داستانک/ ماجرای سر ریز شدن چای!

۷ م دیماه ،

مردی برای آموختن درس های بزرگ زندگی نزد استاد بزرگی رفت. استاد آغاز به ریختن چای کرد و آن قدر ریخت که از فنجان سرریز شد. مرد گفت: «استاد، مقداری از فنجان از قبل پر بود و حالا هم بیشتر از آن نمی گیرد، سرریز شده و می ریزد.»
 استاد گفت: «درست مثل مغز بعضی از ما که با افکار قدیمی پر شده و جایی برای چیزهای جدید و بهتر ندارد، طوری که باید کمی از گنجایش آن را برای افکار نو خالی کنیم. هر ذهنی ظرفیت هر چیزی را ندارد.»
برای ملاحظه مجله شبانه اینجا کلیک کنید


باشگاه خبرنگاران
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.