آموزش > عالی–
اطلس دانشجویان ایرانی در مالزی و مختصاتی از صنعت آموزش در این کشور جنوب شرق آسیا، مقدمهای بر پرداختن به ضرورت تدوین دیپلماسی دانشجویی فعال در مالزی و مورد توجه جمعی از دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در مالزی است که در ادامه آمده است:
دیپلماسی در بدیهیترین تعریف خود عبارت است از «پیشبرد اهداف مطلوب و سیاست خارجی یک کشور در عرصه سیال و متحول بین الملل». دیپلماسی را معمولاً سیاستمداران در بالاترین سطح تدوین و دیپلماتها در سطوح پایینتر اجرا میکنند. این بسته به هنر و خلاقیت سیاستمداران و دیپلماتها دارد که با توجه به مأموریت و وظیفهای که به آنها واگذار شده از یکسو و نیز شناخت و درک درستی که از محیط پیرامونی و محل خدمت خود در کشور خارجی بدست میآورند از سوی دیگر، بتوانند به درک درستی از بهترین نوع دیپلماسی برای پیشبرد اهداف محوله و از پیش تعیین شده دست یابند.
تاریخ سیاست خارجی کشورها سرشار است از تجربههای متفاوت در اتخاذ دیپلماسیهای متنوع که بنا به اقتضاء زمان و مکانهای مختلف اتخاذ شده است. بدون شک همگان دست کم یک بار اصطلاحاتی همچون «دیپلماسی نفت»، «دیپلماسی پینگ پنگ»، «دیپلماسی فوتبال»، «دیپلماسی پاندا» و دهها مورد از این دست را شنیده و یا در جاهای مختلف به عینه دیدهایم. با این حال آنچه که طبیعت و ماهیت علوم انسانی و اجتماعی، که علوم سیاسی نیز از جمله آن است، اقتضا میکند این است که یک دیپلماسی واحد و منسجم تضمینی همراه با موفقیت صد درصدی وجود ندارد که بتوان در همه جا از آن استفاده کرد. و این بدین معناست که اگر هر یک از انواع دیپلماسیهای فوق در جایی جواب داده، لزوماً تضمینی برای موفقیت آن در جاهای دیگر، حتی با شرایط و بافت فرهنگی و اجتماعی مشابه وجود ندارد. و اینگونه است که ماهیت چنین علومی را سیال و دیالکتیکی مینامند.
الف: مبانی نظری «دیپلماسی دانشجویی فعال» برای مالزی
قبل از پرداختن به مبانی نظری و عملی دیپلماسی دانشجویی فعال، لازم است ابتدا تعریفی روشن از این نوع دیپلماسی ارائه دهیم. دیپلماسی دانشجویی فعال عبارت است «بهرهبرداری حداکثری و فعالانه از پتانسیل دانشجویان ایرانی در مالزی برای پیشبرد اهداف و منافع ملی ایران». همانطور که ملاحظه میشود، این تعریف ابتدایی بر سه محور عمده استوار است. ۱-دانشجویان ایرانی، ۲- کشور مالزی (ظرفیتها، فرصتها و چالشها)، و ۳- منافع ملی ایران. لذا برای تعریف مبانی نظری این نوع دیپلماسی باید به شناخت نسبتاً جامعی از هر یک از این سه محور دست یافت.
۱- دانشجویان ایرانی در مالزی:
بر اساس آمار رسمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مالزی اولین مقصد دانشجویان ایرانی در سطح جهان است. شواهد موجود نشان میدهد علیرغم تمامی تمهیداتی که به کار گرفته شده، سیر ورود دانشجویان ایرانی به مالزی برای ادامه تحصیل همچنان صعودی است. در زمان حاضر در حدود ۱۵ الی ۲۰ هزار دانشجوی ایرانی (حدود ۲۵ درصد کل جمعیت ایرانیان مقیم مالزی) در دانشگاهها، مراکز آموزش عالی، مراکز کارآفرینی، موسسات زبان انگلیسی و یا مراکز آموزشی بینالمللی این کشور مشغول به تحصیل هستند. همچنین با کمی مسامحه میتوان بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر دیگر (۲۵ درصد دیگر جمعیت ایرانیان مقیم مالزی) را نیز افراد وابسته به همین دانشجویان (مثلاً خانواده، دوستان و ..) دانست که به هر دلیل به بهانه آنها در مالزی سکنی گزیدهاند.
