تست توانایی تربیت کودکانی سالم

3462_199

نکته اول در خصوص والدینی که می‌خواهند فرزندی داشته باشند این است که آیا آنها واقعا آمادگی داشتن فرزند را دارند؟  آمادگی در بیشتر اوقات داشتن رفاه مالی و دسترسی به امکانات مناسب تلقی می‌شود حال آنکه این موضوع فراتر از بعد مادی آن می‌باشد. بهتر است قبل از انجام هر کاری ابتدا به شناخت خود بپردازیم و سپس در ارتباط با آن موضوع مدنظرمان اقدام کنیم.

به این مثال توجه کنید: پدر و مادری مدام با هم نزاع دارند و گاهی آنقدر درگیری‌های بین آنها شدید می‌شود که به کتک کاری هم کشیده می‌شود. افراد قدیمی‌تر به اصطلاح ریش سفیدان برای حل این موضوع دست به کار می‌شوند و بعد از کلی گفتگو راه حلی به ذهن‌شان می‌رسد و آن راه حل بچه‌دار شدن این دو انسان بالغ است که بلوغ‌شان نتوانسته برای تصحیح رفتارشان مثمرثمر باشد.

این راه حل به طریقی به اطلاع این هر دو عزیز می‌رسد و از آنها درخواست می‌شود که برای رفع مسائل و مشکلات‌شان بچه‌دار شوند. تصمیم بزرگترها و گفتگوهای مسالمت‌آمیز بالاخره جواب می‌دهد و پدری غیرمنطقی با رفتاری کنترل نشده و مادری که نمی‌تواند از حق و حقوقش به درستی دفاع کند را بر آن می‌دارد که صاحب اولادی شوند.

زمان می‌گذرد و بالاخره آنها صاحب فرزندی می‌شوند؛ یک انسان کاملا نو و آماده طی کردن مراحل زندگی و از همه مهم‌تر آماده برای یادگیری همه آنچه در اطرافش می‌گذرد … ذهن او خالی از هر نوع سوال و ابهام است اما کم‌کم در طول زندگی خویش رفتارهایی را می‌بیند که بسیار بر وی تاثیر می‌گذارد زیرا یک کودک توان انتخاب کردن را ندارد و ناخودآگاه همه‌ی چیزهایی که در اطرافش می‌گذرد را به ذهن می‌سپارد در واقع او در مرحله‌ای از زندگی خودش است که ذهنش قدرت آنالیز تشخیص بدی از خوبی را ندارد لذا هر آنچه می‌گذرد به صورت یک روند عادی در ذهن او ثبت می‌شود. کودک پرخاشگری، بی‌پروایی، عصبانیت‌های کنترل نشده و سایر رفتارهایی را که موجب اختلاف پدر و مادرش شده چه رفتار ناشایست و اشتباهی از سوی پدر باشد چه از سوی مادر و چه بسا مادربزرگ و پدربزرگش که ممکن است به طور مستقیم یا غیرمستقیم با نحوه تربیت او در ارتباط باشند را می‌بیند.

کودک با چنین رویه‌ای که ذهن او ثبت کرده بزرگ می‌شود کم‌کم باید وارد جامعه شود و در گروه دوستان همکلاسی‌ها و … مشغول انجام پاره‌ای از فعالیت‌ها شود.اما رفتارهای کنترل نشده‌ای که ممکن است به صورتی در کودک بروز کند او را دچار ابهاماتی می‌کند. مقایسه خودش با کودکان دیگر، نوع رفتار آدم‌های دیگر و همه اتفاقات اطرافش می‌تواند او را دچار یک سردرگمی عاطفی، روانی کند.

چه بسا کودکانی که به شدت خجالتی هستند و از ابراز وجود خود می‌ترسند و همیشه در مقایسه با دیگران خود را در سطحی پایین‌تر می‌بینند یا کودکانی که قدرت‌نمایی می‌کنند و به دنبال برتری یافتن هستند یا کودکانی که دروغ گفتن را یک راه حل برای فرار از مسئولیت می‌دانند، کودکان منزوی، کودکان وابسته، کودکان خشمگین و …

کاش قبل از بچه‌دار شدن پدر و مادرها از آنها تست روانشناسی و سلامت روح و روان و ارزیابی آمادگی‌شان برای داشتن فرزند گرفته می‌شد و در نهایت به آنها برای دستیابی به چنین اقدام مهمی مجوز داده می‌شد چرا که جامعه متشکل از افرادی است که هریک متعلق به خانواده‌ای هستند و اگر چنین نهادی که اولین جامعه کوچکی است که کودکان آن را تجربه می‌کنند نهاد برنامه‌ریزی شده و ساخت یافته‌ای باشد قطعا می‌توانیم به آینده چنین جامعه‌ای امیدوار باشیم.
بهتر است قبل از انجام هر کاری توانایی و ظرفیت‌های موجود را از همه جوانب مرتبط با آن کار بسنجیم و بیاندیشیم.

 

۰ دیدگاه ۸ بازدید ۰

باز نشر: اخبار ایران و جهان ممتاز نیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.