ایران، واقعیت منطقه و دوست کُردها

به مناسبت حضور نوشیروان مصطفی امین در ایران:

عرفان قانعی فرد*
همواره بر این نکته اشاره شده است که کردها دل ایران شهرند و قوم کهن ایران زمین. همیشه این واقعیت برای حرکت های سیاسی کردی در منطقه تکرار شده است که ایران، واقعیت موجود درمنطقه بوده و بدون حمایت کردها نمی توان پیشرفتی را متصور بود و در سال ۱۳۴۰ که ایران روزنامه ” کوردستان ” و رادیو ” کوردی” را بنا به پیشنهاد کامران بدرخان در ایران تاسیس کرد، هنوز ۵۱ سال می گذرد اما در این نیم قرن، همواره ایران، یار و غمخوار کردها بوده است.
در همان سالها بود که کردها برای نخستین بار طعم باور به رسمیت شناختن هویت خود را چشیدند و در روزنامه و رادیو از زبان انها به عنوان زبانی رسمی یاد شد، و از سال ۱۳۴۰ – ۱۳۵۴ این ساواک و دستور شاه ایران بود که حرکت مسلحانه کردهای عراق نُضج گرفت و آخرالامر پایان یافت و شاید اگر کمک ایران نمی بود ، هرگز ۳ ماه هم دوام نمی آورد.
در سالهای ۱۹۷۵ بعد از انکه در الجزایر قرار داد میان ایران و عراق امضا شد، حزب دمکرات کردستان عراق فروپاشید و رهبر و مسئولان و اعضا ، جملگی به ایران پناهنده و در کرج ساکن شدند و حتی مصطفی بارزانی نخستین کسی بود که در خانه خریداری شده ساواک – به قیمت ۸۰۰ هزار تومان – سکنی گزید و وارد ایران شد و در مصاحبه ای گفت : ماموریت من تمام شد و رضایت خدا در این است که حرکت کردها تمام شود و من ، رهبر کردها نیستم!
در ان ایام، شعله قیام به خاطر نبود سلاح و پول خاموش نشد، بلکه تصور و خوانش غلط مسئولان کردی در این بود که رضایت امریکا و اسرائیل و ایران در این است که همه چیز تمام شود. در دی ۱۳۵۷ بارزانی در امریکا اعلام کرد که آمریکا، کردها را فروخت! اما این جمله تصوری نادرست بود و ایران و امریکا وعده ای به ایجاد خودمختاری و یا کردستان بزرگ به کسی نداده بودند و صرفا می خواستند از کارت کردها علیه طرح روس ها، استفاده کنند.
در کردستان عراق، با حضور روشنفکر دوستدار ایران و ایرانی، یعنی ابراهیم احمد – که مادر همسر جلال طالبانی است – جمعی از جوانان فرهیخته و روشنفکر رشد یافتند که هدفشان ایجاد تفکر و ایدئولوژی قوی بود که به حرکت کردی، قوام و دوام دهند و دیگر از زیر یوغ عشیره و قبیله گری بودن و اُمی و عامی بودن رها شوند و حزب معنی و مفهوم درست و حقیقی داشته باشد و بدین سبب کومله شکل گرفت. ( که در زبان کردی به معنی جمعیت می باشد)
در میان جوانان ان روز، نوشیروان مصطفی امین یکی از امیدهای اینده و خواهان باورمندی به هویت رسمی کردها بود. اما برای تحصیلات دکتری علوم سیاسی عازم اتریش شده بود و شاید قبل از نوشتن پایان نامه اش،به محض اعلان رسمی اتحادیه میهنی کردستان عراق، زندگی و تحصیلات خود را فدای این حرکت جدید کردی کرد. حرکتی که میت ترکیه دشمن اصلی اش بود و اداره ۸ ساواک هم تمایلی به رنجاندن عراق نداشت اما حافظ اسد، حمایتش را ادامه داد و آخرالامر هیات ۷ نفره موسس اتحادیه میهنی کردستان عراق توانستند جبهه اتحادیه میهنی کردستان عراق را اعلام کنند که کومله هم موتور حرکت ان بود. نوشیروان مصطفی امین هم یکی از اعضای موسس این حزب بود که در گروه نخست پیشمرگان مسلح کرد، از کردستان سوریه وارد کردستان عراق شد. هرچند در ان روزگار هم از بقایای حزب دمکرات کردستان عراق، تنها پیکره پاراستن – اداره امنیت حزب بارزانی – باقی مانده بود، به حمایت میت ترکیه راه را بر جوانان آرمان گرا و مبارز آن ایام که سودای مبارزه به صدام حسین را داشتند، مسدود کردند و حتی در نزدیکی حکاری، ۱۰۰۰ پیشمرگه این حزب نوپا را به خاک و خون کشیدند!
جلال طالبانی ، شانه به شانه نوشیروان مصطفی امین وارد کردستان عراق شده و بیرق مبارزه با صدام را برافراشته بودند و در این میان هم نمی توان رامردی کریم خان برادوست را فراموش کرد که انها را در گروه های جداگانه وارد کردستان عراق کرد. اما روزگاران چندان مساعد نبود و هنگامی که انقلاب ایران رخ داد، شاید فرصتی نو برای تکاپوی دوباره هویت کردی آغاز شد. در این میان جلال طالبانی و همراهانش می خواستند که از فرصت نو سود جویند هرچند رقیب کهنه کار هم بیکار ننشسته بود.
