جام جم آنلاین: محمد مرسی رییسجمهور جدید مصر، کارها را چندان ساده و راحت هم آغاز نکرده است. وی در پی ایجاد مجموعهای از هماهنگی و موازنهها با ارتش است و علاوه بر این همزمان در حال به دست آوردن دل ولینعمتانش در خلیجفارس بویژه عربستان سعودی نیز هست که اگر ادامه داشته باشد، میتواند نقش تعیینکنندهای را در آینده سیاسی او ایفا کند.
وی به محض استعفا از اخوانالمسلمین و تکیه بر کرسی ریاستجمهوری در تکاپوی کاهش تنش با کشورهای خشمگین و عصبی خلیجفارس برآمد.
رییس پلیس دبی از مارس گذشته به رهبران خلیجفارس هشدار داده بود که سلولهای داخلی اخوانالمسلمین در این کشورها خیال آمدن به خیابانها و برهم زدن نظم عمومی را دارند، اما چالش اساسی مرسی جلب اطمینان و اعتماد عربستان است که به دلیل انقلاب مردمی در مصر و از دست دادن متحد کلیدی خود، حسنی مبارک بسیار عصبانی و ناراضی است.
مرسی برای تضمین کمکهای عربستان به مصر همه نوع کاری انجام داد: از تعهد و قول و قرار برای صادر نکردن انقلاب مصر تا توصیف امنیت کشورهای خلیجفارس به «خط قرمزی» که نباید از آن عبور شود.
البته سفر به پادشاهی عربستان به عنوان اولین مقصد سفرهای خارجی مرسی تا حدودی توانست خشم سعودیها را فرونشانده و ارسال کمکها به مصر ادامه پیدا کند.
با آنکه شباهتهایی میان ایدئولوژی اخوانالمسلمین و وهابیگری در عربستان وجود دارد، اما منطقی است که بگوییم سعودیها نظام قدیم مصر را بیشتر میپسندیدند.
وجود مرسی به عنوان یک اسلامگرای سنی مذهب و رییسجمهوری که با انتخابات دموکراتیک بر سر کار آمده است چالشی برای سیستم اقتدارگرای عربستان و حاکمانش خواهد بود که با چنگ و دندان در حال حفظ رژیم خود هستند.
اعتراضات مردمی در مناطق شیعهنشین عربستان یکی از دلایلی است که نشان میدهد چرا سعودیها درباره آینده مصر نگرانند.
هفتهها قبل از شروع انتخابات مصر، سعودیها نگران بهرهبرداری ایران شیعی از مرحله انتقالی در مصر بودند.
گرچه مصر و ایران روابط دیپلماتیکشان را سال ۱۹۸۰ به دلیل روابط نزدیک شاه با مصر و نیز قرارداد صلح با اسرائیل قطع کردهبودند، اما روابط اقتصادی همواره میان این دو کشور وجود داشته است.
نمونه چنین روابطی بانک ایران و مصر است که صندوق سرمایهگذاری مشترکی دارد که سال ۱۹۷۵ تاسیس و با وجود ۳۰ سال آشوب در روابط دو کشور همچنان برقرار است.
نگرانی سعودیها زمانی عمیقتر شد که این کشور در فوریه به ایران اجازه عبور ناوهایش از کانال سوئز را داد. رژیم مبارک سالها چنین اقدامی را ممنوع کرده بود.
در ماه می، مرسی در مصاحبهای با شبکه سیبیسی مصر اعلام کرد که آرزومند داشتن روابط با ایران است، با اینحال او صراحتا از نوع روابط حرفی به میان نیاورد و تاکید کرد که چنین روابطی نباید به قیمت امنیت کشورهای عرب خلیجفارس تمام شود.
پاسخ سعودیها به تب برقراری روابط با ایران در مصر همان شیوهای است که معمولا از آنها انتظار میرود؛ حل مشکل با دلارهای نفتی. در ماه ژوئن سعودیها مبلغ ۱٫۵ میلیارد دلار به بودجه دولت مصر کمک کردند.
