آخرین غروب‌های فردی که مارکز را دست می‌انداخت و آلنده را مبتذل می‌خواند

به گزارش خبرآنلاین، چاپ دوم مجموعه داستان «آخرین غروب‌های زمین» نوشته روبرتو بولانیو با ترجمه پوپه میثاقی از سوی انتشارات چشمه با قیمت ۵۵۰۰ تومان منتشر شد.

روبرتو بولانو نماد دومین پوست‌اندازی مهم ادبیات آمریکای لاتین در قرن بیستم است؛ یکی از جوانان عصیان‌گر و خلاق که زیر سایه ماندن را برنتافتند و به دنبال باز کردن راهی نو برای ادامه حیات خلاقانه آمریکای لاتین بودند. آنان از تکرار قصه جادوگران و دیکتاتورها خسته شده بودند؛ شوکی که بورخس، یوسا و مارکز به ادبیات جهان وارد کرده بودند در انتهای قرن بیستم تخلیه شده و ادبیات آمریکای لاتین تمام قد جذب ماشین صنعت فرهنگ‌سازی غربی شده بود. نویسندگانی بودند که می‌خواستند علیه این فضا شورش کنند و حرف نوی خویش را بار دیگر به ادبیات جهان بقبولانند. روبرتو بولانو مهم‌ترین نماینده این عصیان است.

بولانو که سال ۱۹۵۳ در سانتیاگو به دنیا آمده بود، زندگی‌ای را از سر گذراند که مشخصه اصلی‌اش آوارگی بود (تقریبا همه شخصیت‌های مجموعه داستان «آخرین غروب‌های زمین» چنین وضعیتی دارند). پدرش راننده کامیون و مادرش معلم بود. در زمان کودکی بولانو، او و خانواده‌اش بین شهرهای مختلف شیلی سرگردان بودند و بالاخره در سال ۱۹۶۸ به مکزیکوسیتی مهاجرت کردند. در این زمان اشتهای او به ادبیات سر باز کرد و چنان حریصانه می‌خواند که به بت تمام زندگی‌اش، خورخه لوئیس بورخس پهلو می‌زد. در اواخر دهه۶۰ تظاهرات خیابانی به کرات در مکزیکوسیتی رخ می‌داد و همین موجب استحاله سیاسی بولانو شد. در همان زمان تروتسکیست شد و به السالوادور رفت و آنجا با شاعران چپگرایی دوستی به هم زد که دفتر شعر و اسلحه‌شان را همیشه همراه داشتند

بولانو تا زمان مرگ در کشورهای انگلیسی‌زبان محبوب نبوده است، به خاطر این مدعا که رئالیسم جادویی «متعفن» است. او گابریل گارسیا مارکز را به عنوان «کسی که عشق حرف زدن با رئیس جمهورها و اسقف‌ها را دارد» دست می‌انداخت و از نظرش ایزابل آلنده «مبتذل‌نویسی است که در حوزه‌ای از ادبیات کار می‌کند که از کیچ آغاز و به ادبیات آبگوشتی ختم می‌شود» (آلنده در مصاحبه‌ای به سال۲۰۰۳ بولانو را مردی «بسیار نفرت‌انگیز» توصیف کرد و خطاب به او گفت که حتی مرگ هم تو را جذاب‌تر نخواهد کرد). هر چه به مرگ نزدیک‌تر می‌شد، خروجی ادبی او سریع‌تر و جدی‌تر می‌شد. اواسط دهه ۸۰ او ساکن بلانس، شهری توریستی در کوستابراوای اسپانیا شد. سال ۱۹۹۰ بولانو با کارولینا لوپز- اهل کاتالونیا- ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو فرزند بود. پدر شدن بولانو را زیر و رو کرد. او که مجبور بود زندگی‌اش را بچرخاند، شعر را کنار گذاشت و به نثر روی آورد. زمانی که ۳۸سال داشت، فهمید که کبدش شدیدا آسیب دیده و از آن به بعد شروع کرد به نوشتن با تمرکز و وسواس کمتر. از ۱۹۹۶ به بعد سالی یک یا دو کتاب منتشر می‌کرد. باوجود اوضاع نابسامان سلامتی‌اش می‌توانست ۴۸ساعت یک‌نفس بنویسد پیش از آنکه از حال برود. از ده رمان و سه مجموعه داستان بولانو که همه در ده سال توفانی آخر عمرش کامل شدند، دو رمان حجیمش، «کارآگاهان وحشی» و «۲۶۶۶» از همه مشهورتر و مهم‌ترند.

