اگر پیغمبر اسلام نبود نه مسیح قداست داشت و نه مسیحیت

منتشر شده در پورتال خبری ممتاز نیوز به نقل از منبع ذکر شده در خبر

آیت الله وحید خراسانی از مراجع تقلید به دنبال انتشار یافتن فیلم اهانت آمیز به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، به مدت چهار هفته درس خارج فقه خود را به بحث پیرامون این موضوع اختصاص داد.

به گزارش تفسیری مشرق، آیت الله وحید در سخنان آغازین خود در باره این موضوع گفت: مساله ای که در شرایط فعلی ایجاب می نماید مطرح شود حق پیامبر خاتم بر همه مسیحیت چه رجال مادی و سیاسی آنها و چه رجال روحانی شان از اعلی تا به ادنی است و مساله این است که اگر پیغمبر اسلام نبود، نه مسیح قداست داشت و نه مسیحیت.

آیت الله وحید اظهار داشت: این منطق که آزادی بیان مجوز است که به مقدسات و آنچه نزد امتی محترم است اهانت شود، هم بر خلاف عقل است و هم بر خلاف انسانیت و هم بر خلاف علم است و هم بر خلاف دین. کسی که انسان نمی باش می تواند از این راه پیش بیاید. در فطرت هر بشری ظلم و تعدی و تجاوز به حق دیگری زشت است. اگر گفتار یا رفتار من حق مالک حقی را از بین ببرد ظلم است و ظلم به حکم فطرت و انسانیت و عقل بشری مردود است. آزادی بیان در این حد برای هر کس هست که آن آزادی حرمت احدی را متاثر نکند، چون هر بشری چه مسلمان و چه غیر مسلمان، چه مقدس و چه نامقدس حقوقی دارد، منتها هر کسی در مرتبه خودش. اگر پاک ترین اشخاص گفتارش و رفتارش با حق ناپاک ترین در صورتی که حق باشد، منشأ تضییع آن حق شود، آن پاک ترین می گردد ناپاک ترین. این منطق ماست و منطق عقل و انسانیت. لذا هر بشری در مرتبه انسانیت، محترم است و لو این که در عقیده با هم متحد نباشیم. ما پیرو مذهبی هستیم که رییسش به والی اش می نویسد: مردم دو دسته اند یا برادر تواند در دین و یا شبیه تواند در خلق و آفرینش. یعنی اگر کسی نامسلمان باشد انسان است و در انسانیت با تو شریک است و رفتار تو از نظر عفو و لطف و عنایت به باید گونه ای باشد که انتظار داری خدا با آن با پرونده اعمال تو معامله کند. این آیین است یا آن آیینی که می گوید بیان آزاد است و لو این که به مقدس ترین مقدسات یک امت اهانت شود و حق میلیاردها زنده و مرده ضایع شود؟ این منطق انسانیت است یا آن؟ ما هم می توانستیم بگوییم که از آزادی بیان استفاده نمودیم و به مسیح و مسیحیت اهانت نمودیم ولی همچون غلطی نخواهیم نمود چون اگر کنیم، انسان نمی باشیم.

این مرجع تقلید در ادامه تاکید نمود: این منطق بر خلاف علم است چون بر اساس علم الاجتماع و علم حقوق و فن سیاست هر بشری ذی حق است.  وقتی زندگی اجتماعی است لا محاله همه با هم مرتبط می شوند و حق هر کسی می گردد مقید و نه مطلق. هر کس حق بیان دارد، حق عمل دارد ولی همه محدود می گردد و عمل من تا آنجا آزاد است که به حق دیگری تجاوز و تعدی نشود.
این منطق بر خلاف دین است. فتوای خود من این است که اگر کسی به یک مسیحی یا به یک یهودی یا به یک زرتشتی بگوید نسب تو ناپاک است، سریع به حکم شرع این شخص اگر قاضی است، اگر مفتی است، فاسق می گردد و از همه مناصب باید عزل شود. چون به ضرورت فقه «لکل قوم نکاح» (برای هر قومی ازدواجی است) پس نکاح یهودی محترم است و اگر من نسبت ناعفتی به او بدهم، من فاسقم و باید به حکم حاکم در ملأ عام تازیانه بخورم.
و اما در مورد اهانت به مسیح، فتوای من و هر فقیهی این است که اگر کسی به عیسی بن مریم اهانت بکند مرتد است. یعنی به مجرد اهانت قتلش واجب است و زنش بر او حرام است و مالش به ورثه اش منتقل می گردد.

ایت الله وحید آن گاه در جلسات متعدد به طرح این مساله پرداخت که به حکم کتاب مقدس: عهد عتیق (تورات) و عهد تازه (انجیل) که پیش همه مسیحیان و همه رؤسای جمهور مسیحی و همه روحانیت مسیحی از پاپ و کشیش و نیز مسیحی معمولی، وحی خداست، نسب عیسی ناپاک است و آن که این ناپاکی (اتهام) را برداشته پیامبر اسلام است.من ثابت خواهم نمود که اگر قران و پیغمبر اسلام نبود، بر اساس انجیل، نسب عیسی بن مریم (العیاذ بالله) به زنا می رسد.

آیت الله وحید خراسانی در ادامه این بحث به نقل قولهای متعددی از اناجیل پرداخت که بر اساس آن نسب حضرت عیسی ناپاک است. و همچنین از حضرت عیسی علیه السلام در انجیل شخصیتی میگسار و باده پرست و ساقی مجلس شراب (علی رغم تصریح عهد عتیق که احکام شرعی مسیحیت در آن منعکس است، به حرمت شرابخواری و باده گساری) ارائه می گردد.
آیت الله وحید در جمع بندی مباحث مجددا تاکید نمود که اگر پیغمبر اسلام از جزیره العرب ظهور نمی نمود و اگر قران او نبود، شخصیت عیسی این چنین بود اما او بود که هم قداست به نسب عیسی داد و هم حسب و شرف عیسی را به اعلی علیین رساند. 

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.