اولاند، رهبران فعلی اروپا را بیرون می کند؟/یورو و اروپا بیخود از اولاند می ترسند

بازارهای جهانی منتظر علائم و نشانه هایی هستند که از سوی رییس جمهور جدید فرانسه صادر می شود و ممکن است با روندهای ملی، منطقه ای و بین المللی متفاوت باشد.

فردای پس از انتخابات ریاست جمهوری فرانسه که منجر به پیروزی نامزد سوسیالیست شد، برخی از رسانه ها از افت ناچیز شاخص های بورس در بازارهای جهانی خبر دادند. در حالیکه امروز(سه شنبه) برخی از روزنامه های اروپایی اعلام کردند که انتخاب اولاند تأثیری بر نوسانات بازارهای بورس نداشته است. روزنامۀ اقتصادی لزاکو در مصاحبه با محمد العریان، اقتصاددان دوملیتی(آمریکایی، فرانسوی) عرب تبار، مدیرعامل شرکت مدیریت سرمایه گذاری پاسیفیک (PIMCO)که سمت های مختلفی در نهادهای بین المللی(از جمله صندوق بین المللی پول) و همچنین موسسات اقتصادی آمریکا داشته، به بررسی پیامدهای انتخاب اولاند و تأثیر آن بر نوسانات بازارهای مالی پرداخته است که در ذیل ترجمۀ آن را می خوانی:

