جام جم آنلاین: هنوز یک سال از زمان استقلال جنوب سودان نگذشته که شبح جنگ روی خارطوم و جوبا (پایتخت کشور تازه استقلال یافته جنوب سودان) سایه افکنده است.
برخی دیدگاههای کارشناسی گویای آن است که تجزیه جنوب سودان از شمال، تنها مقدمهای برای تقسیم جهان عرب و تجزیه کشورهای عربی و اسلامی و تبدیل آن به چند ایالت و دولت کوچک است که در نتیجه آن، اسرائیل بزرگترین بهره را خواهد برد.
برخی میگویند مهم این است که تحولات کنونی را در دو بعد نفتی و زمانی مورد توجه قرار دهیم: تحول اول، در اقدام دولت کردستان عراق برای قطع نفت صادراتی به ترکیه به بهانه بی توجهی دولت مرکزی این کشور در بغداد به تعهدات مالی خود به دولت کردستان عراق، قابل ملاحظه است.
در پی این اقدام، مسعود بارزانی ـ با وجود تیرگی سیاسی میان آنکارا و بغداد ـ سفری به آنکارا داشت و در اظهارات خود اعلام کرد با فروش هواپیماهای F16 آمریکا به عراق مخالف است.
تحول دوم، اقدام دولت جنوب سودان و اشغال منطقه نفتخیز هجلیج به بهانه این که مالکیت این منطقه از آن دولت جنوب سودان است، به شمار میرود که خارطوم را مجبور کرد صادرات نفت جنوب سودان از بندرهای شمالی را متوقف کند و در پی آن، ارتش سودان برای آزادی منطقه اشغال شده حرکت کرد و در اثر آن اقدام، بیش از ۲۰۰۰ نفر کشته یا مجروح شدند.
وجوه مشترک
روشن است که سودان حدود ۲۵۰ هزار بشکه نفت به طور روزانه تولید میکند و سهم تولید مراکز نفتی هجلیج حدود نیمی از صادرات نفتی این کشور را تشکیل میدهد.
سودان تنها بخش اندکی از فرآوردههای نفتی خود را به خارج صادر میکند و سوخت بنزین برخی از کشورهای همسایه همچون اتیوپی را تامین میسازد.
منطقه هجلیج و ابیی از گذشته تاکنون محل درگیری جنوب و شمال سودان بوده و علت اصلی آن، برخورداری این دو منطقه از نفت و ثروتهای طبیعی دیگر ازجمله معادن طلاست.
وجه مشترک میان کردستان عراق و جنوب سودان این است که این دو منطقه روابط بسیار خوبی با رژیم صهیونیستی برقرار کرده و تمامی امکانات و تسهیلات لازم را برای حضور سرمایهگذاری و اطلاعاتی اسرائیل در سرزمینهای خود فراهم کردهاند.
همان طور که کردستان عراق در صورت دستیابی به استقلال، خنجری در قلب دولت بغداد خواهد بود، دولت جنوب سودان نیز همین حالت را دارد و درگیری میان کردستان و بغداد، موجب تضعیف بغداد در تمامی زمینهها خواهد شد البته نقش جنوب سودان از اهمیت بیشتری برخوردار است، چراکه موجب تضعیف خارطوم و نیز تضعیف قاهره خواهد شد.
همان طور که حضور گسترده اسرائیل در کردستان عراق در امتداد روابط تاریخی که مصطفی بارزانی مهیا کرده، قابل توجه است، رییس دولت جنوب سودان نیز بیش از ۲۲ سال است که از تلآویو حمایت نظامی دریافت میکند.
به همین دلیل پس از اعلان استقلال جنوب سودان، مراکز اقتصادی وابسته به شرکتهای صهیونیستی بر ضرورت سرمایهگذاری در جنوب سودان تاکید کرد و فهرستی منتشر شده است که حاوی زمینههای سرمایهگذاری در این کشور بود. سازمان ملل متحد نیز مبلغ ۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ به توسعه امور زیربنایی این کشور اختصاص داد.
سفر به تلآویو
جالب این که اولین سفر خارجی، سفر رئیس دولت جنوب سودان به تلآویو بود و پس از آن، نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل سفری به جنوب سودان داشت و میان دو طرف، توافقنامههای متعددی در زمینه توسعه همکاری مشترک در تمامی زمینههای امنیتی، نظامی و اقتصادی به امضا رسید.
حضور اسرائیل در این حجم گسترده، تنها خارطوم را مورد هدف قرار نداده است، بلکه قاهره را نیز شامل میشود. سایت مرکز پژوهشهای امنیت ملی رژیم صهیونیستی، ۲۴ نوامبر ۲۰۱۰ ، پژوهشی را با عنوان «سودان پیش از تجزیه؛ نفت، نگاهی مردمی و دخالت خارجی» منتشر کرد.
در این نوشتار، مصر ازجمله کشورهای بسیار حساس درخصوص فرآیند تجزیه جنوب از شمال سودان توصیف شد و نگرانیهای دو کشور مصر و سودان را از آینده آبهای نیل ـ بویژه پس از همکاری مصر و سودان در بازنگری در توزیع آبهای نیل ـ بیان میکرد. با جدایی جنوب سودان، مصر در تسلط بر آبهای نیل و در رویارویی با دیگر کشورهای حوزه نیل ضعیفتر خواهد شد.
در سطح بینالمللی، چین بیشترین زیان را از نبرد و کشمکش میان خارطوم و جوبا خواهد دید زیرا حجم سرمایه گذاری چین در این دو کشور به حدود ۱۱ میلیارد دلار میرسد که شامل سرمایهگذاری در نفت، امور زیربنایی، ساخت سد، راهسازی و برق میشود.
سوالی که در پایان مطرح میشود این است که آیا میان پکن و سودان شمالی و جنوبی همان اتفاقی میافتد که میان چین و لیبی افتاد، آن هم در شرایطی که اعراب همچنان درگیر اختلافات داخلی خود هستند؟
روزنامه العرب، چاپ لندن – مترجم: محمدجواد گودینی
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version