خرمشهر، احساس همدلی  می کنند. یعنی واقعا دلم می خواست جوان ها بفهمند که درد ما چه بود که انقلاب کردیم و به جای شنیدن چندین سخنرانی و خواندن چندین کتاب، با دیدن این سکانس ها بگویند پس انقلاب این بوده است و بفهمند که در آن شرایط کاری جز انقلاب نمی شد کرد. این سکانس ها اگر در می آمد قطعا خیلی احساس بهتری داشتم.

سریال کیمیا نویسنده سریال کیمیا


*شما به سرعت بالای آقای افشار در تصویربردای سریال اشاره کردید. خب می پذیریم این یک امتیاز است ولی در تلویزیون سیروس مقدم یا مسعود ده نمکی هم با سرعت بالا سریال ساخته اند. نکته این است که چرا در کاری که برای آن زحمت کشیده شده با سهل انگاری و بی دقتی همه تلاش ها از بین برده می شود؟

این مساله دو وجه دارد. از یک وجه واقعا درست است، یک کم کاری هایی شده است و یک نقایصی در راکوردها هست اما بخشی از آن واقعا از عهده ما خارج است چون مثلا ما شهرک سینمایی برای دهه ۶۰ نداریم که می گفتند چرا تیرهای برق سیمانی است؟ یا کسی به من می گفت قبل از انقلاب ماکارونی نبوده است، یا چیزهایی از این قبیل. اما من می گویم این ریز بینی و طنازی مردم ما است که با همه چیز شوخی می کنند. مردم ما با مسائل مهم مملکت هم شوخی می کنند چه برسد به «کیمیا» که یک سریال است. این یعنی «کیمیا» دیده می شود و با ریز بینی و دقت هم دیده می شود. این طور نیست که در حال شام خوردن تلویزیون هم روشن باشد بلکه واقعا مردم دارند می بینند و این به نظر من از نقاط قوتش است. مردم تمام ایراد های جزئی که از دید ما پنهان مانده است را هم دارند می بینند.خوب یا بد این قضیه قوت به حساب می آید اما ما باید در کارهای بعدی بیشتر حواسمان را جمع کنیم.

* در انتخاب بازیگران هم دخالت داشتید یا همه چیز بر عهده کارگردان بود؟

در انتخاب بازیگران اصلی بله دخالت داشتم؛ چون واقعا به آنها از قبل فکر کرده بودم و به اصطلاح برای هرکدام کاندیدهایی داشتیم که به دلیل رقمی که مطرح کردند یا مشغله هایی که داشتند نتوانستند با ما همکاری کنند. اما در مجموع انتخاب ها مخصوصا بازیگرهای اصلی، خیلی خوب بوده است و من راضی هستم. گفتگو با نویسنده سریال ڪیمیا ، نویسنده سریال ڪیمیا ڪیست؟

بازنشر: سرویس اخبار ایران و جهان ممتاز نیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.