جام جم آنلاین: دو واژه کشتار و ترور همواره با نام رژیم صهیونیستی عجین بوده است. هم اکنون بیش از پنج دهه است که رژیم صهیونیستی سیاست ترور یا حذف رهبران ارشد فلسطینی از جمله جهاد اسلامی و حماس را در پیش گرفته و این سیاست مورد تائید دادگاه عالی این رژیم نیز قرار گرفته است.
رژیم صهیونیستی سیاست کشتار هدفمند در نوار غزه را از دهه ۱۹۷۰ آغاز کرد و در انتفاضه اول نیز این روند ادامه پیدا کرد. هر چند پس از آغاز گفتوگوهای به اصطلاح صلح از شدت ترور رهبران فلسطینی اندکی کاسته شد.
در این گزارش بخشی از سیاست کشتار هدفمند توسط رژیم صهیونیستی بویژه پس از آغاز انتفاضه دوم مورد بررسی قرار میگیرد.
انتفاضه دوم و تشدید سیاست کشتار هدفمند
در واقع، آغاز انتفاضه دوم از سرخوردگی و نارضایتی شدید فلسطینیها از مذاکرات سازش و خیانت رهبران فتح و تشکیلات خودگردان به آرمان فلسطین حکایت داشت.
در مقابل، واکنش ارتش رژیم صهیونیستی به قیام انتفاضه بسیار خشونتآمیز بود و بار دیگر این رژیم به همان حربه قدیمی خود و کشتار هدفمند رهبران سیاسی و نظامی فلسطینی روی آورد البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که رژیم صهیونیستی در طول مذاکرات به اصطلاح صلح به طور موقت این سیاست را کنار گذاشته بود.
انتفاضه الاقصی در بیست و هشتم سپتامبر ۲۰۰۰ با ورود آریلشارون رهبر وقت حزب لیکود همراه با حفاظت ۳۰۰۰ نیروی نظامی ارتش رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی آغاز شد.
این اقدام شارون و سخنرانی وی در این مکان مقدس مبنی بر مشروعیت حقوق رژیم صهیونیستی نسبت به مسجد مزبور و بنای هیکل سلیمان بر ویرانههای مسجدالاقصی، به مثابه جرقهای به انبار باروت خشم فلسطینیهایی بود که دیگر از مشکلات ناشی از اوضاع بسیار بد اقتصادی و اجتماعی و خیانت برخی مقامهای فلسطینی خسته شده بودند.
فارغ از سناریوهای مختلفی که در زمینه چرایی این اقدام شارون مطرح شده است، نفس ورود وی به مسجدالاقصی به مثابه کاتالیزوری در ایجاد و تسریع انتفاضه دوم عمل کرده و سبب برافروخته شدن آتش خشمی شد که ده سال زیر خاکستر مذاکرات صلح باقی مانده بود.
از شروع انتفاضه تا ماه می ۲۰۰۶، حدود سه هزار و ۳۹۴ فلسطینی در سرزمینهای اشغالی توسط نیروهای صهیونیستی به شهادت رسیدند.
در این میان، ۲۳۳ نفر در راستای اجرای سیاست ترور هدفمند جان خود را از دست دادند. این نوع ترورها اغلب ازطریق حمله به یک منطقه فلسطینی یا هدف قرار دادن یک خانه یا ماشین رهبران فلسطینی صورت میگرفت. در بسیاری از موارد افراد دیگری نیز به غیر از هدف مورد نظر به شهادت میرسیدند.
شیخ احمد یاسین، بنیانگذار و رهبر معنوی حماس و فتحی شقاقی، بنیانگذار جهاد اسلامی فلسطین و عبدالعزیز الرنتیسی یکی از رهبران ارشد حماس از جمله افراد سرشناسی بودند که توسط نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی ترور شدند البته نیروهای رژیم صهیونیستی، بیست و پنجم دسامبر ۱۹۹۷ در امان به جان خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس سوءقصد کردند که با ناکامی رو بهرو شد. این سوء قصد نافرجام موجب بروز تنش شدید در روابط میان اردن و رژیم صهیونیستی شد.
از پیامدهای دیگر این ترور تشکیل کمیتهای ویژه از سوی مقامهای صهیونیستی برای تحقیق در خصوص دلایل شکست طرح ترور مشعل شد.
در بررسیهای انجام شده، مقامهای عالی رتبه موساد مسئول ترور نافرجام مشعل شناخته شدند و این امر در نهایت موجب استعفای یاتوم ـ رییس موساد ـ شد.
با شروع انتفاضه دوم، آریل شارون یک جنگ تمامعیار علیه گروه حماس به راه انداخت و بیشتر رهبران سیاسی و نظامی ارشد حماس را ترور کرد.
پیامدهای انتفاضه دوم
ارتش رژیم صهیونیستی با وجود تلاشهای گسترده خود در کرانه باختری نتوانست شعلههای انتفاضه دوم را خاموش کند.
آریل شارون در مقام نخست وزیری این رژیم به نیروهای امنیت داخلی اجازه داد تا بار دیگر به حربه قدیمی خود یعنی ترور متوسل شوند.
اما این بار مقامهای رژیم صهیونیستی برای ترورهای هدفمند خود نام پیشگیری متمرکز را انتخاب کردند که نزدیکی و همخوانی بیشتری با ریشههای عبری دین یهود دارد. علاوه براین نام جدید اهداف، تکنیکها و تعداد عملیاتها نیز دستخوش تغییر و تحول شد.
در پیشنویس یکی از اسناد ارتش رژیم صهیونیستی به این موضوع اشاره شده بود که ترور ابزاری برای دفاع از خود است و هدف از اجرای آن متوقف ساختن عملیاتهای استشهادی است.
بر خلاف رویکرد رژیم اسرائیل در دهه ۱۹۷۰ و کمیسیون ایکس، مقامهای نیروهای امنیت داخلی بر این امر تاکید داشتند که از ترور نباید به عنوان ابزاری برای انتقام گرفتن از عملکرد گذشته مبارزان فلسطینی استفاده کرد. با این حال، اقدامات تروریستی بعدی نشان داد که این گونه اظهارنظرها تنها جنبه شعاری دارد و رژیم صهیونیستی باز هم به رویکرد پیشین خود بازگشته است.
با گذر زمان مشخص شد ماهیت کشتار هدفمند هیچ تفاوتی با عملیاتهای تروریستی در گذشته ندارد. تمایل سیاستگذاران صهیونیستی برای مقابله با عملیاتهای استشهادی موجب تهیه فهرستی از رهبران فلسطینی برای ترور شد.
یکی از اولین طرحهای رژیم صهیونیستی در پروژه کشتار هدفمند، ترور رائد کرمی یکی از فعالان ارشد گروه تنظیم و از افسران اطلاعات تشکیلات خودگردان بود. کرمی همچنین طراح و مغز متفکر سوء قصد به جان ناتان باراک سرهنگ ارتش رژیم صهیونیستی بود.
روز چهاردهم ژانویه ۲۰۰۲، کرمی برای ملاقات با یکی از دوستان خود از منزل خارج شد وی در حاشیه خیابان و کنار دیواری بتونی در حال قدم زدن بود که نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی از طریق ارسال سیگنالهای الکترونیکی بمبی قوی را در پشت دیوار منفجر کردند و بلافاصله به مرگ کرمی منجر شد.
ترور او موجب ازبین رفتن آتشبس شکننده میان حکومت خودگردان و رژیم صهیونیستی شد.
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version