آل سعود مشتری سلاحهای اروپا/ رویکرد دوگانه غرب در قبال تحولات منطقه

“نادیا پرونی” نماینده سازمان عفو بین الملل در آلمان در ادامه گفتگو با خبرنگار مهر به تشریح دلایل تفاوت در واکنش رسانه ها و دولتهای غربی به وضعیت سوریه و بحرین پرداخت.

در حالی که توجه رسانه ها و دولتهای غربی بر مسئله سوریه است، ما شاهد سرکوب جنبشهای مردمی در دیگر کشورهای منطقه از جمله بحرین هستیم. دولت این کشور از یک سال پیش به کشتار و سرکوب معترضان پرداخته و برای این کار حتی از ارتش عربستان بهره گرفته است، چرا آنها به این مسئله واکنش نشان نمی دهند؟

– برای اینکه عربستان یکی از بهترین مشتری های غرب است. این کشور اولین خریدار ادوات نظامی و سلاحهای اروپایی است. دولت عربستان سالانه مبالغ هنگفتی را برای خرید تانکها و دیگر تجهیزات نظامی هزینه می کند.

 

سوال اینجا است که چرا اروپایی ها درباره نقض حقوق بشر و کشتار مردم در بحرین سکوت کرده اند؟ چرا رسانه های غربی کمترین گزارشها را از بحرین منتشر می کنند، آیا اینجا پای حقوق بشر در میان نیست؟

 

– این مسئله دلایل زیادی دارد، یکی اینکه کشورهایی وجود دارند که فعالیت نمایندگان سازمانهای بین المللی در آنها بسیار خطرناک بوده و نیز دریافت گزارشهای درست و منظم از وضعیت حقوق بشر در آنها دشوار است. چرا که فعالان سازمانهای حقوق بشری و سازمانهای غیردولتی با خطرات زیادی روبرو هستند. چنین شرایطی پیش از وقوع انقلابهای مردمی در کشورهای شمال آفریقا نیز وجود داشت.

 

در حال حاضر نیز در برخی کشورهای منطقه همچنان چنین شرایطی حاکم است. اما آنچه که می توان در مورد بحرین انجام داد این است که مردم کشورهای دیگر به کمک سازمانهای بین المللی بیایند. این امر می تواند در فعالیت سازمانهایی مانند عفو بین الملل که از طریق جمع آوری امضا به جلب توجه بین المللی در مورد وضعیت کشورها می پرازد، موثر باشد.

 

دلیل دیگر این است که تلاش سازمانهای بین المللی برای ایجاد تغییر در کشورهایی که از سوی غرب حمایت می شوند و یا علایق کشورهای غربی به وسیله آنها تامین می شود، بسیار دشوار است. در اینجا مسئله سرمایه مطرح است. عربستان نمونه بارزی در این زمینه است. این کشور مشتری بالقوه ای برای کشورهای اروپایی از جمله آلمان است، به همین دلیل حتی نمی توان تصور کرد که عربستان روزی با تحریم اروپایی ها روبرو شود.

 

آنچه که در عربستان مورد توجه غرب قرار می گیرد، وضعیت این کشور نیست، بلکه سرمایه، نفت و پلوتونیومی است که از این کشور عاید غرب می شود. هر چند گاهی بحثهایی هم در مورد نقض حقوق بشر در این کشورها در می گیرد، اما در واقعیت اتفاقی رخ نداده و اقدامی علیه آنان صورت نمی گیرد. این مسئله برای سازمانهای بین المللی نیز دردناک است، آنها به تنهایی کاری از پیش نمی برند، زیرا سیاستمداران و کسانی که قدرت تغییر چیزی را دارند، به این مسائل توجه نمی کنند.

 

 

زمانی که واکنش سازمانهای بین المللی به وضعیت سوریه و بحرین را مقایسه می کنیم متوجه تناقضی آشکار می شویم، گویا در مورد مسائل دو کشور بیش از آنکه مسائل انساندوستانه مطرح باشد، سیاست و شرایط سیاسی مطرح است.

 

از نظر ما آنچه که در هر دو کشور رخ می دهد حائز اهمیت است. ما نگرانی هایی در مورد وضعیت سوریه داریم، آمار کشته شدگان و وقاع این کشور بسیار نگران کننده است و ما نیز پیگیر این مسائل هستیم، اما در مورد بحرین ما گزارشهای کمتری در دست داریم و هر آنچه هم که منتشر می شود غالبا از سوی سازمانهای مستقل است و رسانه های بزرگ کمتر به پوشش اخبار این کشور می پردازند.

 

در حال حاضر برای رسانه ها مسئله سوریه، اصلی ترین مسئله است، همانگونه که در زمان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران رخ داد و در مورد فعالیتهای هسته ای ایران همچنان ادامه دارد زیرا رسانه ها در ذات خود به دنبال چنین موضوعاتی برای ایجاد حساسیت در مخاطبان هستند. این یک واقعیت دردناک است که مرا نیز آزار می دهد.

 

هر انسانی با دیدن کشتار غیرنظامیان در هر کشوری اعم از بحرین و سوریه متاثر می شود، اما آنچه که رسانه ها در این دو مورد مشخص انجام می دهند واقعا باعث دلسردی مخاطبان می شود، چرا نوع پوشش اخبار باید اینگونه باشد؟

 

بله این واقعا تناقضی است که دیده می شود. چیزی که می خواهم بگویم نه به عنوان نماینده سازمان عفو بین الملل بلکه به عنوان یک انسان بیان می کنم. حوادثی که در بحرین و سوریه رخ می دهد هر دو فجایعی بشری است که از دیدگاه یک انسان غیرقابل قبول است. چطور می توان پذیرفت که اساتید، هنرمندان، روشنفکران و اقشار دیگر اجتماع با چنین فشاری از سوی حکومت روبرو باشند، آنها دیگر نمی توانند فعالیتی کنند و هیچ کار دیگری از دستشان بر نمی آید.

 

در واقع سیاست چنین نظامهایی این است که گروههای مختلف مردم را از یکدیگر جدا کنند تا حکمرانی خود را بر آنان ادامه دهند. هر قدر این جدایی بین مردم بیشتر باشد، قدرت آنها نیز بیشتر می شود. این اتفاقی است که روی می دهد، هر جا که یک قدرت خودکامه، دیکتاتوری و مافیایی حکومت کند این انحراف نیز پیش می آید و باید برای کنار زدن آن دست به اقدام زد. اما باید توجه کرد که این کنار زدن نباید به وسیله اسلحه باشد، بلکه باید نوع تفکر انسانها و مسیر زندگی آنان را تغییر داد.

——————————-

گفتگو: فریدون ناعمی


MehrNews Rss Feed

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.