این زن دو باره در فوتبال ایران سروصدا راه انداخت + عکس

به گزارش سرویس ورزشی ممتازنیوز، حدود هشت سال پیش و در آستانه جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان یک زن ایرانی مقیم آلمان با نام سمیرا سمیعی با این ادعا که همسر دوم مهدی مهدوی کیاست غوغایی را در رسانه های ایرانی به پا کرد.

 

 

البته این ماجرا خیلی زود فروکش کرد اما با گذشت هشت سال از این اتفاق در حالی که مهدوی کیا زندگی بی حاشیه و آرامی را در کنار همسر و دختر ۱۴ ساله خود می گذراند حالا سمیرا سمیعی به عنوان مدیر برنامه های لوتار ماتئوس به ایران آمده است.

یکی از خبرگزاری های معتبر در اردیبهشت سال ۱۳۸۵ مطلبی با عنوان “مهدوی کیا در دام” منتشر کرد. لب مطلب حکایت از ماجرایی عجیب در زندگی ستاره پرفروغ فوتبال ایران مهدی مهدوی کیا داشت.

 

خبر ازدواج با همسر دوم و حاشیه های ناشی از آن تا مدت ها مهدی مهدوی کیا را رها نکرد و رسانه ها تا مدت ها به ابعاد مختلف این ماجرا می پرداختند.

 

 

سمیرا سمیعی، دختر پروفسور سمیعی (یکی از بزرگترین جراحان مغز و اعصاب در جهان و ایران) در آلمان به عنوان مدیر برنامه های مهدوی کیا مشغول به کار بوده که پس از مدتی در حالی که همسر مهدوی کیا در ایران بوده، خبر ازدواج این دو منتشر می شود.

 

 

وی که تنها مدیر برنامه زن در آلمان محسوب می شود (فوتبال آلمان ۱۴۰ مدیر برنامه دارد)، با تهیه کننده برنامه ورزش از نگاه دو که بیمار پدرش بوده است آشنا می شود و درخواست وی مبنی بر دعوت از لوتار ماتئوس را می پذیرد.

 

 

سمیعی هم اکنون مدیر برنامه‌های چند ستاره بزرگ در آلمان از جمله ماتیوس، برمه، پرمرته ساکر و … به شمار می رود. وی در ایران هم مدیر برنامه های سوشا مکانی است.

 

 

بر همین اساس می توان حدس زد که چرا مهدوی کیا در ضیافت ناهار لوتار ماتئوس که با حضور دایی و سایر فوتبالی ها برگزار شد شرکت نکرد.

 

 

حالا سمیعی در گفتگو با روزنامه نود، که به همراه عکس بزرگی از وی روی صفحه نخست این روزنامه منتشر شده، گفته که ماجرای من و مهدوی کیا هشت سال پیش تمام شد.

 

 

وی همچنین درباره زندگی در آلمان گفت: «کاملا از زندگی جدیدم راضی هستم. من با همسر آلمانی‌ام و پسرم خوشبختم. همسرم در کنار فعالیت‌های امور کارخانه‌اش، اسپانسر باشگاه بایرن مونیخ و آگزبورگ است و به اعتبار اوست که ما هنگام بازی‌های خانگی بایرن، در لژ مخصوص در ورزشگاه آلیانس آره‌نا حضور می‌یابیم. بله، من از زندگی‌ام لذت می‌برم و همین حالا هم دلم برای او و پسرم لک زده است.»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.