آبیار شوک اول را وارد کرد/ ردپای سه نوزاد در سه فیلم در روز پنجم

گردآوری توسط گروه فرهنگ و هنر ممتازنیوز

اهالی رسانه در حالی ششمین روز جشنواره فیلم فجر را با تماشای فیلم ˝میهمان داریم˝ مهدی عسگرپور آغاز می‌کنند که بالاخره روز قبل فیلم ˝شیار ۱۴۳˝ اولین شوک جدی را به جشنواره وارد کرد.

سرویس سینما هنرآنلاین//

۱) جهانگیر الماسی که ظاهرا با پشت سر گذاشتن رنج‌ها و سختی‌های فراوان، به ویژه بخاطر مشکلات و درگیری‌های مالی به “رنج و سرمستی” رسیده بود، همانند احمدرضا درویش که بسیاری تصور می‌کردند قرار است در یک روز برفی با “رستاخیز” به روزهای اوج “سرزمین خورشید” بازگردد، نتوانست توقعات حداقلی تماشاگران کاخ جشنواره را بدست آورد.

خودمانی‌تر اینکه این دو فیلم حتی نتوانستند به هدف‌های خود نزدیک بشوند، چه برسد به اینکه بخواهند آن‌ها را، آن هم به شکلی ایده‌آل به تصویر بکشند.

نمی‌دانم چرا کارگردان‌های ما نمی‌توانند تا پیش از اینکه فیلم‌شان روی پرده نرفته، این‌قدر دربارهٔ فیلم تمام نشده خود حرف نزنند و خودشان از کار خود تعریف نکنند. این را برای این می‌گویم که اگر خدای ناکرده یک درصد نتیجه کار آنطور که باید نباشد حکم بادکنکی است که به سر سوزنی بند است.

و ای کاش هر چه زودتر این روندی که چند سالی است باب شده و بعضی کارگردان‌ها با بولدوزر به جان ذهنیت‌های تاریخی و نوستالژیک مخاطبان افتادند، زودتر به خط پایان برسد.

۲) به تایید تمام آنهائی‌که سالن را ترک نکردند، تا لحظه آخر فیلم آنها را به صندلی چسباند و کلی هم در انتها سازندگان فیلم را تشویق کردند، “شیار ۱۴۳” نرگس آبیار فراتر از حد انتظار بود.

حتی اگر هنوز فیلم را ندیده باشی همین که حضور خبرنگاران در نشست رسانه‌ای فیلم نرگس آبیار تا امروز شلوغ‌ترین و طولانی‌ترین نشست پرسش و پاسخ فیلم‌های جشنواره بوده و علاوه بر آن حرکت غیرقابل پیش‌بینی ابراهیم حاتمی‌کیا و تقدیم فیلم “چه”، آن هم به صورت پیامکی به فیلم “شیار ۱۴۳” کافیست که به شدت به دنبال تماشای آن بود.

۳) دیروز رد پای سه نوزاد در سه فیلم در میان بود. “تمشک” سامان سالور که اگرچه موضوع‌اش مثل بیشتر فیلم‌هایی که با موضوع رحم اجاره‌ای ساخته شده قصه‌ای یک خطی با یکی دو گره دارماتیک و چند فلاش‌بک بیشتر نبود اما هر چه بود نظم داشت و ادعایی هم نداشت. اما نباید فراموش کرد که کارگردانی کردن، آن هم در فضای سینمای ما بدون حرف‌های پر طمطراق و ادعاهای بزرگ امیتاز بسیار مثبتی است که “تمشک” سالور را ملس می‌کرد.

“انارهای نارس” مجیدرضا مصطفوی اما همه چیزش نارس بود به خصوص بازی به شدت ضعیف آنا نعمتی و البته انتخاب عجیب مصطفوی در سپردن این نقش به بازیگری که مهم‌ترین ویژگی‌اش زیبایی چهره‌اش است. البته این به معنی این نیست که نعمتی بازیگر توانایی نیست اما سینمای حرفه‌ای رسم و رسومی دارد و به همان اندازه که کار در آن یک فرصت نادری است بعضی وقت‌ها هم سختگیر است. خروج تماشاگران بعد از گذشت ۲۰، ۲۵ دقیقه از فیلم، روند یک خطی داستان، طراحی گریم ناشیانه، رابطه‌های بدون پشتوانه منطقی و…. را نیز به آن اضافه کنید.

دیگر اینکه یکی بودن، یکی از لوکیشن‌های اصلی “انارهای نارس” با لوکیشن اصلی فیلم “برف” مهدی رحمانی هم نکته جالبی بود که تماشاگران در سالن را به واکنش‌های درگوشی واداشت. (امان از دست این برج سازها که فقط چند خانه ویلایی بیشتر برای فیلمسازان ما باقی نگذاشتند!)

مخلص کلام اینکه؛ رسیدن فیلم “دلتنگی‌های عاشقانه” با کارگردانی رضا اعظمیان در آخرین لحظات به جشنواره و بازی معقول میترا حجار و محمدرضا فروتن در این فیلم که به قول فروتن یک مستند داستانی بر اساس زندگی شهید مدق و همسرش بود و روایت زندگی یک زوج عاشق از ابتدای انقلاب تا بعد از جنگ و پرونده روز پنجم جشنواره در برج میلاد را بست.

نکته اینکه قسم‌ خوردن به جان بچه‌ تازه به دنیا آمده برای متقاعد کردن همدیگر به انجام کاری توسط این زوج هم حکایت ردپای سومین نوزاد در سومین فیلم دیروز بود.

انتهای پیام/۳۲/


آخرین خبرها
منبع:هنرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.