جام جم آنلاین: نه آن ۱۲ نفر که جمعه گذشته در دم با شلیک گلوله در آرورا جان دادند و نه آن ۵۸ نفر که زخمی شدند، هیچکدام حالا نمیدانند فیلم «بتمن قیام میکند» چگونه تمام میشود چون جیمز هولمز، قاتل مو نارنجی که با سلاح خودکار و گاز اشکآور در سینما غافلگیرشان کرد به آنها امان نداد فیلم را تا آخر ببینند.
خبر این قتل عام، حتی پیش از آن که رد سرخ خون قربانیان، بیرون از سالن سینما خشک شود، روی سایتهای خبری قرار گرفت و خبرنگاران حتی جمعهای را که هولمز آشوب کرد نامگذاری هم کردند «جمعه سیاه» و لقبی هم به هولمز دادند «بتمن قاتل».
شنبه، یکشنبه، دوشنبه! تمام شد! در کمتر از سه روز پس از وقوع حادثه، قاتل مو نارنجی و اخمو، دستگیر شد و با بلوز ـ شلوار قرمز ویژه زندان، روی صندلی چوبی دادگاه رو به روی قاضی نشست تا پروندهاش بررسی شود.
دادگاهی که برای هولمز تشکیل شد دادگاهی فوقالعاده بود که وظیفهاش رسیدگی سریع به پرونده اوست تا هم از شدت خشم، ترس و اندوه مردم کاسته شود و هم عبرتی شود برای دیگران که بدانند قرار نیست جرم کنند و اول چند سالی در زندان بلاتکلیف رها شوند و بعد چند سال دیگر هم به پروندهشان رسیدگی شود و فرصت حاشا کردن پیدا کنند.
فوقالعاده تشکیل شدن دادگاه بتمن قاتل، اگرچه نمیتواند فیلم را به عقب برگرداند و قربانیان را دوباره زنده کند، اما ابزاری است که میتواند احساس امنیت روانی را به جامعهای که ناگهان اعتمادش را به همه چیز از دست داده است، القا کند و از سوی دیگر نقشی پیشگیرانه در وقوع جرم نیز دارد، چرا که به شهروندان میآموزد مـــجرمان، زود و بی معطلی مکافات عملشان را میبینند.
قصدمان مقایسه نیست و اصلا مقایسه کردن، شاید مشکلی را حل نکند، اما به هر حال شنیدن درباره شیوه رسیدگی به این پرونده، خیلی از ما را شاید یاد کش و قوسهای پروندههای قضایی در کشور خودمان میاندازد، همان پروندههایی که مجرمانشان، بیآنکه حکم قطعی برایشان صادر شود، در زندان باقی میمانند، فربهتر و سرحالتر میشوند و گاه حتی با ابزارهایی خاص در بیرون از زندان، بزه دیدگان را مجبور به گذشتن از شکایتشان میکنند و چند سالهشدن رسیدگی به پروندههایشان باعث میشود خشم عمومی از اعمال مجرمانهشان، به احساس ناامنی اجتماعی همیشگی بدل شود.
مریم یوشیزاده – گروه جامعه
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version