با روانشناسی شبه‌علمی مشکلات پس از مدت کوتاهی از نو شروع می‌شوند

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی درباره روانشناسی شبه‌علمی گفت: عمدتا، افرادی که به شبه علم می‌پردازند، کسانی هستند که کار تجاری می کنند و دیگران را ترغیب می کنند که به صورت موقت و برای یک مدت کوتاهی حال خوب را تجربه کنند. غافل از این که پس از مدت کوتاهی می بینیم مشکلات از نو شروع می شوند. در روانشناسی علمی معتقدیم تغییر یک فرآیند مداوم، مستمر، طولانی مدت و سخت است و به تلاش و کوشش مداوم نیاز دارد.

دکتر ندا علی‌بیگی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان این که «امروزه در روانشناسی با مفهومی به نام روانشناسی زرد روبه‌رو هستیم» درباره معنی ترکیب “روانشناسی زرد” گفت: رنگ زرد می‌تواند معانی مختلفی را در ذهن ما ایجاد کند. یکی از معانی رنگ زرد برگرفته از فصل پاییز است که در این فصل رنگ زرد بیشتر از هر زمان دیگری در طبیعت دیده می‌شود. این رنگ برای ما تداعی کننده به پایان رسیدن فرآیند رشد طبیعت است. در روانشناسی هم این اصطلاحی است که برای شبه علم روانشناسی به کار برده می‌شود. روانشناسی زرد در واقع به معنای به پایان رسیدن فرآیند علمی و داشتن یک نگاه شبه علمی یا غیرتخصصی به پدیده های روانشناسی است.

وی درباره تفاوت میان شبه علم روانشناسی و روانشناسی علمی گفت: تفاوتی که بین شبه علم روانشناسی و علم روانشناسی وجود دارد، این است که در شبه علم روانشناسی، موفقیت یا تغییر، یک شبه رخ می دهد؛ یعنی شما مطالبی را مطالعه می کنید که این طور القا می  کنند که در یک مدت بسیار کوتاه می‌توان تغییرات بزرگی را در زندگی ایجاد کرد. مثلا در عرض چند روز از افسردگی رها شد یا یک شبه پولدار شد.

این روانشناس ادامه داد: تفاوت این‌ها با علم در این است که مبتنی بر پژوهش‌های علمی نیستند. عمدتا، افرادی که به شبه علم می‌پردازند، افرادی هستند که کار تجاری می کنند و افراد را ترغیب می کنند که به صورت موقت و برای یک مدت کوتاهی حال خوب را تجربه کنند. غافل از این که پس از مدت کوتاهی می بینیم مشکلات از نو شروع می شوند. در روانشناسی علمی معتقدیم تغییر یک فرآیند مداوم، مستمر، طولانی مدت و سخت است و به تلاش و کوشش مداوم نیاز دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی افزود: در روانشناسی علمی بر اساس روش هایی عمل می کنیم که سال‌ها بر روی آن ها پژوهش انجام شده و تعداد این پژوهش‌ها آن قدر زیاد بوده که توانسته‌اند خود را از فرضیه به نظریه تبدیل کنند.  

علی‌بیگی در پاسخ به پرسشی درباره‌ علل روی آوردن مردم به روانشناسی زرد گفت: ممکن است برخی انسان‌ها تمایل بسیار زیادی برای تغییر داشته باشند و این تمایل به تغییر، افراد را به این سمت سوق می‌دهد که تغییر را سریع‌تر تجربه کنند. یکی از علت‌هایی که ما به سمت روانشناسی زرد گرایش پیدا می‌کنیم، این است که دوست داریم زود نتیجه بگیریم و این تمایل به زود نتیجه گرفتن، حاصل الگوهای تربیتی غلطی است که والدین و آموزش‌وپرورش برای فرد به وجود آورده‌اند.

