چرا باید ازدواج کنیم؟
ازدواج پیوند دو انسان با یکدیگر است و با ازدواج است که از نظر روحی و عاطفی یک فرد کامل میشود و نیمه دیگر خودش را پیدا میکند. وقتی کسی ازدواج نمیکند در روند تکاملی زندگی اجتماعی قرار نمیگیردو همواره خلأیی در زندگی خود احساس میکند و همین خلأ شخص را به انواع آسیبهای اجتماعی و رفتاری سوق میدهد. ازدواج در طول تاریخ مراحل و بحرانهای زیادی را پشت سر گذاشته است؛ در قدیم ممکن بود یک مرد در آن واحد با چند زن ازدواج کند یا مثلا در هندوستان ازدواج یک زن با چند مرد- که هنوز هم این رسم در آنجا وجود دارد- مرسوم بود اما با گذشت زمان انسان به این نتیجه رسید که بهترین و منطقیترین نوع ازدواج، همان ازدواج یک مرد با یک زن است که تمام ادیان آسمانی آن را تایید میکند.
ماجرای دو عدد قوی وحشی
در این سالها شاید بیشترین فعالیت من در زمینه امضای طلاق بوده که بیشتر آنها مهریههای سنگین و عجیبی داشتند؛ مهریه هایی که بیشتر به لطیفه شبیه هستند تا دلیلی برای شروع یک زندگی مثل : یک کیلو بال مگس، یک تن پوست پیاز، یک خرمن گل سرخ، به ارتفاع کوه دماوند سکه بهار آزادی، دو عدد قوی وحشی یا دو تا آهو. همین شروط کافی است تا آقایان در همان شروع راه وحشتی از ازدواج کردن داشته باشند. با تمام این داستانها بعد از گذراندن مرحله مهریه و توافق دو طرف میرسیم به مراسم ازدواج که بزرگترین مانع ازدواج در بین جوانهاست که لازمه آن هزینههای بسیاری در این رقابتهای ناسالم اجتماعی است؛ شروطی برای مراسم مثل کالسکه سفید با شش اسب سفید، مشعل دارهای پیاده تا سالن و هتلهای مجلل . در حال حاضر کمترین و معمولیترین مراسم ازدواج در تهران ۳۵ میلیون تومان هزینه دارد.
رسوم دست و پا گیر
برای تحقق یک ازدواج مقدماتی لازم است و متاسفانه در دو دهه اخیر در کشور ما این مقدمات متن اصلی ازدواج را تحت تاثیر قرار دادهاند. به عنوان مثال مراسم خواستگاری تبدیل شده به مجلس زورآزمایی و قدرت و ثروت نمایی و اصل قضیه که همان دیدن دختر و پسر و به تفاهم رسیدن است، در این بین گم شده است. بعد از مراسم خواستگاری صحبتهایی پیش میآید که همین مسائل باعث کم شدن آمار ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج شده است، مسائلی مانند شیربها، جهیزیههای آنچنانی و مهریههای غیر منطقی. اگر ما در شهر زندگی میکنیم باید بدانیم این رسوم فقط در اقوام دورافتاده از زندگی مدرن هنوز پابرجاست و اگر میخواهیم با این رسوم زندگی کنیم باید شهر را رها کنیم و در روستاها ساکن شویم زیرا این رسوم در هیچ کجای دنیا در زندگیهای شهری اتفاق نمیافتد. من فکر میکنم خواستگاری دختران از پسران، بتواند تا حدود زیادی این رسم و رسوم مشکلساز را از بین ببرد و در آسان سازی ازدواج موثر باشد.
چرا میگویم دختران به خواستگاری پسران بروند؟
شاید از این حرف هم شگفت زده شوید اما خواستگاری دختر از پسر اتفاق جدیدی در ایران نیست و به نوعی از گذشتهها مرسوم بوده! در قدیم پدر و مادرها با هم مینشستند و برای پسر و دخترهای خود مورد ازدواج انتخاب میکردند. آشنایان دختر و پسرهایی را که میشناختند به هم معرفی میکردند و معمولا ازدواجهای با دوام تری نسبت به حالا داشتند که دوام ازدواجها خیلی کمتر از قبل است، به همین دلیل من طرح خواستگاری دختران از پسران را مطرح کردم زیرا این موضوع قبلا هم در فرهنگ ما ایرانیها بوده است و من حرف تازهای نزدهام. اغلب علمای بزرگ خودشان دخترشان را به عقد بهترین شاگردشان در آوردهاند و پیشنهاد دهنده خودشان بودهاند. مثل میرداماد، شیخ بهایی. همینطور تجار بزرگ که وقتی میدیدند شاگردشان دست پاک و چشم پاک است به پیشنهاد خودشان شاگرد را به دامادی میگرفتند.
