بالا گرفتن روند جنگ سرد میان عربستان وایران

سعید شهابی
اگر نتوان گفت که جنگ نظامی میان ایران ونیروهای ضد انقلابی در میان است ولی بطور حتم می توانیم بگوئیم که جنگ سرد میان دو طرف وجود دارد . روشن است که وزیر خارجه امریکا محاصره ایران را در رأس اولویتهای خود قرار داده است . ایشان در تمامی دیدارهای خود از دیگر کشورها ویا بهنگام شرکت در کنفرانسهای بین المللی ، محاصره ایران را بعنوان اولویت در دستور کار گفتگوهای محرمانه وغیر محرمانه خود قرار داده است . پس ازصدور بیش از چهار قطعنامه غربی درباره محاصره اقتصادی ایران ، همچنانکه در دهه ۱۹۹۰ درباره عراق صورت گرفت بنظر نمی رسد که ضد انقلاب به این وضعیت اکتفا کند بخصوص که اینان همچنان بر روش خود که مبتنی بر سه اصل می باشد اصرار دارند :
یکم / اصرار ایران به منظور بهبود طرحهای هسته ای خود که البته ایران بر اساس معاهده ان پی تی آنرا حق مسلم خود می داند درحالیکه غرب بهمراه عربستان این حق را نادیده می گیرند .
دوم / پشتیبانی ایران از انقلابهای عربی بطور کلی واینکه ایران نه تنها مایل به پنهان کردن این پشتیبانی نیست و در رسانه های خود عنوان می کند بلکه تهران خواه ناخواه مایل است محدوده تحولات انقلابی در جزیره العرب گسترش یابد واین در حالی است که این منطقه تاکنون خارج از برنامه چنین تحولاتی قرار گرفته بود.
سوم / موضعگیری ایران در مخالفت با رژیم صهیونیستی که نه تنها در سطح روابط دیپلماتیک ( دوژور ) است بلکه موجودیت ( دوفاکتو ) این رژیم را در نظر دارد و تمامی گروههای مخالف این رژیم را امثال حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی را نیز به مخالفت با ان تشویق می کند .
این مسائل بطور یک جا در حقیقت خطوط قرمزی هستند برای نیروهای ضد انقلابی که به این سه موضوع اهمیت می دهند وهمواره در برابر ان ، موضعگیری مخالف ایران اتخاذ می کنند. رژیم شاه بهمراه عربستان، ستون فقرات سیاست امریکا در خلیج فارس را تشکیل می داد اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ برهبری امام خمینی ( رض) ، واشنگتن اسرائیل را جایگزین ایران کرد واستراتژیهای نظامی امریکا در خاورمیانه بر اساس تحکیم توانمندیهای نظامی عربستان و اسرائیل استوار گردید وامریکا همواره مدرنترین سلاحها را در اختیار انها قرار داده ومی دهد ( البته با در نظر گرفتن برتری همیشگی اسرائیل ) . بنابر این امریکا با دیدگاه شک وتردید به پیشرفت تکنولوژیک ایران می نگرد . کاخ سفید کوشش دارد تا در جنگ روانی علیه ایران برنده شود بخصوص در زمینه های اقتصادی و روابط بین الملل و هم پیمانی های منطقه ای . بهمین علت است که وزیر خارجه امریکا کوشش دارد با تشکیل یک جبهه بین المللی گسترده در برابر ایران ، در جنگ روانی با تهران به پیروزی دست یابد .
از روند روابط بین المللی طی دوسال اخیر چنین بروشنی نمایان می گردد که موفقیت واشنگتن در تحمیل یک محاصره بین المللی موثر علیه ایران همچنان محدود و تنگ است واین با وجود تأثیرات منفی آن بر اقتصاد ایران می باشد. محدودیت و محاصره روابط بانکی با ایران زیانهای فراوانی به روابط بانکی بین المللی ایران وارد کرده وبا وجود صادرات بیش از یک ملیون بشکه نفت ایران در روز این کشور در دریافت درآمدهای این فروشها با مشکلاتی روبروست و در عین حال پول ایران طی دوسال اخیر بیش از ۴۰ درصد ارزش خود را از دست داده است . با وجود ان بنظر میرسد که ایران توانست پس انداز نقدینگی بزرگی را برای خود بوجود آورد که بر اساس آن با پیامدهای محاصره اقتصادی رویاروئی کرد.
