جام جم آنلاین: مدیریت بحران، به سیاستمداران، مسئولان و کارگزاران در همه عرصهها، این فضا را ایجاد میکند تا بتوانند با اعمال مدیریت خود از بروز بحرانهای احتمالی جلوگیری کنند و از ضرر و زیانهای آن بکاهند.
بحرانها معمولا ناگهانی بروز میکنند، بویژه بحرانهایی که با اتفاقات طبیعی و حوادث غیرمترقبه به وجود میآید.
هر بحرانی با توجه به نوع و شرایط آن، نیازمند مدیریت مخصوص آن بحران است. نمیتوان هنگامی که یک بحران سیاسی ایجاد شده است، مدیریت بحران اقتصادی را برای آن پیاده کرد.
موضوع بسیار مهم در این مبحث، غافلگیری در بحران است. مدیریت بحران از غافلگیری مسوولان در روبهرو شدن با بحران ایجاد شده جلوگیری میکند.غافلگیر نشدن مسوولان از پیچیدهتر شدن بحران و ایجاد جو روانی منفی در جامعه نیز جلوگیری میکند.
اطمینان خاطر مردم به وجود مدیرانی کارآمد و اطمینان بخش، روحیه آنان را تقویت کرده و از بروز تبعات بعدی میکاهد و باعث میشود پشتیبانیهای مردمی، پشتوانه محکمی برای زمامداران امور باشد.
زلزله نیز به طور طبیعی یک بحران ناخواسته است که کنترل بروز آن از دست انسان برنمیآید، اما هدایت پس از زلزله میتواند از بسیاری تبعات ناهنجار آن بکاهد.
برای این منظور آگاهسازی مردم، اطلاعرسانی دقیق و درست و سپس آگاهسازی اهداف پشت پرده بحرانآفرینان در خلال بحرانی مانند زلزله، از مواردی است که راه را بر روی تشدید آن میبندد.
همواره در نظام جمهوری اسلامی ایران، مشارکت مردمی یکی از ویژگیهای شاخص و تاثیرگذار در همه صحنهها بوده است، به همین خاطر است که دستگاههای ارتباط جمعی و رسانههای نظام سلطه درصدد هستند تا با استفاده از فرصتهای گوناگون از جمله زلزله اخیر، در پس این بحران، یک بحران دیگر با نام بحران هویتی در کشور ایجاد کنند.
بررسی عملکرد و پخش اخبار و گزارشهایی که توسط این رسانهها از جریان زلزله و جوسازی و جریانسازی رسانهای علیه رسانههای داخلی بویژه صداوسیما منتشر شد، از همان جنس است.
اقدام آن رسانهها باعث شد تا یک فضای منفی در ذهن برخی افراد که تحت تاثیر تبلیغات آن رسانهها قرار گرفتند، ایجاد شود و رسانه ملی به کمکاری و بیتوجهی نسبت به اخبار واقعه ناگوار زلزله متهم شود.
متاسفانه بیشتر از افکار عمومی برخی رسانههای داخلی تحت تأثیر فضاسازی خارجی قرار گرفتند و اگر آنها با دید عمیقتری به موضوع نگاه میکردند، درمییافتند که بار منفی گزارشهای رسانههای خارجی علیه رسانه ملی و اقدمات امداد و نجات، چه هدفی را دنبال میکند.
این دسته از رسانهها باید متوجه باشند که گزارشهای آنها نه تنها هیچ سودی برای مردم زلزلهزده ندارد، بلکه با فضاسازیهای منفی و تحت تأثیر قرار دادن احساسات داخلی باعث میشود تا روند کمکرسانی و اطلاعرسانی با اخلال مواجه شود.
گرچه باید گفت، در زمینه مدیریت رسانهای بحران کم کاری صورت گرفته و در این زمینه ضمن اینکه به اصحاب رسانه آموزشهای لازم در زمینه مدیریت بحران رسانه، داده نشده است، در حوزه افکار عمومی هم آگاهسازی صورت نگرفته که هنگام بروز یک حادثه مانند سیل و زلزله، اخبار منتشر شده باید دقیق و به دور از بزرگنمایی غیرواقعی صورت گیرد.
اگر منتقدان که از شنیدن چنین خبری نگران میشوند، مطلع باشند که در صورت کسب و انتشار اخبار نادرست در همان لحظه اول چه ضرباتی به روحیه مردم وارد میکنند، اینگونه با شلاق انتقاد به جان رسانه ملی نمیافتادند. برخی رسانههای داخلی هم همسو با رسانههای خارجی به این سوژه دامن زدند.
هر اقدامی نیازمند پیشزمینههایی است که این پیشزمینهها باید مهیا شود تا آن اقدام با یک فرآیند مناسب پیاده شود.
منتقدان به این موضوع توجه داشته باشند که اگر رسانه ملی در همان لحظه نخست اقدام به برجستهسازی خبر زلزله میکرد، چه اتفاقی میافتاد؟منطقه آذربایجان شرقی، منطقهای با تراکم جمعیت بالا و شهرهای نسبتاً نزدیک به هم است.
ازدحام مردم و تردد اقوام و فامیل مناطق زلزلهزده در جادهها، چه ازدحامی را ایجاد میکرد؟ آیا آنگاه گروههای امدادی میتوانستند خود را به محل حادثه برسانند؟
پس از پخش اخبار زلزله، خطوط تلفن استان مختل شد. این اتفاق میتوانست برای خطوط مواصلاتی هم باشد. اگر این گونه میشد چه اتفاقی میافتاد؟ کمی درباره این موضوع اندیشه کنید! زود قضاوت نکنیم و سعی داشته باشیم با غلبه بر احساسات خود عقل را بر تصمیمگیریها حاکم سازیم. گرچه قبول داریم که ضعفهایی در اطلاع رسانی وجود دارد که در دیگر نقاط نیز هست. البته سعی همه بر این است تا کمتر شود.
محمد صفری – جامجم آنلاین
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version