از لحاظ توزیع جمعیتی، دانشجویان ایرانی در دهها دانشگاه و کالج مالزیایی پراکنده هستند که رقم آنها در بعضی از دانشگاهها از عدد ۱۰ شروع و تا سقف ۳۰۰۰ نفر نیز میرسد. در بسیاری از دانشگاهها و مراکز آموزشی مالزی، ایرانیان از لحاظ جمعیت دانشجویی در کنار دانشجویان کشورهای چین و اندونزی در رده اول تا سوم قرار دارند. در خیلی از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مالزی، در سر کلاسها و آزمایشگاهها و …. حتی غلبه نیز با دانشجویان ایرانی است. جالب آنکه بعضی از همین دانشجویان ایرانی از دانشگاههای مالزی فارغالتحصیل شده و به سرعت نیز جذب همین دانشگاههای محل تحصیل خود شده و تا درجات بالای آکادمیک و مدیریتی نیز پیش رفتهاند.
از لحاظ میزان اشتغال به تحصیل دانشجویان ایرانی در دانشگاههای مورد تایید ایران، تنها در حدود ۵ الی هفت هزار نفر از دانشجویان ایرانی (یک سوم مجموع کل) در دانشگاههای مورد تایید وزارت علوم و یا وزارت بهداشت ایران مشغول به تحصیل هستند، سایر آنها (۱۳ الی ۱۵ هزار دانشجوی دیگر) در سایر دانشگاهها و مراکز آموزشی مالزی مشغول به تحصیل هستند که مورد تایید ایران نمیباشند.
از لحاظ سهم علمی و میزان مشارکت علمی دانشجویان ایرانی در مالزی، بر اساس آخرین آمار موجود در وبسایت رایزنی علمی دانشجویان جنوب شرق آسیا، دانشجویان ایرانی مقیم مالزی در سالهای اخیر بیش از ۵ هزار مقاله در نشریات معتبر علمی چاپ، حدود ۷ هزار مقاله در سمینارها و کنفرانسهای علمی ارائه و ۲۷۱ اختراع در این کشور به ثبت رساندهاند. توضیح اینکه این آمار تنها مربوط به آن دسته از دانشجویانی است که در دانشگاهها و مراکز آموزشی مورد تایید وزارت علوم ایران مشغول به تحصیل هستند (یعنی یک سوم دانشجویان ایرانی مقیم مالزی). در صورت احتساب مقالات و اختراعات کلیه دانشجویان ایرانی مقیم مالزی، این آمار به مراتب بیشتر از این خواهد بود.
بنابراین آنهایی که از نزدیک با مالزی آشنایی دارند و شرایط و بافت فرهنگی و اجتماعی این کشور را میشناسند و از سوی دیگر جامعه ایرانیان مقیم مالزی را نیز به خوبی شناخته و ماهیت آن را درک میکنند، میتوانند به خوبی پتانسیل عظیم دانشجویی نهفته در این کشور را دریابند. به عنوان مثال فعال بودن حدود ۲۰ هسته علمی دانشجویی، برپایی اولین کنفرانس علمی و فراگیر دانشجویان ایرانی در سال گذشته، تجربه برپایی چندین سمینار و کارگاه آموزشی دانشجویی، واداشتن دانشگاههای مالزی به برسمیت شناختن برخی از مهمترین تعطیلات رسمی ایرانیان همچون عید نوروز، تجربه چند سال پیش دانشجویان ایرانی دانشگاه «یو.پی.ام» که طی یک سلسله اعتراضات پی در پی مانع از پخش فیلم موهن ۳۰۰ در شبکههای ماهوارهای این کشور شدند و دهها مورد دیگر تنها بخشی از این پتانسیل بسیار بالای دانشجویان ایرانی در مالزی است. همه این تجارب نشان داده که این قشر ظرفیت خیلی بالایی برای نفوذ در لایههای مختلف اجتماعی و مدیریتی این کشور حتی در سطوح بالای دولتی مالزی دارد و این بدیهی البته از چشمان تیزبین هیچ ناظری نیز غافل نمانده است.
