باسلام.دختری ۲۳ ساله هستم ک ب دلیل شکست تحصیلی و مشکلات…

باسلام.دختری ۲۳ ساله هستم ک ب دلیل شکست تحصیلی و مشکلات دیکر دچار افسردگی و بی هدفی شدم.از یکنواختی خسته شدم.لطفا راهنمایی کنید .

مشاور ( سید حبیب الله احمدی – یکشنبه، ۱۲ خرداد )

توضیحاتتان بسیار محدود و ناقص است. برای اینکه بتوانم پاسخ دقیق و راهگشایی به شما ارائه کنم، حتماً نیاز دارم به اینکه اطلاعات دقیق تری را در مورد آنچه که شما «افسردگی» می نامید و همچنین عوامل ایجاد کننده ی آن، بدانم. بنابراین توصیه می کنم مجدداً با مراجعه به قسمت سوالات سایت، در این مورد بیشتر توضیح دهید. با این حال به طور اجمالی نکاتی را مطرح می کنم که احتمالاً خالی از فایده نخواهد بود.
اصطلاح افسردگی که در میان عامه ی مردم مصطلح است، در خیلی از موارد، در جاهایی به کار می رود که به لحاظ روانشناختی، یک اختلال افسردگی واقعی در کار نیست. در واقع مردم در زبان عامیانه، هیجانات غمگینی و ناکامی و احساس شکست و … را که در اثر بعضی از ناکامی ها در زندگی روزمره بوجود می آید، افسردگی می نامند. در حالیکه این ها همگی هیجانات منفی طبیعی و سالمی هستند که در پی بعضی از شکست ها و ناکامی ها بروز آن ها کاملاً قابل انتظار است. افسردگی در علم روانشناسی، به یک اختلال بسیار جدی اشاره دارد، که معمولاً هم مبانی زیست شناختی دارد و هم مبانی روانشناختی و با مجموعه ای از علائم و نشانه های جسمی، رفتاری و خلقی همراه است مانند غمگینی مفرط و پایدار که در طولانی مدت، دیگر نمی توان آن را مرتبط با شرایط و شکست های بیرونی در نظر گرفت؛ بی اشتهایی؛ افزایش و یا کاهش ناگهانی اشتها و وزن؛ به هم خوردن خواب؛ کمبود انرژی و مختل شدن عملکردهای معمول روزمره و … . معمولاً اگر یک اختلال واقعی افسردگی در کار باشد،‌ نیاز به درمان تخصصی روانشناختی تحت نظر یک روانشناس بالینی و حتی در بسیاری از موارد، نیاز به درمان دارویی تحت نظر یک روانپزشک نیز مطرح می شود. اما اگر احساس غمگینی و بی حوصلگی و ناکامی در پاسخ به یک شکست یا ناکامی واقعی مانند یک شکست عشقی، یک شکست تحصیلی، و کلاً هراتفاق ناخوشایندی که اخیراً اتفاق افتاده است، بروز یابد، این هیجانات، کاملاً طبیعی بوده و باید به خودتان اجازه بدهید که برای مدتی این هیجانات را تجربه کنید. معمولاً این هیجانات منفی، پس از گذشت چندروز یا نهایتاً چندهفته، به تدریج کم خواهد شد و کم کم می توانید به زندگی و کارهای روزمره ی خودتان برگردید. اما اگر احساس کردید که با گذشت زمان، از شدت این هیجانات، کاسته نشد و یا حتی به شدت آن افزوده می شود، آنگاه به احتمال زیاد، نیاز به کمک تخصصی تحت نظر یک روانشناس، مطرح می شود. به هرحال، نکاتی که مطرح کردم بسیار کلی بود و مشاوره ی دقیق تر در این مورد را موکول می کنم به ارسال اطلاعات دقیق تر در مورد مسئله از جانب شما.