پرزیدنت احمدی نژاد ماه گذشته اعلام نمود که ایران دارای نقدینگی کافی برای رویاروئی با محاصره صادرات نفتی برای چندین سال است . وی بهنگام دیدار از استان هرمزگان گفت : آنان ( نیروهای غربی ) می خواهند نفط ما را تحریم کنند وما به آنها می گوئیم به اندازه کافی پس انداز کرده ایم واگر هم برای دو سه سال نفت نفروشیم کشورمان خواهد توانست اوضاع را اداره کند . بر اثر این اعتماد بنفس بسیارازیکسو و کوششهای غرب برای تضعیف جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر جنگ روانی وتبلیغاتی بدون توقف ادامه دارد .
تهران بر موضع خود اصرار می کند وهمچنان نقش سیاسی ودیپلماتیک خود در منطقه وجهان را ادامه می دهد که البته بنظر می رسد امریکائیان بیش از اندازه در برابر آن دچار ناراحتی وتنش می باشند واصرار دارند محاصره را شدید تر کنند . هفته گذشته هیلاری کلینتون یک دیدار رسمی از هند بعمل آورد وطی آن فشارهای بسیاری را بر حکومت این کشور اعمال کرد تا از وارد کردن نفت از ایران خوددداری نماید . کلینتون دریک گردهمایی در ساختمان شهرداری کلکته گفت :” بطور حتم هند برای کاهش واردات خود از نفت ایران کوشش می کند وما از اقدامات هند در این زمینه ستایش می کنیم .” وی افزود:” امیدواریم که اقدامات بیشتری اتخاذ نمایند. ” منابع امریکائی اعلام داشتند درصورتیکه هند واردات خود از نقط ایران را کاهش ندهد ، واشنگتن ممکن است هریک از بانکهای هندی را که اقدام به تعاملات بانکی با بانک مرکزی ایران نماید به تحریم تعامل با سیستم بانکی امریکا وادار کند . هدف از این اقدام کاهش دادن درآمدهای نفتی ایران است که عمده ترین درآمدهای این کشور را تشکیل می دهد. در آغاز این ماه کلینتون دیدار مشابهی از چین بعمل آورد . وی در این دیدار دولت پکن را تشویق کرد تا ” فعالیتهای هسته ایران وکره شمالی را مهار نماید و با اعمال فشاربر حکومت سوریه روند خشونت در این کشور را کاهش دهد “. کلینتو ن در سخنانی در مراسم گشایش گفتگوی استراتژیک واقتصادی که دو روز در پکن ادامه یافت گفت :” در باره ایران ، امریکا و چین یک هدف مشترک دارند که همانا جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است “. وی افزود ” باید فشارها را بر ایران افزایش دهیم تا به تعهدات بین المللی خود پایبند باشد و بطور جدی وارد گفتگو شود وثابت کند که برنامه هسته ای اش صلح آمیز است “. مهمترین درخواست کلینتون قطع واردات نفت ایران ویا کاهش آن بود.
در همین زمینه عربستان متعهد گردید تمامی نیازهای بین المللی نفت را فراهم سازد تا بجای نفت ایران مورد معامله قرار گیرد واز واردات آن خودداری گردد . این اظهارات طی ماههای اخیر از سوی بسیاری از مقامات عربستانی تکرار گردید. از جمله اظهارات وزیر اقتصاد این کشور محمد جاسر که در ماه فوریه گذشته صورت گرفت ونیز گفته های معاون وزیر نفت عربستان در همین زمینه که اعلام کرد نگرانی اصلی کشورش فراهم کردن نیازهای نفتی بازارهای جهانی است . عمده ترین خریداران آسیایی نفت امیدوار هستند عربستان اقدام به افزایش تولید نفت نماید تا کاهش تولید نفت ایران را جبران کند. در حالیکه دهلی نو اعلام داشته که به تحریمها پایبند نمی باشد ، شرکتهای نفتی هند کوشش می کنند نفت بیشتری را از عربستان خریداری کنند . پس از آنکه وزیر نفت عربستان علی نعیمی اعلام کرد که کشورش می تواند طی مدت کوتاهی تولید نفت خود را دو ملیون بشکه در روز افزایش دهد ، شاه عربستان پیشنهاد نمود نفت بیشتری در اختیار هند قرارگیرد. در عین حال و پس از کاهش صادرات نفت ایران به هند بدنبال لغو توافق پایاپای میان دو کشور در دسامبر ۲۰۱۰ ، عربستان صادرات نفت خود به هند را سه ملیون بشکه در ماه اوت افزایش داد . تمامی این اقدامات ثابت می کند که عربستان دست به اقداماتی زده تا از صادرات نفت ایران به کشورهای آسیائی بزرگ بویژه ژاپن وچین وهند جلوگیری کند . این سه کشور بعلت داشتن تکنولوژی پیشرفته مصرف نفت بالائی را دارند .
