به نام شجریان، به کام دیگران

یک آهنگساز و پژوهشگر موسیقی با اشاره به جریان اصرار بر انتخاب زادروز محمدرضا شجریان به عنوان روز ملی موسیقی، اظهار کرد که «شگفتا از اینکه شما اعضای محترم خانه موسیقی چطور بین این‌همه استاد و موسیقیدان فقط یک تن را می‌بینید و لحظه‌ای نمی‌اندیشید که پیشنهاد روز موسیقی به نام یکی از آنها ستم به دیگران است؟!»

به گزارش ممتازنیوز به نقل از ایسنا، خانه موسیقی به تازگی با انتشار گزارشی از عملکرد خود برای نام‌گذاری روزی به نام موسیقی، اعلام کرد که در ابتدای مهر ماه با ارسال نامه‌ای به وزیر ارشاد، درخواست کرده که یکم مهر ماه، مصادف با زادروز تولد محمدرضا شجریان، به عنوان روز ملی موسیقی ثبت شود؛ البته این درخواست پیشترها درباره سالروز تولد فارابی هم از سوی این نهاد صنفی مطرح شده بود که در آن زمان به دلیل آنچه از سوی خانه موسیقی «کم لطفی مسئولان دولتی وقت» عنوان شد، در نهایت مورد تصویب قرار نگرفت. 

اما با درگذشت محمدرضا شجریان گزینه‌ای دیگر (تولد استاد آواز ایران) هم برای نام گذاری روز موسیقی، پیش روی اهالی هنر قرار گرفت. این درخواست در روز تشییع پیکر این هنرمند، از سوی متولیان خانه موسیقی اعلام و بر آن تاکید شد.

در ادامه اما نامه‌ای از سوی تعدادی از هنرمندان موسیقی ایران منتشر شد که در آن پیشنهاد شده بود روز مزین به نام «فارابی» به عنوان روز ملی موسیقی اعلام شود که این نامه نیز از سوی خانه موسیقی با واکنش‌هایی همراه و اصل صحت این نامه زیر سوال برده شد.

بر همین اساس، یسنا خوشفکر که مسئولیت جمع‌آوری امضاهای نامه جمعی از اهالی موسیقی به شورای فرهنگ عمومی را مبنی بر انتخاب زادروز فارابی به عنوان روز ملی موسیقی برعهده داشته، در یادداشتی به تشریح این موضوع پرداخته است: 

«در روزهای پایانی آبان ۹۹، در پی هم‌اندیشی با چند تن از فعالان فرهنگی و با توجه به نزدیک شدن به ۴ آذر که بر اساس برخی مستندات تاریخی زادروز فارابی دانشمند بزرگ و موسیقیدان پرافتخار ایرانی و یکی از برجسته‌ترین موسیقی‌دانان جهان در همه دوران‌ها است، تصمیم گرفته شد، به شورای فرهنگ عمومی که رییس آن وزیر فرهنگ و ارشاد وقت است، نامه ای نوشته و با جمع‌آوری امضاء از چند تن از اهالی موسیقی درخواست نامگذاری روز موسیقی به نام فارابی و درج این روز در گاه‌شمار رسمی کشور را مطرح کنیم.

البته از آنجا که اینجانب خود نیز از خانواده موسیقی هستم، مسئولیت گردآوری امضاها را برعهده گرفتم و در کمتر از ۱۰ روز، ۳۰ تن از موسیقیدانان که در بین آنها چند تن از  پیشکسوتان این هنر نیز حضور دارند، با این طرح موافقت کردند و حتی برخی بنده را راهنمایی فرمودند و در جمع‌آوری این امضاها مرا یاری رساندند که از همه آن بزرگواران سپاسگزارم.

این نامه توسط رسانه ها منتشر شد. البته تنها یک تن از امضاءکنندگان به اشتباه نامشان در فهرست بود که در کمتر از ۲۴ ساعت از انتشار خبر، نام ایشان حذف و نام یکی دیگر از هنرمندان شناخته شده موسیقی جایگزین شد.

دو روز پس از انتشار خبر، «خانه موسیقی» در تارنمای رسمی خود ضمن اعتراض به این درخواست،  نامه را زیر سوال قرار داده، امضاها را جعلی و این حرکت را مشکوک خواند! همان شب رسانه بی‌بی‌سی نامه «خانه‌ موسیقی» را منتشر و بر روی واژه «مشکوک» تبلیغ و تلاش در القای دودستگی و اختلاف بر سر روز موسیقی در بین اهالی موسیقی داشت که البته پیشینه‌ این رسانه تفرقه‌انداز از گذشته تا به امروز بر همگان روشن و آشکار است … بگذریم…

اما و اگرها درباره امضاءها به جایی رسید که سه تن از نوازندگان سرشناس که نامشان در این فهرست قرار دارد (شروین مهاجر، صابر نظرگاهی و صادق چراغی) ناگزیر شدند در صفحه اینستاگرام‌شان در یادداشتی به دفاع از امضای خود بپردازند!

در پاسخ به واکنش خانه موسیقی نخست آنکه، این یک نامه رسمی است که به شورای فرهنگ عمومی نوشته شده، بنابراین آنها باید درباره واقعی بودن یا جعلی بودن امضاها از ما پرسش کنند نه خانه موسیقی! همه هنرمندانی که نامشان در این فهرست آمده به صورت نوشتار یا پیام صوتی این بیانیه را امضا کرده‌اند که در نزد ما به امانت خواهد ماند و اگر از سوی مخاطبِ نامه یعنی شورای فرهنگ عمومی مدارکی دال بر راستی‌آزمایی درخواست شود بی‌درنگ اسناد ارائه خواهد شد. اما از آنجا که این نامه خطاب به خانه موسیقی نیست و اساسا این نهاد و افرادی که در آنجا حضور دارند متولی اهالی موسیقی نیست، ما نیز به آنان پاسخگو نخواهیم بود.‌ اما اگر خانه موسیقی به گفته خودش اسنادی دارد که جعلی بودن امضاها را ثابت کند، حتما این کار را انجام دهند تا پس از آن قانون در میان ما داوری کند.