این روانشناس بیان کرد: اگر سیستم تربیتی ما بر مبنایی باشد که بتوانیم چیزی را به بار بیاوریم و به بار نشستن را تجربه کنیم، آن وقت یاد می‌گیریم که برای حصول نتیجه مطلوب، در یک فرآیند مداوم قرار بگیریم. مثلا  در دوران دبستان به دانش‌آموزان یاد داده می‌شود که دانه‌ای را بکارند و اجازه دهند دانه سبز شود. این یکی از آموزش‌های خوبی است که به کودک فرصت می‌دهد نتیجه عمل خود را ببیند و این نوع آموزش ها در ایجاد رویکردهایی که افراد بتوانند تا مشاهده نتیجه، صبر و تحمل داشته باشند بسیار اثرگذار است، اما وقتی آموزش ما از نوعی باشد که در آن فرد شب امتحان درس بخواند و نتیجه بگیرد، طبیعتا در بقیه الگوها نیز به سمت یک شبه تغییر کردن حرکت می کند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به «اثر بارنوم» درباره‌ تاثیر آن در روانشناسی زرد، گفت: اثر بارنوم به این معناست که اصولا افراد کلی‌گویی‌هایی را درباره خود می‌پسندند. یعنی هنگامی که یک نفر به بیان قانونمندی‌های کلی که اکثر مردم در موقعیت‌ها و شرایط یکسان ممکن است آن گونه رفتار کنند، می‌پردازد، ما این قانونمندی‌ها را درباره‌ خود می‌پذیریم. در روانشناسی زرد از «اثر بارنوم» استفاده می‌کنند.

علی‌بیگی اظهار کرد: استفاده از اثر بارنوم در روانشناسی زرد به این صورت است که  از قانونمندی‌های کلی‌ای که در خصوص اغلب افراد استفاده می‌شود، برای توصیف‌های کلی استفاده می‌کنند و مردم تصور می‌کنند این گزاره‌ها درباره آن‌ها مصداق دارد. این موضوع باعث گرایش مردم به سمت روانشناسی زرد می‌شود. مثلا جمله‌ « شما گاهی اوقات خوش‌برخورد و اجتماعی و گاهی اوقات محتاط و خوددار هستید» در خصوص همه‌ آدم‌ها صدق می‌کند. چنین توصیف‌هایی برای همه‌ افراد می‌تواند جذاب باشد.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با بیان این که «پرسشنامه‌های شخصیتی شناخته‌شده‌تری وجود دارند که مردم فکر می‌کنند این پرسشنامه‌ها کاملا اشاره به ویژگی‌های فردی آن‌ها می‌کند» خاطرنشان کرد: بنابراین هم طالع‌بین‌ها و هم روانشناسان زرد از این راز استفاده می‌کنند و از آن جایی که به دنبال به دست آوردن سرنخ‌هایی از واکنش‌های افراد و رفتار افراد هستند، می‌توانند با توصیف بخش کوچکی از شخصیت مراجعه‌کننده، او را به قبول تمام آن چه که در ارزیابی‌ها ارائه می‌دهند، وادار کنند.

این روانشناس در ادامه با اشاره به یکی دیگر از عوامل موثر بر گسترش روانشناسی شبه‌علمی، گفت: متاسفانه یکی از اتفاقات  بدی که در سال‌های اخیر به آن دامن زده شده، این است که افراد بدون آگاهی و بدون در نظر گرفتن ویژگی‌های فردی خود وارد رشته روانشناسی می‌شوند. در نتیجه برخی از افراد از این رشته به عنوان ابزاری برای تجارت استفاده می‌کنند تا یک ابزار علمی. به همین علت به مردم توصیه می‌شود در انتخاب روانشناس خود دقت زیادی داشته باشند.

علی‌بیگی خاطرنشان کرد: از مسئولان درخواست می‌شود جلوی ورود بی‌رویه به این رشته را بگیرند و یا برای ورود به این رشته معیارهایی را همچون مصاحبه قبل از ورود در نظر بگیرند.

وی در پاسخ به پرسشی درباره نقش دانشگاه‌ها و سازمان نظام روانشناسی برای جلوگیری از گسترش روانشناسی زرد بیان کرد: طبیعتا سازمان نظام روانشناسی ایران به عنوان متولی روانشناسان ایران، نقش بسیار کلیدی خواهد داشت. از سازمان نظام روانشناسی انتظار می‌رود در انتخاب معیارهای ورود به رشته روانشناسی و نیز اعطای مدرک برای کار حرفه‌ای، دقیق و موشکافانه برخورد کند. قطعا گنجاندن واحدهای درسی اخلاق و اخلاق حرفه‌ای در علم روانشناسی بسیار ضروری است. لازم است از خود علم روانشناسی به عنوان ابزاری برای بررسی صلاحیت روانشناسان استفاده شود و جلوی روانشناسانی  را که صرفا می‌خواهند با نگاه بازاری وارد این رشته شوند، بگیریم.

انتهای پیام

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.