چه کنیم که از پسر موردنظر پاسخ منفی نشنویم؟
اگر دخترها از این مسئله ناراحتند که ممکن است از طرف آن پسر جواب منفی بشنوند، باید کمی صبور باشند تا این فرهنگ جا بیفتد. همانطور که این مسئله الان برای پسرها جا افتاده است و شنیدن جواب منفی شاید خیلی هم برایشان سخت نباشد، این فرهنگ هم میتواند برای دختر خانمها جا بیفتد. باید از خودمان شروع کنیم نباید منتظر باشیم تا دیگری این کار را انجام دهد و اگر خوب بود ما انجام دهیم، باید هر کدام برای ساخته شدن این فرهنگ تلاش کنیم. این مسئله کاملا جدی است؛ منظور ما این نیست که برای دوستیهای کوتاه مدت و مسائل غیر جدی دختر پیشنهاد دهنده باشد، منظور ما بر سر اصل زندگی است. شاید در دید اول این ماجرا خیلی قشنگ نباشد و این توهم به وجود بیاید که حتما این دختر روی دست پدر و مادرش مانده است اما اگر این فرهنگ به طور درست و دقیق جا بیفتد، به مرور پسرها هم متوجه میشوند آن دختر خانم واقعا قصد زندگی دارد و طبق معیارها و ایدهآلهایش آن شخص را انتخاب کرده است.
چگونه مرد مناسب را تشخیص بدهیم؟
دختر خانمها نباید این مسئله و بحث را به شوخی بگیرند و اگر از ظاهر هر پسری خوششان آمد به او پیشنهاد ازدواج بدهند، زیرا آمار نشان داده است ۷۹ درصد ازدواجهایی که بر اساس معیارهای ظاهری بوده در کمتر از ۳ سال به طلاق انجامیده است . اما اگر بر اساس معیارهای درست و منطقی انتخاب صورت گیرد بهتر است مدتی او را زیر نظر گرفت تا بیشتر با او آشنا شد. خانمها استاد تشخیص مرد خوب و بد هستند. اینطور هم نیست که هر کسی را در خیابان دیدند بدون شناخت از او خواستگاری کنند، باید یک شناخت اولیه وجود داشته باشد مثل شخصی که در محل کار میشناسیم یا در مهمانیهای خانوادگی یا در دانشگاه. به هر حال باید ۲ نفر یک جایی همدیگر را ببینند. پس در ابتدا دیدن، بعد ارزیابی و مشورت با بزرگترها و بعد اقدام کردن.
اگر پسری مناسب است، از او خواستگاری کنید
این روزها سبک زندگی به کلی تغییر کرده است اما میتوان به راحتی این رسم را جا انداخت. وقتی خانواده دختری پسری را میبیند که متدین و سلامت است و معتاد نیست و خودشان دختری دارند که وقت ازدواجش است چرا نباید پیشنهاد دهنده باشند؟ چه اشکالی دارد اگر پسر خوبی را میشناسیم و میدانیم که استانداردهای یک همسر خوب را میتواند برای خود ما یا فرزندمان داشته باشد، خودمان به او پیشنهاد ازدواج بدهیم. بحث خواستگاری دخترها از پسرها بحثی است که باید برای فرهنگ سازی آن تلاش کرد.
چه کسانی باید این فرهنگ را جابیندازند؟
باید در این مسئله مسئولان، فرهیختگان، اساتید دانشگاه، تجار و افراد فرهنگی جامعه پیشتاز باشند تا مردم عادی بتوانند راحتتر این مسئله را بپذیرند و باید بدانیم آمار نشان میدهد در تهران بیش از ۱۴ هزار ازدواج داریم که در آنها دختر خانمها پیشنهاد دهنده بودند. اگر پیشنهاددهنده دختر باشد به مرور زمان این مراسمهای مجلل و اضافی و مهریههای عجیب از بین میروند و این سنتهای اشرافی و مصرفگرایانه که اصلا برای فرهنگ ما ایرانیان نیست از بین میرود.
روز اول پدرت را دوست نداشتم
شاید بگویید پدران و مادران ما به همین روش ازدواج میکردند و خیلی هم خوب تا آخر عمر عاشق هم بودند و هستند یا این جمله برای شما آشنا نیست روز اول پدرت را دوست نداشتم، ازدواج که کردیم مهرش به دلم افتاد و در آن سو شاید این جمله برای شما آشنا باشد «من به خاطر شما بچهها با باباتون زندگی کردم وگرنه یک لحظه هم تحملش نمیکردم.» شاید به جرات بتوان گفت که حتی ازدواجهای سنتی دیروز هم امروزه رنگ و بوی تازهای به خود گرفته چراکه خانوادهها فهمیدهاند دوران والدینسالاری به سر آمده و بیشتر از سابق به انتخاب فرزندان احترام میگذارند، دختران فهمیدهاند که میتوانند ادامه تحصیل بدهند و شغل مناسب انتخاب کنند و در این بین اگر مرد ایدهآل خود را یافتند با او ارتباطشان را بیشتر و در صورت امکان ازدواج کنند و دیگر لازم نیست نگران بالا رفتن سنشان باشند، در خانه محصور باشند و منتظر بمانند که هر چه سریعتر ازدواج کنند مبادا برچسب پیردختر به آنها بخورد.