واکنش بازارهای جهانی طی هفته های آینده را متعاقب روی کارآمدن اولاند چگونه پیش بینی می کنید؟
من این واکنش را احتیاط آمیز پیش بینی می کنم. بازارهای جهانی منتظر علائم و نشانه هایی هستند که از سوی رییس جمهور صادر می شود و ممکن است با روندهای ملی، منطقه ای و بین المللی متفاوت باشد. در واقع بازارها منتظر گذشت زمان هستند. در حوزۀ ملی خوشبینی زیادی با توجه به در پیش بودن انتخابات پارلمانی وجود دارد. در حوزۀ منطقه ای نیز باید رابطۀ فرانسه و آلمان را مورد بررسی قرار داد و در حوزۀ بین المللی نیز موضع فرانسه در میان گروه ۲۰ و تحولاتی که ممکن است در آن رخ دهد، مهم است. در مجموع بازارهای جهانی نسبت به روی کارآمدن فرانسوا اولاند با شک و تردید می نگردند که البته طبیعی است. تا به این مقطع آنها ثابت کردند که بسیار محتاط اند و بر حسب حدس و گمان خود همراه با تردید عمل کرده اند.
آیا انتخاب اولاند را نشانه ای از ظهور علائم انقلاب علیه سیاست های ریاضتی می دانید؟ همانگونه که پل کروگمان( برندۀ نوبل اقتصادی در سال ۲۰۰۸) فکر می کند؟
به اعتقاد من انتخاب اولاند برآیند جریانی است که قصد دارد رهبران فعلی اروپا را بیرون کند. بعد از یک دوره عدم پذیرش در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ و سپس پذیرش واقعیات و عمق بحران اقتصادی، رأی دهندگان اروپایی درصدد انتخاب رهبران کارآمدتری برای عبور از بحران فعلی هستند.
آیا فکر می کنید انتخابات اخیر مجدداً باعث شکل گیری مدل تازه ای در مذاکرات و ابزارهای عبور از بحران بدهی در ناحیۀ یورو خواهد شد؟
در وهلۀ اول این مسئله تا حد زیادی به تغییر و تحولات آتی در روابط آیندۀ فرانسه و آلمان بستگی خواهد داشت و در مرحلۀ بعد اتفاقاتی که در اروپا خواهد افتاد به خصوص به تحولات یونان و نتایجی که از انتخابات پارلمانی این کشور بیرون آمد. محور فرانسه-آلمان، محوری اساسی وکلیدی برای از سرگیری مذاکرات و یافتن راه حل برای مهار بحران یورو است. بدون هستۀ اصلی و محکم یعنی آلمان و فرانسه، اروپا با مشکلات زیادی برای مقابله با مشکلات عدیدۀ خود روبرو خواهد بود؛ مشکلاتی همچون کاهش رشد اقتصادی در بسیاری از کشورها و روند رو به صعود بدهی ها.
یعنی شما بر این اعتقادید که محور مرکوزی(مرکل و سارکوزی) و نتایجی که از آن حاصل شد از جمله کاهش هزینه ها به انتهای خط رسیده و یا اینکه باید شاهد شیوۀ جدیدی در مهار بحران فعلی باشیم؟
باید منتظر تحولاتی بود که بیشتر بر روی اصلاحات ساختاری متمرکز شده تا ببینیم کاهش بدهی در میان مدت چگونه می تواند با رشد اقتصادی و افزایش اشتغال توازن برقرار کند. برای اروپا بسیار مهم است که بتواند جبهۀ متحدی را به سرعت و به شکلی مفید برای مهار بحران تشکیل دهد.
به اعتقاد شما آیا شکست سارکوزی سبب پیچیده تر شدن برنامه های اقتصادی اروپا خواهد شد و یا آن را سرعت می بخشد؟
این مسئله می تواند به دو شکل نمود پیدا کند؛ چرا که این بحران تنها به فرانسه ارتباط پیدا نمی کند. در واقع انتخابات پارلمانی در یونان و همچنین رفراندوم آیندۀ ایرلند در خصوص بستۀ بودجه اروپا نقش مهمی را در کنار انتخابات ریاست جمهوری فرانسه ایفا می کنند و هنوز چیزی مشخص نیست.
“نشریۀ اکونومیست” در مطلبی ادعا کرده است که اولاند مرد خطرناکی برای اروپاست و می تواند در این مقطع مشکلات زیادی را به وجود آورد. آیا شما هم موافقید؟
من فکر می کنم “اکونومیست” خیلی به بیراهه رفته است. این اظهارنظر در واقع به معنای نادیده گرفتن واقعیات موجود در فرانسه است. برعکس، فرانسوا اولاند نه مرد خطرناکی برای یوروست و نه خطرناک برای بازارهای جهانی. برای اصلاحات آینده لازم است که او اعتماد هموطنان خود در مقابل رقیبش، سارکوزی جلب کند، در حالیکه به نظر می رسید سارکوزی این اعتماد را از دست داده بود.
شما همانند وارن بوفت(اقتصاددان آمریکایی) فکر می کنید که وضعیت بخش بانکی اروپا همچنان ضعیف و شکننده است؟
بله. چون تنها یک سوم مشکلات بانکهای اروپایی تاکنون حل شده است. هرچند که بانک مرکزی اروپا توانست داروی جدیدی برای مشکل نقدینگی پیدا کند، اما همچنان از مشکلات زیادی در حوزۀ سرمایه های جدید رنج می برد. واقعاً جای تأسف است که بانکهای اروپایی نتوانستند در دوره ای که بازارهای جهان از آرامش بیشتری برخوردار بود(سه ماهۀ اول سال جاری) از آن در راستای بهبود وضعیت فعلی خود استفاده ببرد و سرمایه های خود را افزایش دهد.
نظرتان دربارۀ پیشنهاد ایجاد یوروبیل(مشارکت همۀ کشورهای اروپایی در بدهی کشورهای ضعیف تر برای مقابله با بحران بدهی) چیست؟
این طرح می تواند به حل بحران کمک کند البته به شرطی که در نهایت منجر به پیشرفت های قابل ملاحظه و اساسی در حل بحران بدهی ها، کاهش رشد اقتصادی و افزایش بدهی ها شود. فراموش نکنیم که نوآوری و ابداع مالی می تواند زمان بخرد اما ثبات طولانی مدت در اقتصاد کلان را به همراه نخواهد داشت.
 

لزاکو/ ۸ می ۲۰۱۲
ترجمه: زهرا خدایی

۳۱۲۶۳

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.