جام جم آنلاین: شهرام عبدلی فعالیتش را در دنیای هنر از بازیگری در تئاتر آغاز کرد. او در آثاری همچون دختری در قفس، گیلعاد، مسیر آسمان، خط قرمز، آدمخوار، رستگاران، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، فاصلهها، تا رهایی، دختری به نام آهو و… بازی کرده است.
او این روزها مجموعه تلویزیونی «تکیه بر باد» را روی آنتن شبکه تهران دارد.
عبدلی در این مجموعه با مهدی فخیمزاده همبازی است.
شما را معمولا میتوان در نقشهای منفی دید، اما در مجموعه «تکیه بر باد» نقش جوانی را بازی میکنید که حرفشنوی زیادی از برادر بزرگترش (مهدی فخیمزاده) دارد. آیا همین تفاوت باعث شد بازی در این مجموعه را بپذیرید؟
یکی از دلایلم برای انتخاب نقش همین مساله بود. به من معمولا نقشهای منفی پیشنهاد میشود، ولی نقشی که برای مجموعه «تکیه بر باد» به من پیشنهاد شد با دیگر نقشهایم تفاوتهایی دارد. در تکیه بر باد، مردی هستم که کاری به کسی ندارم و فقط به خوشگذرانیهای خودم فکر میکنم. از سوی دیگر یک برادر و نامزد هم دارم. البته از برادرم حرفشنوی زیادی دارم. احساس کردم بازی در مجموعه تکیه بر باد برایم موقعیت خاصی را به لحاظ بازی فراهم میکند. نقشی که بازی میکنم مثبت یا منفی نیست، بلکه خاکستری است. همین موارد در انتخابم بیتاثیر نبود.
شما قبل از بازی در تکیه بر باد در برخی اپیزودهای سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد به کارگردانی محمود معظمی بازی کردهاید. به غیر از فیلمنامه و نقشتان، آیا حضور معظمی به عنوان کارگردان هم برایتان اهمیت داشت؟
بله، چون من و معظمی سالهاست با هم دوست هستیم و او را از سریال «خط قرمز» ساخته قاسم جعفری میشناسم که دستیار کارگردان بود. وقتی پیشنهاد بازی در مجموعه تکیه بر باد را به من داد، بدون هیچ اما و اگر پذیرفتم!
به غیر از فیلمنامه خوبی که این مجموعه داشت، هنرمندانی همچون فرامرز قریبیان، مهدی فخیمزاده و… هم در آن حضور دارند که من را برای بازی ترغیب کرد. فقط رفاقت صرف باعث نشد بازی در این مجموعه را بپذیرم. احساس کردم کار خوبی میشود.
بعد از مدتها شما را در نقشی مثبت یا به گفته خودتان خاکستری میبینیم؛ بازی در چنین نقشی برایتان مشکل نبود؟
نه، به هر حال این هم بخشی از کار ما است. ما در زندگی خودمان همیشه به برادر بزرگترمان احترام میگذاریم. در مجموعه دختری به نام آهو نقش برادر بزرگتر را بازی میکردم که برادرهای دیگر از من حرفشنوی داشتند و در این مجموعه نقش برادر کوچکتر را بازی میکنم که به برادر بزرگترم احترام میگذارم. ما باید هنگام بازی سعی کنیم مثل زندگی شخصی خودمان باشیم. باید بازی را از زندگی واقعی گرفت. وقتی اینطور عمل کنیم، مسلما بازی ما هم رنگ تصنعی به خودش نمیگیرد.
ولی گاهی شاهد هستیم بازیگران برای اجرای نقش به سمت اغراق پیش میروند، اما این اتفاق در بازی شما نیفتاده است. این را مدیون تجربیات تئاتریتان هستید یا عوامل دیگری در اجرای این نقش به شما کمک کرد؟
سعی میکنم اجرا را از زندگی واقعی بگیرم و هنگام بازی خودم باشم. معتقدم بازیگری این نیست که یکسری عکسالعمل ثابت را مدام جلو دوربین و در هر نقشی اجرا کرد، چون اگر چنین شود به اصطلاح بازی گلدرشت میشود و به مرور باعث دلزدگی مخاطب میشود.
وقتی قرار شد در مجموعه «تکیه بر باد» بازی کنم، سعی کردم خودم را در نقش یک برادر کوچکتر جابیندازم که از برادر بزرگترش حرفشنویی دارد. من در تئاتر از استادان بزرگی همچون مهین اسکویی الفبای بازیگری را یاد گرفتم. همچنین در محضر استاد سمندریان تجربههای زیادی کسب کردم. استاد سمندریان خیلی به رئالیست (واقعگرایی) در بازی اهمیت میداد و از علی رفیعی هم تکنیکهای زیادی را فراگرفتم. در مجموع سعی میکنم در نقشهایی که بازی میکنم، به نوعی زندگی را جاری کنم تا نقش برای تماشاگر ملموس و باورپذیر باشد.
پس با این حساب برای بازی در سینما و تلویزیون از تجربیات تئاتریتان استفاده میکنید؟
من از تجربیات تئاتریام استفاده میکنم، اما زمانی که قرار است کار تصویر انجام دهم تئاتر را فراموش میکنم، همانطور زمانی که قرار است تئاتر کار کنم، تصویرر را فراموش میکنم. بازی در تئاتر و تلویزیون با یکدیگر متفاوت است.
برخی دوستان که در تئاتر کار میکنند، زمانی که کار تصویری هم انجام میدهند، همان پوزیشن (موقعیت) تئاتر را در کار تصویر اجرا میکنند و همین مساله باعث میشود بازی آنها به چشم بیاید و مخاطبان بگویند فلانی، تئاتری بازی میکند. بازیگری که از تئاتر به دنیای تصویر میآید باید تفاوت این دو هنر را درک کند و بداند در هر کدام چگونه اجرایی را باید به نمایش بگذارد.
با توجه به این که مهدی فخیمزاده کارگردانی است که وسواس زیادی هم برای بازی دارد و از آنجایی که در بیشتر صحنهها مقابل او بازی دارید با حساسیتهای او چگونه کنار آمدید؟
من افتخار همکاری با پیشکسوتانی همچون مهدی فخیمزاده را در مجموعه «تکیه بر باد» داشتم. فخیمزاده جزو هنرمندانی است که خیلی برای کارش تمرین میکند. شاید برای یک صحنه ۲۰ بار تمرین میکرد تا جلوی دوربین برود. البته من سعی میکردم در هنگام تمرین خیلی انرژی نگذارم!
من احترام زیادی برای او قائل هستم، اما معتقدم بازیگر نباید قبل از اینکه جلوی دوربین برود، خیلی تمرین کند، چون غریزه و خلاقیت نقش از بین میرود و اجرای مقابل دوربین یک چیز از پیش تعیین شده و قراردادی میشود.
فاطمه عودباشی – گروه را دیو و تلویزیون
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version