تماس زنی ژاپن با کشیک حرم امام‌رضا(ع)

یک خادم حرم رضوی گفت: مجموعه آستان قدس بی حساب و کتاب نیست و هیچ امری در این حرم نورانی، اتفاقی صورت نمی‌گیرد.

به گزارش ممتازنیوز به نقل از ایسنا، امیر عارف ضمن بیان این مطلب افزود: تمام لحظات خدمت به حضرت امام رضا(ع) شیرین است و عادی‌ترین مسائل به شدت ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

این خادم حرم رضوی به یکی از خاطراتش در حرم اشاره کرد و گفت: روزی خانمی در حرم اصرار کرد و از من قطعه نباتی خواست، من هم به او گفتم که نبات ندارم و تنها یک شکلات داشتم که به او دادم، اما زن دوباره اصرار کرد و گفت: جیب‌هایتان را بگردید شاید نبات داشته باشید.

وی ادامه داد: جیبهایم را گشتم و با تعجب قطعه نباتی پیدا کردم و به زن زائر دادم و زمانی که فکر کردم یادم آمد یکی از علمای حرم، زمانی که شکلات را به من می‌داد، دوباره صدایم زد و گفت: فلانی این قطعه نبات را نیز همراه داشته باش شاید به دردت بخورد و من گفتم نمی‌خواهم اما او اصرار داشت که نبات را همراهم داشته باشم و به این دلیل است که می‌گویم هیچ امری در حرم امام هشتم بی‌دلیلی صورت نمی‌گیرد.

عارف با بیان اینکه خاطرات و معجزاتی که در حرم امام رضا (ع) دیده‌ایم و شنیده‌ایم بسیار است، افزود: یکی از خدام سرکشیک حرم رضوی گفت: ساعت از نیمه گذشته بود و تلفن زنگ زد، گوشی را برداشتم، مخاطبم خانمی بود با صدای لرزان که به من گفت: حرم امام رضا(ع) است، وقتی صدای تأیید مرا شنید سراسیمه گفت: تو را خدا گوشی را طرف ضریح بگیرید. من با امام رضا(ع) کار دارم، گوشی را به سمت ضریح گرفتم بعد از ۵ دقیقه تماس قطع شد.

بعد از مدتی تقریبأ حدود ۲ ساعت مجددأ زنگ تلفن به صدا درآمد ،مجددأ مخاطبم همان خانم دفعه پیش بود اما این بار با آرامش گفت: آقا حرم امام رضا (ع) است؟ گوشی را به سمت حرم قرار دهید لطفأ.

خادم به او گفته بود باید قصه را بگویی که چه اتفاقی افتاده، دفعه پیش سراسیمه و لرزان از من خواستی گوشی را به سمت ضریح قرار دهم اما این بار در صدایت آرامشی حس می‌کنم.

زن میگوید: من در یکی از ایالتهای کشور ژاپن زندگی میکنم، جایی دور از آب و آبادی، دفعه اول که با شما تماس گرفتم طبقه دوم خانه‌ام آتش گرفته بود و دو فرزندم خواب بودند و کسی نبود آنها را نجات دهد، به آتش‌نشانی هم زنگ زدم، اما طول میکشید تا برسند و ممکن بود فرزندانم در آتش بسوزند که ناگهان امام رضا(ع) به ذهنم آمد و از آقا خواستم و ایشان هم به دادم رسید و الان به طور معجزه آسایی قبل از آمدن آتش‌نشانی آتش خاموش شد و فرزندانم نجات پیدا کردند و حال زنگ زدم از آقا تشکر کنم که حتی از مسافت دور، صدای مرا شنیدند و خواسته‌ام را اجابت کردند.

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.