خواهشمندم اعضای محترم خانه موسیقی این نکته را در نظر داشته باشند که موسیقی ایران به بلندای تاریخ این سرزمین پیشینه دارد و ثبت یک روز به نام این موسیقی چندهزارساله در تقویم ایران باید حساب شده و کارشناسانه صورت گیرد؛ چراکه اگر شتاب‌زده و از روی خودخواهی ‌و بدون در نظر گرفتن  همه جوانب این کار انجام شود، حقوق بسیاری از بزرگان موسیقی به ویژه در این یک صد سال گذشته پایمال خواهد شد.‌ بزرگانی مانند درویش خان، نوآور زمانه خود، وزیری پدر موسیقی نوین ایران که با تلاش او بسیاری از آثار ایران با خط نت ثبت و نگهداری شد، خالقی ادامه دهنده و تکمیل کننده راه وزیری و خالق سرود جاودانه ی «ای ایران»، صبا استاد استادان، تجویدی بهترین آهنگساز صد سال گذشته، همایون خرم، پرویز یاحقی، آهنگسازان برجسته، استاد مسلم تنبک حسین تهرانی که تلاش او در ارتقای ساز تنبک ستودنی است همچنین علی اصغر بهاری که علی رغم همه بی مهری‌ها٬ ساز کمانچه را از خطر نابودی نجات بخشید و آن را به نسل آینده منتقل کرد، حسن کسایی شهنواز نی‌نواز که اگر نبود «نی» به فراموشی سپرده می شد، جلیل شهناز خوشنواز و استاد بداهه‌نوازی٬ فرامرز پایور نوازنده چیره دست سنتور و رهبر آن همنوازی (ارکستر) بی‌نظیر و هماهنگ و دیگر فرهاد فخرالدینی، محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، فریدون‌ شهبازیان و اثر جاودانه شور عشق با صدای دلنشین و اثرگذار علیرضا افتخاری و دیگر جلیل عندلیبی کیخسرو پورناظری٬ کامکارها و … که با آفرینش آثار جاودانه در تاریخ موسیقی ایران همواره ماندگار خواهند بود …

از سوی دیگر،  نقش خوانندگان بزرگی که در این یکصد سال گذشته با توجه به توانایی و استعداد و آگاهی به ردیف آوازی سهم ارزشمندی در اجرای زیبای آثار و انتقال احساس و سخن آهنگساز به شنونده را داشتند  نیز نباید فراموش کنیم‌ …

بدیع زاده٬ خواننده و آهنگساز طاهرزاده که شیوه‌ای در آواز خوانی پایه ریزی کرد که قمر از پیروان آن بود .‌.. ظلی بلبل خوش آواز ، بنان صاحب سبک در آواز٬ اقبال آذر که شیوه خاص خود را داشت و در صدسالگی با صلابت آواز می خواند. همچنین ایرج و علی‌اکبر گلپایگانی که ردیف‌دان وبی‌گمان پهلوان آوازند. همچنین خوانندگانی مانند محمدرضا شجریان و شهرام ناظری که بسیاری از آثار فاخر  موسیقی ایران به ویژه پس از انقلاب توسط این دو هنرمند اجرا شده … خنیاگران نواحی ایران نیز با روش سینه به سینه هر یک سهم به سزایی در پاسداشت موسیقی نیاکان داشته اند که می توان از بزرگانی مانند حسین سمندری، فریدون پوررضا، شیرمحمد اسپندار، مسعود بختیاری، طاهریار ویسی، حاج قربان سلیمانی، شاه میرزا مرادی، غلامعلی پورعطایی، فرج علیپور، علی اکبرمرادی، سهراب محمدی، ولی رحیمی، غلامعلی سرور احمدی، ابوالحسن خوشرو، ناصر وحدتی، محمد اسحاق بلوچ نسب، حبیب الله قادر آتشگر٬ محمدرضا اسحاقی و … نام برد.

شگفتا از این که شما اعضای محترم خانه موسیقی چطور بین این‌همه استاد و موسیقیدان فقط یک تن را می بینید و لحظه‌ای نمی‌اندیشید که پیشنهاد روز موسیقی به نام یکی از آنها ستم به دیگران است؟!!
به راستی چرا از روز موسیقی به نام فارابی پشتیبانی نمی‌کنید؟! به چه دلیل ما را جریان مشکوک می دانید؟! چطور ممکن است فارابی را شناخت اما با ثبت روز موسیقی به نام او همراه نشد؟! فکر نمی‌کنید این شما هستید که باید پاسخگو باشید نه ما.

نکته پایانی اینکه موسیقی، یک میراث ناملموس است و ثبت روزی در تقویم برای این هنر به کارشناسان میراث نیز  مربوط است در نتیجه ما دوستداران میراث فرهنگی بدون توجه به موج سواری بی‌بی‌سی و همچنین هیاهوی سرگشته‌های فضای مجازی که با هر موج تبلیغاتی به یک سو پرتاب می شوند و گمان می‌برند می‌توانند در همه مسائل ورود و اظهار نظر تخصصی کنند…
با حمایت افراد آگاه به موسیقی و تاریخ و فرهنگ ایران این راه را ادامه می دهیم و تلاش می کنیم چهارم آذر را به عنوان روز موسیقی در گاه‌شمار رسمی ایران به ثبت برسانیم … ایدون باد …‌ایدون‌تر».

انتهای پیام

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.