عربستان دست به اقداماتی فراتر از این نیز زد واکنون سعی دارد با بکارگیری درآمدهای کلان نفتی ایران را در محاصره نظامی قرار دهد . پنجسال پیش هنگامیکه روسیه موافقت کرد سیستم موشکی زمین به هوای ” اس ــ ۳۰۰ ” را به ایران بفروشد ، واشنگتن وتل آویو وریاض فشارهای گسترده ای بر مسکو وارد کردند تا از امضای این قرار داد خودداری کند . وبرای اعمال فشار بیشتر بر روسیه ، عربستان از قدرت مالی خود استفاده کرد. در ۲۵ اوت ۲۰۱۱ روزنامه فایننشال تایمز نوشت عربستان کوشش دارد در برابر دریافت تعهد از روسیه در خودداری از تحویل موشکهای اس ــ ۳۰۰ زمین به هوا به ایران ، یک قرار داد چند ملیاردی اسلحه با مسکو امضا نماید که ممکن است به ۷ ملیارد دلار برسد در حالیکه قرار داد روسیه با ایران بیش از ۸۰۰ ملیون دلار نمی باشد. خرید عربستان از روسیه شامل پیشرفته ترین سیستم موشکی که تقریبا همسان سیستم پاتریوت امریکائی است. ایران امیدوار بود با خریداری این سیستم موشکی بتواند در برابر هرگونه حمله هوائی علیه تأسیسات هسته ای خود مقاومت نماید . منابع نظامی اعلام داشتند ایران انگیزه اصلی اقدام عربستان در خریداری سیستم اس ۴۰۰ از روسیه است واین موشکها عربستان را قوی تر از سوریه وایران می گرداند و در نتیجه امکانات دفاع استراتژیک را بسود دولت ریاض بالا میبرد و در عین حال پیامی برای کارخانجات تولیه اسلحه غربی دارد که عربستان جایگزینهایی برای آنان دارد . عربستان همچنین بر چین نیز فشارهایی وارد کرد تا از همکاری خود با ایران خودداری کند . هم اکنون عربستان در حال گفتگو با چین است تا دوگونه موشک بالستیک حامل کلاهکهای هسته ای را خریداری نماید تا جایگزین موشکهای ” گردباد شرق ” شود که دولت ریاض دردهه ۱۹۸۰ از چین خریداری نمود . سایت اسرائیلی دبکا بنقل از منابع اطلاعاتی و نظامی اعلام کرد عربستان سعی دارد موشکهای ” دی اف ۲۱ ” که پیمان ناتو آنرا ” سی اس اس ــ ۵ ” می شناسد خریداری نماید . این موشکها میان برد و دو مرحله ای می باشند و سوخت جامد در آنها بکار گرفته میشود ومی توانند یک کلاهک هسته ای حمل نمایند. موشک ” دی اف ۲۱ ” می تواند یک کلاهک هسته ای با قدرت انفجاری نزدیک به ۵۰۰ کیلو تن را حمل کند واین ۲۵ بار قدرتمند تر از بمبی است که امریکا در ششم اوت سال ۱۹۴۵ بر شهر هیروشیمای ژاپن پرتاب کرد وبرد آن ۱۸۰۰ کیلومتر است. نوع دوم موشکها ” دونگ فینگ ۱۵ ” نام داردو ناتو آنرا ” سی اس اس ــ ۶ ” می نامد و در آن سوخت جامد بکار گرفته میشود و برد آن کوتاه است.