۲- مالزی: ظرفیتها، فرصتها و چالشها
مالزی را در بهترین حالت میتوان یک کشور متوسط در حال توسعه تعریف کرد. با اینکه این کشور در منطقه جنوب شرق آسیا و بویژه در بین کشورهای «آ.سه.آن» کارنامه درخشانی در عرصههای مختلف توسعه دارد، برای اثبات خود به عنوان یک عنصر فعال و بازیگر مهم در عرصه بینالمللی راه درازی در پیش دارد.
از لحاظ سیاسی مالزی عمدتاً سرگرم مسائل داخلی، بویژه دستیابی به اهداف توسعهای است که در چهارچوب برنامه بلندمدت این کشور موسوم به مالزی ۲۰۲۰ دنبال میشود. لذا به همین دلیل این کشور پیگیر ایدئولوژی خاصی در سطح بینالمللی نیست و گرایش حاکم بر این کشور همگامی محافظهکارانه با روند و گرایش حاکم در جامعه بینالملل با سمت و سوی افزایش منافع ملی، بویژه حفظ وجهه بینالمللی خود به عنوان یک کشور آرام، میانهرو و صلحطلب است و در این راستا حتی حاضر به چشمپوشی از خیلی از منافع کمتر در برابر منافع بیشتر، ولو کوتاه مدت، نیز میباشد. با وجود داشتن سابقه عضویت در شورای امنیت سازمان ملل (عضو غیر دائم) و نیز عضویت در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای، با این حال اتحادیه «آ.سه.آن»، سازمان کنفرانس اسلامی و جنبش عدم تعهد به ترتیب مهمترین بستر فعالیتهای بینالمللی این کشور میباشد.
از لحاظ اقتصادی، مالزی به شدت به سرمایهگذاری خارجی نیازمند است. با وجود مدیریت بهینه منابع در این کشور، بحران اخیر مالی در سال ۲۰۱۱ نشان داد که این کشور هنوز هم نمیتواند بدون اتکاء به سرمایهگذاری مستقیم خارجی روند روشد سریع خود را حفظ کند، هر چند ممکن است بتواند بدون آن در حالت ایستایی دوام بیاورد. ضمن آنکه تمام اهداف بلندپروازانهای که این کشور همچون «تبدیل شدن به قطب آموزشی در منطقه شرق آسیا»، «تبدیل شدن به یکی از مراکز عمده گردشگری در جهان»، «تبدیل شدن به یکی از کشورهای پردرآمد تا سال ۲۰۲۰» و… دنبال میکند، شدیدا نیازمند سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی است.
از لحاظ فرهنگی نیز مالزی یک کشور چند فرهنگی است و با توجه به حضور اقوام و نژادهای مختلف در این کشور، مالزی روابط تاریخی و فرهنگی نسبتاً خوبی با خیلی از کشورهای پیرامونی همچون چین، هند، اندونزی و نیز کشورهای اسلامی خاورمیانه همچون ایران، عربستان، مصر و …. دارد.
در ارتباط با ایران، رابطه دو کشور بیشتر رابطه فرهنگی و انسانی است تا رابطه سیاسی و ایدئولوژیکی و یا حتی تجاری و اقتصادی. شاید در گذشته، و بویژه در دوران صدارت «ماهاتیر محمد» در این کشور، روابط سیاسی و ایدئولوژیکی مبتنی بر همگرایی در مبارزه با استکبار و دفاع از استقلال کشورهای جهان سوم مبنای روابط بین دو کشور بوده، اما این همگرایی در سالهای اخیر روند نزولی یافته است. به طوری که در زمان حاضر گرایش سیاسی این کشور بیشتر به سمت غرب بویژه آمریکا و اروپا و سپس نیز کشورهای اسلامی – عربی همچون عربستان، مصر و … بوده است.
از لحاظ تجاری و اقتصادی نیز وضعیت مالزی دقیقاً تابعی از روابط سیاسی این کشور با سایر کشورهاست. به طوریکه در حالیکه آمریکا بزرگترین شریک تجاری مالزی محسوب میشود، و حتی بنا به روایتی این کشور پانزدهیمن شریک تجاری اسرائیل محسوب میشود، ولی کشور ایران حتی در بین ۳۰ کشور اصلی شریک تجاری مالزی نیز نمیباشد.
