تجارت در پوشش مربیگری

جام جم آنلاین: آری هان هلندی یک دوره بازیگری خارق‌العاده داشت. عضوی بارز از نسل مافوق طلایی دهه ۱۹۷۰ فوتبال هلند با آن شوت‌های آر.پی.جی هفتی‌اش که در جام جهانی ۱۹۷۸ سپ مایر و دینوزوف را له کرد، با آژاکس سه بار متوالی قهرمان باشگاه‌های اروپا و با لاله‌های نارنجی نایب‌قهرمان جام‌های جهانی ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ شد.

مربیگری او هم عالی آغاز شد و وی که در ایام بازیگری یک هافبک وسط کاذب تبدیل‌شونده به مهاجم دوم و در عین حال مدافع وسط بود، آشکارا اسباب پیشرفت اشتوتگارت و استاندارد لی‌یژ شد، اما وقتی گذارش به کشورهای در حال رشد افتاد، تبدیل به یک مرد رند کامل شد که انگار فقط معامله و خرید و فروش می‌کند و آدم می‌آورد و می‌برد و حوصله مربیگری و کوچینگ ندارد.

او چون چنین حوصله‌ای را نداشت یک دستیار گردن‌کلفت و اهل کار را همراه خویش ساخته بود. یک هموطن که تئو دی‌یونگ نام داشت و همه کارهایی را که هان حوصله انجامش را نداشت، انجام می‌داد.

هان به هر جا می‌رفت و هر تیمی را تحویل می‌گرفت، بعد از اندک مدتی همه کارها را به یونگ می‌سپرد و خودش ناپدید می‌شد و معلوم نبود ‌کجا می‌رود و چه می‌کند. دی‌یونگ تیم را هدایت می‌کرد و کارش را هم بلد بود و اگر سایر امور به هان اجازه و فرصت می‌داد او در بعضی بازی‌ها کنار دست یونگ روی نیمکت، نزول‌اجلال می‌کرد!

آب هان با فدراسیون فوتبال ما در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی در یک جوی نرفت، چون با این که بر سر هدایت تیم ملی قرارداد بست یک روز او را با وانت به سر تمرین تیم‌ملی بردند و وی بعد از فقط سه هفته فراری شد!

مرتبه دوم که هان به تهران آمد، زرنگ‌تر از این حرف‌ها بود که در همان دام بیفتد. او که این بار سرمربی پرسپولیس شده بود، دی‌یونگ را در تهران کاشت و بیشتر اوقات ناپدید بود. در اغلب بازی‌ها با آن بارانی معمولی‌اش روی نیمکت دیده می‌شد، اما در طول هفته تیم را دی‌یونگ تمرین داده بود.

می‌گفتند کار اصلی هان در آن دوران خرید و فروش بازیکن در کشورهای جهان سومی شده بود و آدم این ور به آن ور می‌برد و کاسبی قابل توجهی هم از این طریق داشت.

با این حال او چون Agent رسمی فیفا نبود با این سازمان قدرتمند مشکل داشت و وی عملا از پروانه مربیگری‌اش بهره چندانی نمی‌گرفت، زیرا خرید و فروش بازیکنان وقتی برای او باقی نمی‌گذاشت.

حتی وقتی هان با کارنامه‌اش مشتمل بر چهار برد در ۱۲ بازی، پرسپولیس را ترک گفت و این تیم را فینالیست جام حذفی کرد؛ (دنیزلی جانشین او آن جام را پراند) دی‌یونگ که کارش مورد پسند قرار گرفته بود، مدتی در تهران ماند و برای قطب مخالف (استقلال) کار کرد، اما او هم سر پول‌های دریافت نکرده‌اش با آبی‌ها قاطی کرد و رفت و کار به شکایت به فیفا و دادگاه کشید.

دو سال بعد از رفتن هان از پرسپولیس، او به کامرون رفت و سرمربی تیم ملی این کشور شد و یک بار دیگر یونگ را آنجا کاشت و خودش ناپدید شد.

کامرونی‌ها برای او آگهی گمشده در روزنامه‌های خود چاپ کردند و با پلیس بین‌الملل (اینترپل) تماس گرفتند اما هان چنان در اروپای معبودش و گوشه‌های پنهان آفریقا مشغول کارهای مختص Agentها بود که حتی وقت نکرد شکایت‌نامه کامرونی‌ها از خود را بخواند.

فرجام کار او یک دادگاه دیگر و پرداخت بخشی از پول دریافت کرده و نکرده‌اش از کامرونی‌ها به خود آنها به عنوان غرامت بود. مرد مسن اما خوش‌تیپ و مو نقره‌ای هلندی بعد از آن چندان رویت نشده است.

هر چه بود قصه یکی از معروف‌ترین و عجیب‌ترین مربیان دوران هم برای پرسپولیس فرجام خوشی نداشت، ولی او اصلا به اندازه ژوزه ناموفق نبود.


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.