جام جم آنلاین: پیشرفت، معمولا مطلوبی فراگیر تلقی میشود به این معنا که غالب افراد در زندگی خود طالب آن هستند و نیز جوامع عموما خواهان حرکت در مسیر پیشرفت هستند.
یکی از ابعاد مهم پیشرفت، پیشرفت علمی است، اما در این که پیشرفت علمی چیست و علم به شرط یا شروطی در مسیر پیشرفت حرکت میکند، مباحث بسیاری وجود دارد چرا که برخی مقاطع تاریخ نمایانگر حرکت علم در مسیر زیان رساندن به زندگی بشر و رشد جنگ و تخریب بوده است.
براساس همین واقعیات اصطلاحاتی چون علم خوب (good science) توسط نظریهپردازان جعل شده است تا علم در مسیر پیشرفت و منفعت بشر را از غیر آن متمایز کند.
بر همین مبنا در این مطلب کوتاه که بخشی از مدخلی طولانی در باب «پیشرفت علمی» از دائرهالمعارف فلسفی استنفورد است، نویسنده پیشرفت علمی را از توسعه علمی متمایز میکند.
پیشرفت یک مفهوم هنجاری (normative) است که میبایست از اصطلاحات خنثای توصیفی ای چون «تغییر» و «توسعه» متمایز شود (Niiniluoto a1995).
به طور کلی، این که بگوییم یک گام از مرحله الف به مرحله ب پیشرفت است به این معناست که ب از جهتی بهبود الف است یا به عبارت دیگر ب نسبت به معیارها و موازینی خاص، از الف بهتر است.
در علم این یک ضرورت هنجاری است که همه مشارکتها در تحقیق علمی میباید منفعتی معرفتی را به بار آورد و موفقیتهای آنها را در این خصوص قبل از انتشار به وسیله داوران (بازنگری دقیق) و پس از انتشار توسط همکاران میتوان تعیین کرد بنابراین، نظریه پیشرفت علمی صرفا یک تبیین توصیفی از الگوهای توسعههایی که علم در واقع دنبال کرده، نیست بلکه نظریه پیشرفت علمی باید جزئیاتی را درباره ارزشها و اهدافی که میتوانند معیارهای سازندهای برای «علم خوب» باشند، ارائه دهد.
برنامه «طبیعیگرا» (naturalist) در مطالعات علم مدعی است که مسائل هنجاری در فلسفه علم را میتوان به پژوهشهای تاریخی و جامعهشناختی درباره فعالیت علمی موجود فروکاست.
لودان در چارچوب همین نظریه، به وسیله تاریخ علم از طرح آزمون الگوهای فلسفی تغییر علمی دفاع کرده است: چنین الگوهایی را «که معمولا به زبان هنجاری بیان میشوند»، میتوان «در عبارات وضوحبخش درباره چگونگی تحقق علم» قالبریزی کرد (Laudan et al. 1986; Donovan et al. 1988). احتمالا صحیح است که بیشر آثار علمی، دستکم بهترین علم در هر دوره، علم خوب نیز هست، اما این نیز بدیهی است که دانشمندان معمولا باورهای متفاوتی درباره معیارهای علم خوب دارند و پژوهشگران و مکاتب رقیب انتخابهای متفاوتی در ترجیح [هر یک از] نظریهها و برنامههای علمی اخذ میکنند.
بنابراین میتوان در برابر طبیعیگرایان استدلال کرد که نباید پیشرفت را به وسیله توسعههای علمی موجود تعریف کرد: تعریف پیشرفت باید معیاری هنجاری به ما ارائه دهد تا [به واسطه آن] انتخابهایی که جوامع علمی اتخاذ کردهاند یا میتوانند اتخاذ کنند یا هماکنون در حال اتخاذ هستند یا در آینده اتخاذ خواهند کرد، ارزیابی کنیم.
وظیفه یافتن و دفاع از چنین معیارهایی به طور کلی کاری فلسفی است که میتوان آن را به وسیله تاریخ و جامعهشناسی وضوح بخشید ولی قابل تقلیل به مطالعات تجربی علم نیست.
منبع: دائرهالمعارف فلسفی استنفورد
ایلکا نینیلوتو – مترجم: حسین شقاقی
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version