تلاش های جلال طالبانی و نوشیروان مصطفی امین برای برقراری رابطه با جمهوری اسلامی ایران به نتیجه نرسید و قیاده موقت – بقایای باقی مانده حزب بارزانی – در تسویه کردها مخالف ایرانی و گروه های مسلح کرد قدم پیش گذاردند و در عقب راندن انها به خاک عراق از هر عملی کوتاهی نکردند که البته در بیانات اعضای هیات صلح شورای انقلاب اسلامی و نیز اعضای گفتگو کننده کردها – که در روزنامه های ان ایام اطلاعات و کیهان منتشر شده اند – نارضایتی های کردهای ایران ، موجود است.
حزب اتحادیه میهنی کردستان، موتور حرکتش کومله بود وناچار گروهی از پیشمرگه های مسلح خود را در اختیار کومله و دمکرات ایران قرار داد و تا مدتی جمهوری اسلامی با افراد مسلح گروه جلال طالبانی می جنگید و آغاز جنگ تحمیلی عراق و ایران ، فرصتی شد که جلال طالبانی و نوشیروان مصطفی امین در کنار افراد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران قرار گیرند و تفنگ هایشان به سوی دشمن مشترک – صدام حسین – نشانه رود که در عملیات مشترک انفجار پالایشگاه کرکوک، برای مقامات وقت ایران، رشادت نوشیروان مصطفی امین ستودنی بود؛ زیرا وی و جلال طالبانی صدها نفر از پاسداران ایران را ملبس به لباس کردی، وارد عراق کرده و عملیات را هدایت کرده بودند.
در هنگام صلح و قرارداد ۵۹۸، نوشیروان ، صبوری مام جلال را نداشت و ان را مشابه ۱۹۷۵ نامید و حتی در روزنامه لوموند فرانسه، خواهان استقلال کردستان بزرگ شده بود . اما عقلانیت و نظارت جلال طالبانی، سخان تحریک آمیز وی را تصحیح کرد. سپس در سال ۱۹۹۲ که به کمک آمریکا و ایران، حکومت اقلیم کردستان عراق، تاسیس شد و به قول جیمز بیکر، ایران خواهان ترقی و رشد هویت رسمی کردها بود.
در طی این سالها نوشیروان مصطفی امین در لندن اقامت داشت و تاریخ آن روزگاران را نوشت که از مهمترین منابع تاریخ معاصر کردستان عراق به شمار می روند البته در ان ایام و نیز پس از جنگ برادر کشی و قتل عام ۱۱۰۰۰ نفری که حزب دمکرات کردستان عراق ، در ۳۱ اوت ۱۹۹۶ به کمک ترکیه و عراق بر کردستان تحمیل کرد ، وی شخص دوم حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق بود و در سال ۲۰۰۳ در مجلس انتقالی عراق هم یکی از شخصیت های برجسته بود . اما بعد از به رئیس جمهوری رسیدن جلال طالبانی، وی حزب تغییر – گوران – را تاسیس کرد و به انتقاد ۲ حزب سنتی حاکم بر اقلیم کردستان عراق پرداخت و در میان نسل جوانان کردستان عراق، امید و انگیزه ای نو پدید آورد.
البته لازم به ذکر است که نقش جلال طالبانی در تبیین و تعمیق روابط با کشورهای همسایه ، بخصوص ایران را ، نمی توان از نظر دور داشت و نوشیروان هم بر همان منهج، قدم می گذارد. مام جلال به رغم همه مشکلاتی که گاه حزب رقیب فراهم می کند و چشم به کشورهای دیگر دارد، روابط را با ایران نگه داشته و همچنین کشتی مسعود بارزانی را در طوفان و موج و گرداب هایل سیاست منطقه، محافظت کرده که در امان بماند و شاید اگر وی نمی بود، اثری از اقلیم کردستان عراق هم نبود.
در این ماه های اخیر به مناسبت سالروز تاسیس حزب ، مام جلال روابطش را با نوشیروان حفظ و ترمیم کرده زیرا باور به حفظ استعداد و گنجینه ای مانند نوشیروان برای آینده کردها دارد. بالطبع هم نوشیروان، به نوعی دانش آموخته مکتب جلال طالبانی است و نگاه او به ایران و ایرانی، مشابه اوست که هر ۲ بر این باورند که مصلحت کردها در تشنج آفرینی و خیانت به رفقای همیشگی نیست و ایران هم یار و یاور همیشگی کردها بوده است. نوشیروان مصطفی امین کسی است که امروزه وی را دارای افکار مستقل می شناسند که منتقد و گریزان از شیوه های سنتی و قبیله ای است و به جای منفعت فردی و عشیره ای و حزبی، تنها به مصالح و منافع عراق و عراقی و کردستان می اندیشد و از هر تشنج افرینی در عراق و کردستان می پرهیزد. امروزه هم وی و حزبش، با حمایت جلال طالبانی و حضوروی، هویت و حضور خود را دوام و قوام بخشیده وگرنه در کردستان شمالی، نمی توانست که حتی ۱ روز هم بقا داشته باشد. اینده روابط جلال طالبانی و نوشیروان مصطفی امین هم طبعا روبه رشد خواهد بود و می تواند موانع حکمرانی قبیله ای را بردارند و آینده ای روشن برای کرد و کردستان به همراه داشته باشند. دوستی جوانمردانه نوشیروان مصطفی امین مانند جلال طالبانی با ایران و ایرانی ، قابل اتکا و باور است و یاد آور جمله معروف معلم هر دوی انها، ابراهیم احمد، می باشد: کردها، هرکجا باشند، ایرانی اند!
• محقق تاریخ معاصر – نویسنده خاطرات رسمی جلال طالبانی ( پس از ۶۰ سال)
۴۹۴۹

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.