اشعار زیبا از استاد شهریار

اشعار استاد شهریار, اشعار شهریار,شعرهای استاد شهریار

 

آمـدی، جـانـم بـه قـربـانـت ولــی حـالا چـرا بی وفـا

حـالا کــه من افـتــاده ام از پـا چـرا

نوشـدارویی و بعـد از مرگ سهـراب آمدی

 سنگدل این زودتر می خــواستی، حالا چـرا

عـمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

 من که یک امروز مهـمـان توام، فـردا چـرا

نـازنـیـنا مـا بـه نـاز تـو جـوانـــی داده ایــم

 دیگـر اکنون با جوانان ناز کـن، بـا مـا چـرا

وه کـه بـا ایـن عـمرهـای کـوتـه بی اعـتبار

 این همه غافل شدن از چون منی شیدا چـرا

شورفرهادم به پرسش سر بزیر افکنده بود

ای لـب شـیـرین جـواب تـلخ سربالا چـــرا

ای شب هجران که یکدم در تو چشم من نخفت

 این قدر با بخت خواب آلود من، لالا چـرا

آسمان چـون جمع مشتاقان پریشان می کند

 در شگـفـتم من نمی پاشد ز هـم دنــیـا چـرا

در خـزان هـجر گـل ای بلبل طبع حــزین

 خامُـشی شـرط وفـاداری بـود، غـوغـا چـرا

شهـریارا بی حبـیب خود نمی کردی سفر

این سفـر راه قـیامت می روی، تـنهـا چـرا

اشعار استاد شهریار, اشعار شهریار,شعرهای استاد شهریار

کسی نیست در این گوشه فراموشتر از من

وز گوشه نشینان توخاموشتر از من

هر کس به خیالیست هم آغوش و کسی نیست

ای گل به خیال تو هم آغوشتر از من

می*نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق

اما که در این میکده غم نوشتر از من

افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن

افتاده*تر از من نه و مدهوشتر از من

بی ماه رخ تو شب من هست سیه*پوش

اما شب من هم نه سیه*پوشتر از من

گفتی تو نه گوشی که سخن گویمت از عشق

ای نادره گفتار کجا گوشتر از من

بیژن*تر از آنم که بچاهم کنی ای ترک

خونم بفشان کیست سیاوشتر از من

با لعل تو گفتم که علاجم لب نوشی است

بشکفت که یارب چه لبی نوشتر از من

آخر چه گلابی است به از اشک من ای گل؟

دیگی نه در این بادیه پرجوشتر از من

اشعار استاد شهریار, اشعار شهریار,شعرهای استاد شهریار

این همه جلوه و در پرده نهانی گل من

وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من

آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال

و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من

از صلای ازلی تا به سکوت ابدی

یک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل من

اشک من نامه نویس است وبجز قاصد راه

نیست در کوی توام نامه رسانی گل من

گاه به مهر عروسان بهاری مه من

گاه با قهر عبوسان خزانی گل من

همره همهمه*ی گله و همپای سکوت

همدم زمزمه*ی نای شبانی گل من

دم خورشید و نم ابری و با قوس قزح

شهسواری و به رنگینه کمانی گل من

گه همه آشتی و گه همه جنگی شه من

گه به خونم خط و گه خط امانی گل من

سر سوداگریت با سر سودایی ماست

وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من

طرح و تصویر مکانی و به رنگ*آمیزی

طرفه پیچیده به طومار زمانی گل من

شهریار این همه کوشد به بیان تو ولی

چه به از عمق سکوت تو بیانی گل من

 


جذاب سایت تفریحی و سرگرمی ایرانیان

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.