زنان با سبک ازدواج مدرن در ایفای نقش در زندگی دارای توانایی بیشتری هستند
در تعریف ازدواجهای امروزی که به ازدواج مدرن باب شده انتخاب همسر بر مبنای عشق، دوست داشتن و با اختیار و انتخاب خود فرد است. نتایج پژوهشها در ایران نشان داده زنان با ازدواج مدرن توانایی بیشتری در زمینه ارتباطی دارند در نتیجه آشنایی زوجین قبل از ازدواج میتواند در چگونگی ارتباط زوجین در ادامه زندگی تاثیر عمیقی گذاشته و موجب بهتر شدن این بعدا ز کارکرد خانواده شود. همچنین نتایج بهدست آمده نشان میدهد از لحاظ ایفای نقش بین زنان دارای ازدواج مدرن و زنان دارای ازدواج سنتی، زنان با سبک ازدواج مدرن در ایفای نقش در زندگی زناشویی دارای توانایی بیشتری هستند. از دیگر مواردی که زنان با سبک ازدواج مدرن را نسبت به زنان با سبک ازدواج سنتی متفاوت کرده ابراز مهر و محبت به یکدیگر و در نظر داشتن هیجانات عاطفی و احساسی به طرف مقابل است که باز هم تحقیقات نشان داده زنان با سبک ازدواج مدرن بهتر و بیشتر ابراز هیجان میکنند.
منبع:مجله زندگی ایده آل
ای وووو عجب خانم خوشکلی.با من ازدواج میکنی؟
واقعا راسته .کی با این وضع میره خوستگاری .اول که باید یک خونه داشته باشی .دوما یگ کار خوب .حاجی همه جیز گرونه هههههه
من چن سالی هس ازدواج کردم همدیگرو هم خیلی دوس داریم اما بدونید دیگه نمیتونیم ادامه بدیم کم اوردیم از نظر مالی…جسمم …ذهنم دیگه خسته شدن…اگه توانایی مالی دارید ازدواج کنید وگرنه شکست میخورید یا حداقل ۳شغله
شید
نظریه هر خریه، کاملا بی شرمانست.
مث اینکه با پیشرفت علم شعور هم میاد پایین.
نجابت، قداست، شرافت، دختر به همین سنگین بودنشه…
چه میشه کرد، روشن فکریه دیگه.
حتما چند سال دیگه میگن آقایون هم می تونن بچه بزان.
پسر احل زندگی پیدا کردی شما دخترا ازدواج نکنید باشه؟ همون خوبه بشنی ارایش کنی جوراب شلوار (ساپورت) بپوشی بیوفتی کف خیابونا دنبال پولدار مثلا, پولدار تو رو میخواد چیکار
دیگه والا همین مونده, به اندازه کافی پسرا اعتماد به نفس کاذب دارن وای به روزی که دخترا برن خواستگاریشون فکرکن چه شود……!!!!!!!
همینمون مونده که پا شیم بریم خواستگاری پسرا حالا که با هزار اصرار و خواهش ازدواج میکنیم فرداش صد تا منت میزارن سرمون فک کن؟؟؟
از اونجا که ما پسرا آدمای دل رحم و مهربونی هستیم به همه جواب مثبت میدیم نمیشه نه موافق نیستم 🙁 حال چنتا زن ندارم
بنام خدا
سلام
خوبه چون اگه این جریان اتفاق نیفته سن ازدواج هم بی شک بالاتر میره و……….
دختر از پسر با شرایط زیر خواستگاری میمند
فلان مقدار سکه مهریه بده
خانه بخر
خرجم را بده و
غیره
می بخشید دوستان منظور من کلا مسئله ازدواج بود و مسلما منطقی نیست که دختر خانمها از اقا پسرها خواستگاری کنند .
koknl phg knhvl
خسته نباشی
همین مونده دخترا برن خواستگاری پسرا نه اصلا ایده ی جالبی نیس.خب دخترا کم شرطو شروط بذارین چه خبره این همه توقع کم مشکل داشته باشین ووسواس به خرج ندین همینه که آمارازدواج رفته بالا وسخت پسند ترشده همیچی حتی آقاپسرا هم اینطورین.
با این وضعیت اقتصادی فکرشم احمقانست مگه این که توکل به خدا قدم بردارن و نتیجه هر چه شد بپذیرند . البته اشخاصی که وضع مالی خوبی دارند با اعتماد به نفس بهتری می تونن ازدواج کنند .
با سلام در مورد خواستگاری دختران از پسران شما را به داستانی از زنده یاد محمد پور ثانی متخلص به ممد پرانتز و … در کتابی از ایشان بنام ( گزک) معرفی میکنم حتما مطاله برفرمائید ان وقت میبینید که دختران از پسران خواستگای می کنند و این وصلت انجام میپذیرد