پادشاهی عربستان بیش از ۲۳۰۰ پروژه در مصر را تامین اعتبار کرده است و سرمایهگذاریهای این کشور در مصر بالغ بر ۲٫۷ میلیارد دلار میشود.
عربستان همچنین اعتباری معادل ۷۵۰ میلیون دلار برای واردات نفت،۲۳۰ میلیون دلار برای طرحهای کشاورزی و آبخیزداری و ۲۰۰ میلیون دلار برای کار و تجارت به قاهره اختصاص داده است.
اما با تمام این تحولات سعودیها عمیقا درباره مرسی مردد هستند. از همان ابتدای پیروزی مرسی در انتخابات ریاست جمهوری مصر بسیاری از شبکههای عربی که مالکیت آنها در اختیار عربستان است، از تزلزل مرسی و اینکه ایران توانایی آن را دارد که مرسی را آلت دست قرا دهد، شکایت کردند.
آنها همچنین استعفای او از اخوانالمسلمین را زیر سوال برده و او را به بیاحتیاطی در مورد حمایت ایران از گروههای داخلی و گسترش ایدئولوژی شیعی در مصر متهم میکنند.
روابط عربستان و اخوانالمسلمین همواره پیچیده و دشوار بوده است. پادشاهی سعودی به رهبری ملکعبدالله که ظاهرا لقب خادمین حرمین شریفین را یدک میکشد خودشان را پیشوایان جهان اسلام میدانند.
آنها برای تقویت حکومتشان متکی به مفتیانی هستند که مردم را امر به اطاعت سیاسی از حکومت میکنند اما در نقطه مقابل اخوانالمسلمین واکنشی در برابر استعمارگرایی و انحطاط کشورهای غرب است که به زعم بنیانگذارش حسن البنا در حال به فساد کشاندن جوامع اسلامی هستند.
سعودیها در سالهای دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی دیدگاههای مشترکی با اخوانالمسلمین داشتند. اخوان با ترغیب هزاران نفر از هوادارانش برای هجرت از مصر، عراق و سوریه به عربستان درصدد مقابله با جمال عبدالناصر، رهبر پانعرب و سوسیالیست مصر بود.
اخوانالمسلمین بسرعت در جامعه سعودی نفوذ یافت و بویژه بر سیستم آموزشی آن که شامل بخش وسیعی از دانشگاهها میشد تسلط پیدا کرد.
در ابتدا این اتحاد منافع متقابلی برای هر دو طرف داشت، اما فعالان این جنبش بزودی نظام سیاسی عربستان را به چالش کشیدند.
یکی از شاخصترین افراد که تحت تاثیر تبلیغ اخوانالمسلمین در عربستان قرار گرفت اسامه بنلادن بود که از تئوریسین جهاد یعنی «عبدالله عزام» فلسطینی در جده در طول سالهای دهه ۸۰ الهام گرفت. پس ازحملات یازدهم سپتامبر شاهزاده نایف تقصیر تمام مشکلات کشور را متوجه اخوانالمسلمین دانست.
با شروع موج بیداری اسلامی در سال گذشته و با سقوط تعدادی از متحدین عربستان و نوید خیزش اخوانالمسلمین در سراسر خاورمیانه، سعودیها ضمن دادن هشدار فوری آژیر خطر را به صدا درآوردند.
به دلیل چنین سابقه پیچیده و دشواری است که رابطه میان اخوانالمسلمین و عربستان و نیز سیاستهای مرسی در رابطه با ریاض مسیری بسیار ظریف و حساس را پشت سر میگذارد.
سعودیها در باره مرسی تردید دارند و همچنین میخواهند مانع الهامگیری جهان عرب از ایران شوند. هدف اصلی سعودیها در حال حاضر وارد کردن مصر به حوزه نفوذ خودشان است.
آنها از این بابت خوشحالند که مرسی از سر استیصال و برای بازسازی اقتصاد مصر به پول عربستان نیاز دارد و در عمل انتخاب دیگری ندارد و باید با شرایط کنار بیاید. اکنون عربستان مرسی را دقیقا لای منگنه قرار داده است.
فارین پالیسی – مترجم: ایرج جودت
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version