جام جم آنلاین: از اوایل دهه ۷۰ و با شبانهروزی شدن شبکههای سهگانه که جای خالی برنامهای ویژه خانوادهها حس شد؛ بلافاصله شبکه یک تصمیم گرفت نیمی از روز را به برنامهای اختصاص دهد با عنوان «سیمای خانواده»؛ یک برنامه چند قسمتی که با سریالهای ویژه و بحثهای مرتبط با خانوادهها و بررسی مشکلات و… تولید و پخش میشد و در همان ماههای نخست بسرعت به یکی از مهمترین برنامههای شبکه یک سیما تبدیل شد.
سیمای خانواده که پیشکسوت برنامههای خانوادگی سیمای جمهوری اسلامی است، هنوز هم تقریبا با همان ساختار و ترکیب روی آنتن میرود و همچنان یکی از گزینههای مهم مخاطبان بویژه مادران و زنان خانهدار است که میخواهند ساعاتی از روز را همراه با تلویزیون باشند و البته به کارهای روزمره هم برسند.
شبکههای دیگر هم برنامههایی ویژه برای این منظور تهیه میکنند و هر یک هم مخاطبان خاص خود را پیدا کردهاند. ازجمله برنامه بسیار موفق «به خانه برمیگردیم» شبکه تهران که مدتهاست جزو پربینندهترین برنامههای ترکیبی ـ خانوادگی سیمای ماست.
اولین مشکلی که برخی از برنامههای اینچنینی دارد، بیتوجهی به مفهوم مخاطب خانوادگی است. در واقع برنامهها معمولا برای زنان خانهدار طراحی و اجرا میشوند و سهم سایر اعضای خانواده از برنامه کم است؛ مثلا تصور کنید جوانی را که به هر دلیلی در خانه مانده است و مادر میخواهد برنامه به خانه برمیگردیم را ببیند؛ جوان باید بخشهای آموزش گل چینی، میوه آرایی، آشپزی و… را تحمل کند و امیدوار باشد بخش بعدی شاید بهتر باشد، اما… .
مشکل بعدی تکراری بودن فضای این برنامههاست. یک ساختار واحد و معمولی در تمام برنامههایی که برای خانوادهها ساخته میشود، وجود دارد؛ مثلا در تمام این برنامهها یک بخش مفصل آموزش آشپزی وجود دارد یا بحثهای روانشناسی یا… اما در هیچیک بخش ویژه آموزش مهارتهای مدیریتی زندگی مثلا برای زوجهای جوان وجود ندارد.
این ساختار تکراری باعث میشود دیدن یکی از این برنامهها برای دانستن فضای بقیه کفایت کند. در نتیجه برنامهها همپوشانی مخاطب دارند. در حال حاضر به خانه برمیگردیم به لطف اجرای بهتر و فضای شادتری که دارد، بقیه برنامهها را در بازی جذب بیننده شکست داده است.
معضل بعدی، واکنش نشان ندادن به شرایط اجتماعی است. وقتی یک بیماری همهگیر میشود یا یک شرایط اجتماعی حاد و خاص ـ مثلا گرانی ناگهانی مرغ ـ جامعه را درگیر میکند، در چنین برنامههایی کمتر واکنشی دیده میشود و انگار همه با هم سعی میکنند با سکوت و نادیده گرفتن شرایط را حل کنند.
حال آن که یک برنامه خانوادگی به سبب اعتمادی که در مخاطب ایجاد میکند، اتفاقا یکی از مناسبترین گزینهها برای واکاوی مشکلات و ارائه راهکارها و تحلیلها لازم است.
برنامههای خانواده محور ترکیبی، یکی از مهمترین انواع برنامهسازی برای خانوادههای ایرانی است، به شرط آن که نوآوری، هوش و مهارت بالایی در ساخت چنین برنامههایی به کار گرفته شود.
به نظر نمیرسد تکرار ساختار کنونی بدون تلاش برای به حداکثر رساندن جذابیت و کیفیت، دوام چنین برنامههایی را تضمین کند.
توجه به نیازهای به روز مخاطب، طراحی حرفهای و هوشمندانه برنامه، تخصصی کردن بحثها در حوزههای مختلف، رفتن به سمت فضاهای جدید، بالا بردن بار جذابیت برنامه برای سایر اعضای خانواده، کاستن از بحثهای تکراری، از بین بردن همپوشانی موضوعی بین برنامههای شبکههای مختلف و ایجاد نگاه مخاطبمحور در چنین برنامههایی میتواند عواملی باشد برای ایجاد تغییرات لازم در فضای برنامههای خانوادگی و گرمتر کردن حال و هوای این برنامهها.
بیشک هر خانواده ایرانی نیاز فرهنگی خود را از رسانه ملی تامین میکند. در این مسیر، وظیفه برنامههایی که قصد دارند با تامین نیازهای عمده، بخشی از وقت خالی خانوادهها را پر کنند، به مراتب بیشتر از برنامههایی است که صرفا با رویکرد تفریحی ـ سرگرمی ساخته میشوند.
بازنگری در ساختار و هدفگذاری دوباره برای برنامههای ترکیبی ویژه خانوادهها، یک نیاز مبرم است.(جام جم – ضممیه قاب کوچک)
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version