خالق خاطرات شیرین کودکی ما ۶۸ ساله شد

«هوشنگ مرادی کرمانی را همه می‌شناسند. خالق «شما که غریبه نیستید»، هر آن‌چه را درباره خود داشته، صادقانه با قلمی روان و کلامی شیوا گفته است. گرچه او نویسنده‌ای است محروم از مهر مادری که دست سرنوشت آغوش گرم مادری را در لابه‌لای پوست سخت و خشن تنه درختان نخل شهداد کرمان از او گرفت؛ اما هوشوی کوچک «شما که غریبه نیستید» به مدد تربیت «ننه بابا» و با حمایت‌های «آق بابایش» سر تا پا عشق است. او با صداقت و صفای باطنی‌اش همه ما را «مهمان مامان» کرده،‌ «مربای شیرین» سر سفره دل‌های‌مان گذاشته و نسلی با طعم «پلوخورشت» او قد کشیده‌اند. هوشنگ مرادی کرمانی «مثل ماه شب چهارده» روشنایی‌بخش جنبه‌های تاریک زندگی بسیاری شده است.
شانزدهم شهریور روز تولد مردی است از روستای سیرچ از توابع کرمان، که سختی‌های روزگار، چهره‌ای ماندگار از او ساخته و مهر اقبال بر تارکش نشانده است؛ مردی که «عمو قاسم خوش‌لباس و خوش‌قد و بالایش» نام هوشنگ را از «شاهنامه» برای او برگزید؛ عمویی که هوشنگ را بارها و بارها باهوش و تیزهوش معنا کرده بود.»

اگرچه آثار هوشنگ مرادی کرمانی امروز به زبان‌های متعدد انگلیسی، ترکی‌، فرانسوی،‌ آلمانی‌، اسپانیایی‌،‌ عربی‌، ارمنی‌، چینی‌، کره‌یی، ‌یونانی‌ و ترکی استانبولی ترجمه شده است و ۲۸ فیلم تلویزیونی و سینمایی بر اساس کتاب‌های او به تصویر کشیده شده؛ اما هوشوی مامان فاطمه امروز همان سادگی گذشته‌اش را دارد. از هیاهو لذتی نمی‌برد و اهل قیل و قال نیست. بد نیست بدانیم «مربای شیرین» برای نوبت پانزدهم، «شما که غریبه نیستید» برای نوبت شانزدهم و «قصه‌های مجید» برای نوبت بیست‌وپنجم منتشر شده است.

«مهمان مامان» داستانِ بلندی است که فیلمِ داریوش مهرجویی با همین عنوان نیز اقتباسی از آن است. ماجرایی شیرین و جذاب که خواندنِ آن برای کوچک‌ترها و بزرگ‌ترها جذاب است. این کتاب از سوی نشر نی منتشر شده است. «شما که غریبه نیستید» زندگی‌نامه‌ هوشنگ مرادی کرمانی است که در قالب اثری داستانی و با نثری شیرین و خواندنی نوشته شده است. او در این کتاب درباره‌ی رنج‌ها و سختی‌های زندگی‌اش، فقر و تنهایی‌اش می‌گوید و راه‌هایی که برای غلبه بر مشکلاتش پیدا می‌کند، داستانی سرشار از امید درباره‌ یک زندگی واقعی. این کتاب را نشر معین به بازار کتاب عرضه کرده است.

و «آب‌انبار» تازه‌ترین اثر داستانیِ آقای مرادی کرمانی که بهار امسال چاپ شد. ماجرای این داستان در حاشیه‌‌ی کویر اتفاق می‌افتد و قصه‌ آن درباره‌‌ی خشکسالی است که ۱۰۰ سال پیش رخ داده و نگاهی دارد به آداب و رسوم مردم کویر درباره‌‌ آب و آب‌یاری و نوع مواجهه‌‌ مردم در برابر دیو خشکسالی و … این کتاب هم از سوی نشر معین چاپ شده است.
 

به گزارش خبرآنلاین، در فصلی از رمان «شما که غریثبه نیستید» می خوانیم:

«ساعت ۵/۵ عصر قرص‌های معده‌ام را خورده‌ام. حالا می‌شود قرص‌ها را خورد و خوابید. درست سر ساعت. دکتر درخشان گفت باید سر ساعت بخوری. یک بار می‌خواستم بروم شیراز، توی فرودگاه یادم افتاد که کپسول‌هایم را نیاورده‌ام. موقع خوردنش بود. رفتم آب خوردم، آب بدون کپسول. تا رفتم و آمدم سر هر هشت ساعت فقط آب خوردم، خوب شدم. بروم آشپزخانه یواش آب بیاورم، همه خوابیده‌اند. یک بار می‌خواستم داستانی بنویسم از پسری که رفته‌بود آب بیاورد برای پدر بیمارش که قرص‌هایش را بخورد. کمی دیر کرده ‌بود و پدر مرده‌ بود. مرده هم که دیگر قرص نمی‌خورد، حالا پسر هر روز با یک پارچ آب و لیوان می‌رفت بالای قبر پدرش و عذرخواهی می‌کرد. بچه خوبی بود. بچه‌های حالایی خیلی از این کارها نمی‌کنند. عجب یادداشتی شد، از قبر شروع شد و به قبر هم تمام شد. بروم برای خودم آب بیاورم، دارد از وقتش می‌گذرد. اصلاً می‌روم توی آشپزخانه قرص‌هایم را می‌خورم. با زندگی به هر صورت باید کنار آمد. شما که غریبه نیستند…»

ساکنان تهران برای تهیه این کتاب ها و هر محصول فرهنگی دیگر (در صورت موجود بودن در بازار) کافی است با شماره ۲۰- ۸۸۵۵۷۰۱۶ تماس بگیرند و آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب را تلفنی سفارش بدهند.

۶۰۶۰

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.