آمد و شد بزرگان ادب به رادیو

آمد و شد بزرگان ادب به رادیو

توجه و تمایل رادیو به ادبیات فارسی در همه این سال هایی که از تولدش می گذرد بسیار و بیشتر از تلویزیون بوده است.

تقریبا از همان سال های ابتدایی که رادیو وارد ایران شد، با ادبیات پیوند خورد و آن هم به واسطه حضور سرآمدان فرهنگ و هنر و ادبیات در رادیو بود.

اگر سال های ابتدایی تولد رادیو را در دهه ۲۰ کنار بگذاریم و سال های دهه ۳۰ را در رادیو مدنظر قرار دهیم می بینیم این رسانه گرم خیلی زود عنوان پدیده ای وارداتی را از خود زدود و با فرهنگ ایرانی عجین شد و البته این میسر نشد مگر به واسطه آمد و شد بزرگان ادب فارسی در رادیو.

مثلا شاید برای شما هم جالب باشد بدانید بزرگانی مثل ملک الشعرای بهار، سعید نفیسی، علامه قزوینی، مهدی اخوان ثالث و… روزگاری نه چندان دور در رادیو رفت و آمد می کردند.

هنوز هم در آرشیو رادیو متن هایی که مهدی اخوان ثالث و سعید نفیسی برای رادیو می نوشتند موجود است.

شاید خیلی ها ندانند در سال های دهه ۳۰ این ملک الشعرای بهار بود که در رادیو از داوطلبان گویندگی تست معلومات عمومی، فن بیان و شعرخوانی می گرفت.

در روزگاری نه چندان دور استاد سعید نفیسی مورخ، ادیب، منتقد، نویسنده، نمایشنامه نویس، شاعر و زبان شناس معاصر، اولین ویراستار متون برنامه های رادیویی بود.

مهدی اخوان ثالث به عنوان یکی از ارکان مهم رادیو همواره به میدان ارگ رفت و آمد می کرد، استاد محمد حجازی (نویسنده و داستان نویس )، عبدالرحمن فرامرزی (نویسنده و مدیر روزنامه کیهان )، حسینقلی مستعان (داستان نویس )، ابوالقاسم پاینده (نویسنده )، ابوالقاسم اعتصام زاده و مشفق همدانی (مترجم ) دیگر افراد بنامی بودند که در رادیو مشغول به کار بودند.

شورای سیاستگذاری رادیو نیز با حضور علامه محمد قزوینی ، دکتر قاسم غنی ، دکتر علی اکبر سیاسی (رئیس دانشگاه تهران )، دکتر رضا زاده شفق ، دکتر محمود افشار و استاد علینقی وزیری تشکیل می شد.

رادیو به واسطه حضور این افراد خیلی زود در ذهن و روح مردم ایران برای خود جایی باز کرد و فرصتی شد برای انتقال فرهنگ، ادبیات و هنر به جغرافیای بزرگ ایران.

اما حضور سرآمدان هنر و ادبیات در رادیو به این سال ها محدود نشد. بعد از دهه ۳۰ و از همان سال ها تاکنون، همواره رادیو توجه ویژه ای به ادبیات داشته است.

نسل دوم و سوم رادیو که مجوز حضور خود را از استادان بنام نسل اول دریافت کرده بودند، مجموعه ای بودند از افرادی که ادبیات، هنر، تاریخ و فرهنگ ایرانی را بخوبی می شناختند و متناسب با نیاز روز مخاطب، شروع به برنامه سازی کردند.

در همه این سال ها صدها برنامه ادبی از شبکه های مختلف رادیو تولید و پخش شدند که هر کدام در موعد خود، مخاطبانی درخور داشتند و به قدر بضاعت خود بر شنونده تاثیر گذاشتند.

کم نبوده اند داستان های نغز ادب پارسی که در رادیو به نمایش هایی مبتنی بر صدا تبدیل شدند. حکایات و قصه هایی که قصه گویان رادیو مثل مرحومان حمید عاملی یا صبحی روایت کردند. خیلی وقت ها داستان های نظم آثار فاخر مثل قصه های شاهنامه یا لیلی و مجنون به قلم نویسندگان رادیو به نثر درآمدند و حکایت شدند و باز کم نبوده اند برنامه هایی با موضوع ادبیات و شعر که سکان آماده سازی آن را یکی از ادبای معاصر به عهده داشته است.

توجه و قدر و بهایی که رادیو برای ادبیات قائل شده در همه این سال ها قابل تقدیر بوده است، اگرچه در همین رادیو هم هنوز کارهای نکرده بسیار است.

هنوز داستان ها و حکایت هایی هستند که می توانند به شکل بخش های نمایشی یا روایی در رادیو روایت شوند. اگر هزینه ساخت سریال هایی با موضوع زندگی حافظ و سعدی و مولانا بسیار است، رادیو ظرفیت دارد با هزینه هایی کمتر ولی با پشتوانه تحقیقی محکم برای تولید آثار نمایشی رادیویی در این زمینه همت کند.

به اندازه تمام حکایت های مثنوی معنوی، داستان های عطار، نظامی و سنایی، کلیله و دمنه، مرزبان نامه، آثار عبید زاکانی و… می توان در رادیو نمایش رادیویی و برنامه های ترکیبی تولید کرد. کم نیستند مضامین نغز ادب پارسی که اتفاقا با قرآن و احادیث اسلامی سنخیت دارند و می توانند موضوع برنامه های ترکیبی در رادیو قرار بگیرند.

مسابقه مشاعره در رادیو که اتفاقا از وقتی آغاز شده مورد استقبال هم قرار گرفته می تواند هر روز با ایده های نو مخاطبان جدیدی جذب کند.

زندگی حافظ، سعدی، سهراب سپهری، پروین اعتصامی، بیدل دهلوی، وحشی بافقی، مولوی و صدها شاعر پارسی گوی دیگر اگر دستمایه یک اثر نمایشی قرار بگیرند طرفداران زیادی خواهند داشت و نتیجه اینها جز این نخواهد بود که نسل امروز با هویت خویش و آنچه می تواند به آن مباهات کند، بیشتر آشنا می شود.


آخرین مقالات آفتاب

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.