امینی: شعر مهاجرت در ایران تفننی نیست

به گزارش خبرنگار مهر، سی و نهمین نشست نقد و بررسی ادبیات افغانستان با موضوع بررسی مجموعه شعر «دختران رودخانه هیرمند» سروده حفیظ‌ الله شریعتی عصر روز پنجشنبه اول تیرماه در تالار اوستای حوزه هنری و با حضور اسماعیل امینی و سید ضیاء قاسمی برگزار شد.

در ابتدای این نشست اسماعیل امینی با طرح این سوال که نقد کتاب شعر چه فایده‌ای دارد؟ گفت: برخی دوستان با این تصور به سراغ نقد می‌روند تا کشف کنند که شاعر مطابق میل روز و پسند عامه شعر گفته‌ است یا خیر؟، انگار ما از پیش تعیین کرده‌ایم که اگر شعر شکل خاصی نباشد شعر خوب نیست. این شیوه قدمایی است و مناسب روزگار ما نیست که باب تجربه در آن بسیار باز است.

وی ادامه داد: امروزه هیچ اندیشه‌ای آنقدراتقان ندارد که بگوید اندیشه قالب است و مثلا جز او و قالب بیانش هر چیز دیگری باطل است. نقد شعر و نقد هر متن دیگری به این کار ما می‌آید که بگوید در جهان هیچ چیزی قطعی نیست و باید از تجربه‌های دیگران در کنار هم بهره برد و در کنار آنها نقد ادبی اما به طور خاص به ما یاد می‌دهد که کاستی‌های یک اثر ادبی را در اثر دیگر تکرار نکنیم.

امینی در ادامه با اشاره به شعرهای شریعتی در مجموعه «دختران رودخانه هیرمند» گفت: در شعر شاعران مهاجر حاضر در ایران نکته‌ای وجود دارد که کمتر شاعر ایرانی به آن توجه دارد و آن اینکه در میان مهاجران حاضر در ایران تنها کسانی به سراغ شعر می‌روند که شعر برای آنها کارکردی دارد، کسانی که ناگزیر شاعرند. شاعران مهاجر افغانی در ایران از این دسته به شمار می‌روند؛ شاعرانی که ناگزیر از شاعری هستند و شعر را تفننی در کنار سایر فعالیت‌های خود نمی‌دانند.

عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران افزود: شریعتی در شعرهای خود به دنبال ریشه‌های خودش رفته است و در این کشف به این نتیجه رسیده که تنها به عشق می‌تواند تکیه کند و در نهایت نیز معترف می‌شود که به عشق در همه صورت‌ها می‌توان متکی بود و این تلاشی است برای بیان مطلوب‌ها و نه موجودهایی که در ذهن و زبان شاعر وجود دارد.

امینی ادامه داد: بسیاری از ترکیب‌های موجود در کتاب، منطق داستانی دارند و از بی‌تناسبی رنج می‌برند. شاعر در آنها سعی داشته حرف خودش را بزند ولی تلاشی برای ایجاد ارتباط  با مخاطب خود نکرده است. او در این شعرها فاصله‌ای عجیب از عالم محسوسات گرفته و به عالم ذهن سفر می‌کند.

وی همچنین تاکید کرد: پایان‌بندی شعرهای شریعتی خبری و بیش از اندازه انسانی است اما فرود بد شاعر در بیشتر این پایان‌بندی‌ها به کیفیت شعر لطمه زیادی وارد کرده است.

شعر شریعتی از نبود تعادل رنج می‌برد

سید ضیاء قاسمی نیز دیگر سخنران این نشست با بیان اینکه وقتی شاعری مجموعه شعر منتشر می‌کند در واقع ادعایی دارد و نمی‌توان برای نقد او مدارا کرد، گفت: شریعتی در این مجموعه و نیز مجموعه شعرهای قبلی خود نشان داده که شاعری است که نمی‌تواند به صورتی متعادل از عناصر طبیعی در شعر بهره ببرید و این یک ضعف بزرگ برای اوست. عنصر خیال در اشعار او نمایش خوبی دارد ولی تصاویر جالبی از وجوه مختلف زندگی شهری را نمی‌توان در شعر او دید.

قاسمی ادامه داد: زندگی فعلی ما و تناسبات موجود در آن در شعر شریعتی وجود ندارد و او در ساخت این فضا در شعرش با نقصی بزرگ روبروست. از سوی دیگر او شاعری است عاطفی که در این مجموعه بیش از هر چیز به پاسداشت اندوه و یاسی که در جامعه خود وجود دارد، می‌پردازد.

وی تاکید کرد: شعر شریعتی در این مجموعه تشخص زبانی ندارد و کارکردهای زبانی در اشعار او جایی ندارد. در شعر او همه چیز عادی و طبق معمول روایت می‌شود و ترکیباتی ساده و پر کاربرد در شعر او زیاد دیده می‌شود و همین مساله باعث می‌شود ه زبان شعر او کم تحرک و کم کار شود. در واقع شاعر برای سرودن از هر کلامی که به دستش رسیده است بهره برده است.

این شاعر و منتقد افغانستانی همچنین شعرهای شریعتی را به سه دسته عاشقانه، اجتماعی میهنی و سیاسی تقسیم کرد و گفت: شریعتی در شعرهای اجتماعی میهنی خود موفق‌تر از سایر گونه‌هاست و فکر و حسش را به آسانی منتقل می‌کند اما در اشعار عاشقانه کمی خسته‌کننده شعر می‌گوید و برخورد او انفعالی است و حتی گاه می‌شود حس کرد که در حال مظلوم نمایی در برابر جنس مخالف خود است. در شعرهای سیاسی نیز وضع به همین گونه است و نمی‌توان حس کرد که شاعر توانسته با کلام خود اوجی بگیرد.  


MehrNews Rss Feed

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.