این چه وضع اهدای جایزه نوبل است؟

محمود حاج‌زمان: دو گروه به صورت هم‌زمان خبر از کشف بزرگ تمام عمر خود داده‌اند؛ پیشرفتی که عمیقا نگاه ما را به دنیا تغییر خواهد داد. مطمئنا دریافت جایزه نوبل دور از دسترس نیست، اما اساسنامه بنیاد نوبل بیان می‌کند که این افتخار را نمی‌توان میان «بیش از سه نفر تقسیم کرد.» کمیته انتخاب جایزه نوبل در سوئد اکنون با انتخاب غامضی روبه‌رو است: کدام‌یک از دانشمندان ارزشمند گروه‌ها استحقاق این را دارند که معتبرترین مدال علمی جهان را تصاحب کنند؟ اتفاقی که اگر قرار باشد جایزه نوبل فیزیک به تحقیقاتی که منجر به کشف ذره بوزون هیگز شد اعطا شود (سناریویی که به هیچ وجه دور از انتظار نیست) به راحتی رخ خواهد داد.
به گزارش ساینتیفیک‌آمریکن، این موضوع همچنین ماجرای اهدای جایزه نوبل فیزیک سال قبل را توصیف می‌کند که طی آن، جایزه نوبل به سه محققی اهدا شد که نماینده دو گروه متشکل از ۵۱ دانشمند بودند که انبساط تندشونده عالم را کشف کرده بودند. این سه برنده مستحق دریافت جایزه بودند، با این وجود آنها این کار را به تنهایی انجام ندادند. محققان دیگر نیز مشارکتی به همان اندازه مهم داشتند، اما ستاره مخصوصی را که نشان‌دهنده دریافت جایزه نوبل است در کنار نام خود ندارند.
مطمئنا سرزنش‌ها موضوع جدیدی برای جایزه نوبل نیست. نیکلا کابیبو، ماکوتو کوبایاشی و توشی‌هیده ماسکاوا به پیش‌بینی خانواده جدیدی از کوارک‌ها کمک کردند؛ که منجر به خلق «ماتریس CKM» شد که امروزه فیزیک‌دانان برای انجام محاسبات خود از آن استفاده می‌کنند. با این وجود، نیمی از نوبل فیزیک ۲۰۰۸ / ۱۳۸۷ تنها میان کوبایاشی و ماسکاوا تقسیم شد. جایزه نوبل شیمی آن سال نیز به سه محقق برای کارهایشان در خصوص پروتئین فلورسانت سبز (GFP) رسید، پروتئینی که امروزه به طور گسترده برای نشان‌گذاری سلولی از آنها استفاده می‌شود. با این وجود، جایزه شامل حال داگلاس پراشر نشد؛ دانشمندی که برای نخستین بار ژن GFP را تکثیر کرد.
کمیته‌های اهدای جایزه نوبل مسیر اشتباهی را طی می‌کنند: آنها بر اهدای جایزه به چند نفر اصرار می‌ورزند؛ در حالی‌که در واقعیت، طبیعت کارهای مهم علمی تغییر کرده است. امروزه گروه‌ها بخش اعظم کارهای موثر علمی را انجام می‌دهند. در حالی‌که یک قرن قبل، یک کارمند معمولی اداره ثبت اختراعات نظریه نسبیت را در اوقات فراغت خود بسط داد؛ کشف ذره بوزون هیگز نیازمند دهه‌ها برنامه‌ریزی و تلاش ۶ هزار محقق است. هیچ فرد و یا حتی هیچ سه نفری نمی‌تواند تمام اعتبار این نحقیقات را برای خود طلب کند. مقالات علمی که در خصوص کشف هیگز منتشر شده‌اند، امضای «گروه همکاری ATLAS» یا « گروه همکاری CMS» را بر خود دارند و نام اعضا در در پیوست، به ترتیب الفبایی و در بیش از ۱۵ صفحه ذکر می‌شود.
بنیاد نوبل دو راه پیش رو دارد. راه نخست این است که روند فعلی «حداکثر سه برنده» را ادامه دهد، اما سازمان‌ها را نیز به عنوان اشخاص در نظر بگیرد. جایزه صلح نوبل مدت‌ها است که این رویکرد را در پیش گرفته است. کمیته‌هایی که جوایز علمی را انتخاب می‌کنند هرگز سازمان‌ها را به رسمیت نشناخته‌اند، اما هیچ بندی در اساسنامه بنیاد نوبل این امر را منع نمی‌کند. مطمئنا تقسیم جایزه بین ATLAS و CMS می‌تواند یک آغاز ارزشمند باشد.
راه دوم این است که بنیاد نوبل اساسنامه خود را تغییر دهد تا بتواند جایزه را به بیش از سه نفر اهدا کند. این تغییر می‌تواند به حل مشکل غامضی کمک کند که در خصوص اهدای جایزه به کارهای نظری پایه و اساس کشف ذره هیگز ایجاد شده است: ۶ محقق در ارائه مکانیزم هیگز در سال ۱۹۶۴ / ۱۳۴۳ مشارکت داشته‌اند؛ پنج نفر آنها هنوز زنده‌اند و بنابراین واجد شرایط هستند تا به افتخار دریافت جایزه نوبل نائل شوند.
از بسیاری جهات، جایزه نوبل یک رویداد تاریخی فریبنده است. اگرچه سایر جوایز علمی فعلی، جوایز نقدی بیشتری اهدا می‌کنند؛ اما جایزه نوبل با تاریخچه ۱۱۱ ساله خود در معرفی سرمشق‌هایی از زندگی‌های فوق‌العاده‌ای که صرف حقیقت و اکتشاف شده است، به تسخیر کردن اذهان مردم جهان و جامعه علمی ادامه می‌دهد. اما در سال‌های که از نخستین بار اهدا این جایزه گذشته است، طبیعت انجام کارهای علمی عمیقا تغییر کرده است. اکنون زمان آن فرا رسیده است تا نوبل نیز به همان اندازه تغییر کند.

۵۳۲۷۵

دانلود   دانلود


خبرآنلاین
بازنشر:ممتازنیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.