این یک جنگ سردی است که مراحل آن برای تحولات دراماتیک پیگیری میشود که البته نیازمند آمادگیهای نظامی واقتصادی است. البته نمی توان این جنگ سرد را از تحولات بهار عربی دور دانست بخصوص که نیروهای ضد انقلاب آنرا ادامه انقلابی می دانند که رژیم شاه ایران را در پیش از سه دهه سرنگون نمود. حال به بینیم اگر سقوط یک دیکتاتور چنین پیامدهای بین المللی که پس از روی کار آمدن نظام جدید در ایران برجای گذارد ، پس اوضاع پس از سقوط نظام مصر و روی کار آمدن نظام مردمی در این کشور چگونه خواهد بود؟ واگر این انقلاب به عربستان برسد و خاندان حاکم سعودی را سرنگون سازد چه خواهد شد؟ واگر فروپاشی رهبران کهنه منطقه همانند سقوط بن علی و مبارک ادامه یابد چه خواهد شد؟ ضد انقلاب هر راهی را که در پیش رو داشت دنبال کرد تا روحیه انقلابی را مهار نماید ، روحیه ای که می تواند تحولات اساسی بسیار گسترده ای را در جهان عرب بوجود آورد که پیامدهای آن چندین برابر پیامدهای انقلاب ایران خواهد بود. واین علت اصلی نگرانی است که رژیمهای منطقه وبخصوص رژیمهای خلیج فارس را در بر گرفته است. اعلام تمایل عربستان برای برپائی یک اتحادیه در خلیج فارس در حقیقت بازتاب نگرانی از ورود تند باد انقلاب به پایتختهای کشورهایی است که رژیمهای آن همچنان بدور از روند اصلاح و پیشرفت قرار دارند . اما نتایج اجلاس ریاض نشان از نبود توافق درباره طرح عربستان برای اتحاد است و بنظر می رسد که تنها عربستان وبحرین را مد نظر دارد . البته سیاستهای سرکوب در بحرین نتوانست انقلاب مردمی آنرا سرکوب نماید. از سوی دیگر عنوان کردن موضوع جزایر سه گانه میان امارات وایران موضوعی است که ضد انقلاب کوشش دارد آنرا زمینه ای برای در پیش گرفتن یک موضع نظامی یکسان در پیش بگیرد . در این میان نمی توان اسرائیل را بدور از موضوع اختلاف با ایران دور نگهداشت بخصوص که نتنیاهو درباره تشکیل یک حکومت وحدت با شائول موفاز رئیس حزب کادیما به توافق رسید. در عین حال ناظران عقیده دارند این اقدام گامی بسوی افزایش تنش می باشد.
در این میان دیدگاهی وجود دارد که می گوید تمایل امریکا برای افزایش محاصره اقتصادی و نظامی ایران در حقیقت راهی است که واشنگتن برای پایان دادن صلح آمیز بحران کنونی با تهران در نظر گرفته است و در عین حال هدف از آن دور نگهداشتن روند جنگی است که رژیم صهیونیستی بدان دعوت می کند ، چون پیامدهای جنگ قابل پیش بینی نیست وممکن است نتایج معکوسی در پی داشته باشد بخصوص که انتخابات ریاست جمهوری امریکا در پیش است و بحران اقتصادی غرب روز بروز گسترده تر میشود و اروپا پس از انتخابات یونان وفرانسه وارد مرحله تاریکی شده است. بنابراین اندیشه جنگ در حال حاضر بعید بنظر می رسد بخصوص که روسیه وچین با آن مخالف هستند وشاید اولاند رئیس جمهوری جدید فرانسه نیز با آن نیز مخالفت کند چون ایران مرتکب تخلفات قانونی نشده بلکه بر اساس گمانهای مسئولین غربی و تحریک اسرائیل با چنین وضعیتی روبروست و این در حالی است که عربستان همچنان در حال آمادگی برای جنگ است.
دکتر سعید الشهابی فعال سیاسی اجتماعی بحرینی ساکن انگلستان است که این یادداشت را اختصاصی برای خبرآنلاین نگاشته است.

ترجمه : محمدماجد نجار

۴۹۴۹

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.