در کتاب «آخرین غروب‌های زمین» دو مضمون کلیدی بولانو حضور پررنگ دارند؛ یکی شخصیت‌های شاعر و نویسنده که تقریبا در تمام کتاب‌های او یا شخصیت اصلی‌اند یا یکی از شخصیت‌های فرعی مهم. داستان‌های بولانو به نوعی حکایت‌هایی از درون ادبیاتند؛ ماجراهایی حول زندگی نویسندگان و درباره سروکله‌زدن آنها با نوشتن؛ کسانی که زندگی‌شان را وقف نوشتن می‌کنند، در اغلب موارد شکست می‌خورند و در حد نویسندگان و شاعران گمنام و درجه دو می‌مانند. دوم گم شدن ناگهانی شخصیت‌ها و فقدان وابستگی آنان به محل استقرارشان است. این نویسندگان و شاعران آس‌و پاس همگی در حال سفر و تغییر مکان هستند، دقیقا به این دلیل که به محل اقامتشان هیچ نوع وابستگی‌ای ندارند. شخصیت‌های او مدام در حال غیب شدن و پنهان شدن از زندگی دوستان خود هستند و بخش قابل توجهی از تنشی که در داستان‌ها اتفاق می‌افتد محصول همین گم و پیداشدن ناگهانی شخصیت‌هاست.

برای نمونه یکی از داستان های کتاب با نام «هنری سیمون لوپرنس» درباره نویسنده ای با همین نام است؛ لوپرنس نویسنده ای شکست خورده است که از مجلات بازاری پاریس امرار معاش می کند. تمام انتشاراتی ها و خوانندگان بااعتبارش به دلیلی اسرارآمیز از او نفرت دارند. نوشته های او بدون استثنا رد می شوند. او میان سال و مجرد و به شیوه خودش خویشتن دار است. در سال ۱۹۴۰ فرانسه تسلیم می شود و او به مشارکت در جبهه مقاومت می پردازد و نزد نویسندگانی که پیش از تسلیم کشور توجهی به او نداشتند، مشهور می شود و از بوته فراموشی بیرون می آید. لوپرنس در آوریل ۱۹۴۳ کارش را از دست می دهد و تحت تعقیب پلیس و خبرچین ها قرار می گیرد و بانوی داستان نویس جوانی او را پناه می دهد. بالاخره لوپرنس خاضع و مشمئزکننده از جنگ جان سالم به در می برد و در سال ۱۹۴۶ به خلوت دهی کوچک در پیکاردی پناه می برد…

در واقع «آخرین غروب‌های زمین» درباره نویسندگانی ناموفق است، درباره استیصال موجود در زندگی آن‌ها و شرایط دشواری که در آن زندگی می‌کنند. این شرایط در «سنسینی»، نخستین داستان این مجموعه، به وضوح دیده می‌شود: «خیلی طول نکشید که متوجه شدم او در فقر و نداری زندگی می‌کند. نه در تهیدستی بلکه در نداری محترمانه خانواده‌ای از طبقه متوسط که گرفتار دوران سختی شده است.»

«سرگردان در فرانسه و بلژیک»، یکی از دیگر از داستان هاست با تلنگری وحشتناک به مخاطب، تلنگری که چندان آشکار نیست، اما گریبان مخاطب را می‌گیرد: «یک وقتی روبرتو التمن هنرمند مشهوری بود. از خود می‌پرسد حالا چه کسی روبرتو التمن را به یاد می‌آورد؟ همین طور کارل فردریش کلوس را. پیر گویوتا نویسنده برجسته‌ای بود. اما بین برجسته و به یاد ماندنی تفاوت است…»

«سنسینی، انریکه مارتین، ماجرایی ادبی، تماس تلفنی، آخرین غروب زمین، دندان پزشک و…» از جمله داستان های این کتاب به حساب می آیند.

ساکنان تهران برای تهیه این کتاب کافی است با شماره ۲۰- ۸۸۵۵۷۰۱۶ سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب ها را تلفنی سفارش بدهند.

۶۰۶۰

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.