لذا آنچه باقی میماند و میتواند مبنای اصلی توسعه روابط ایران و مالزی قرار گیرد، روابط فرهنگی و انسانی بین دو کشور است که به صورت تاریخی از گذشتههای دور و از زمان مهاجرت تجار و بازرگانان ایرانی در زمان نادرشاه به منطقه شرق آسیا و نفوذ فرهنگ ایرانی در این منطقه آغاز، و تا به امروز نیز براساس محورهایی همچون تشابه دینی (اسلام)، نفوذ فرهنگی، نفوذ زبانی و نیز حضور تعداد زیادی از ایرانیان و بویژه دانشجویان ایرانی در این کشور دنبال شده است.
البته داشتن چنین روابط غنی و قوی فرهنگی با سابقه تاریخی از جمله امتیازات و نقاط قوت روابط بین ایران و مالزی است، چراکه سابقه تمدن بشری نشان داده که عنصر فرهنگ همواره بر عنصر اقتصاد و سیاست غالب بوده است، با این حال مسائل فرهنگی همیشه تیغ دو لبه است و هموراه با چالشها و مسائلی همراه است و مدیریت آن ظرافت و تیزبینی خاصی میطلبد. و این بدین معنی است کسانی که در صدد مدیریت چنین رابطهای و تنظیم ابعاد آن هستند باید بتوانند اول از همه یک شناخت جامع از تمامی فرایندها و جریانها و کنشگران مختلف جاری و ساری در عرصههای این دو جامعه در ذهن داشته و آنها را در یک چهارچوب و نظام معرفتی منسجم تجزیه و تحلیل نماید. به عبارت دیگر، مدیریت چنین جامعهای که محوریت انسانی و فرهنگی دارد، مدیرانی فرهنگی، خلاق و آشنا با مسائل انسانی میطلبد که بتواند پویایی و اقتضائات مفاهیمی همچون اجتماع، فرهنگ، دین، جوان، خانواده و جریان و سَیَلان نهفته در آنها را درک کنند.
۳- منافع ملی
منافع ملّی به طور کلی دارای دو بعد متفاوت و در عین حال مرتبط باهم است: ۱- بعد داخلی و ۲- بعد خارجی و بینالمللی.
۱- بعد داخلی یا درونگرا، که ناظر به ایجاد نظم، آرامش و ایمنی داخلی، تأمین منافع عمومی بخصوص توانائی حکومت یا دولت در جهت برآوردن توقّعات روزافزون جامعه و بالاخره توسعه مترقیّانه فرهنگ و تمدن جامعهء مورد بحث است. در بعد داخلی، طرفداران اندیشه اجتماعی، منافع ملی را به طور وسیع «خیر عموم» تعریف کرده و ضامن هستی و موجودیت یک ملت میدانند. به عبارت دیگر منافع ملی پیونددهنده افکار و مساعی تمام اقوام ساکن در یک کشور است و اقوام و گروههای انسانی برای اینکه به عنوان یک ملت تعریف شوند باید چیزی را به عنوان «خیر و مصالح و منافع مشترک» بین هم قبول و احترام کنند. این «خیر عموم» همچنین سر چشمه تمام اعتبار و اقتدار یک ملت نیز میباشد.
۲- بعد خارجی یا برونگرا، که ناظر به نحوه تعیین جایگاه یک کشور در صحنه بینالمللی است. در عرصه سیاست خارجی «هانس جی مورگانتا» یکی از بزرگترین نظریه پردازان روابط بینالمللی، نظریه واقعگرایی سیاستهای بینالمللی را بر مبنای مفهوم «منافع ملی» بنا مینهد. «مورگانتا» منافع ملی را آن بخش از منافعی تلقی میکند که دولتها در یک برهه زمانی خاص و در پرتو شرایط سیاسی و فرهنگی و اقتصادی، سیاست خارجی خود را بر مبنای آن تنظیم میکنند و در روابط خود با سایر کشورها در پی تحقق آن هستند.
منافع ملی تنها محدود به منافع اقتصادی نیست. بلکه منافع ملی در شرایط و زمانهای مختلف دارای عناصر مختلفی است. اندیشمندان حوزه روابط بینالملل همچنین عناصر منافع ملی را در دستهبندیهای مختلف طبقهبندی کردهاند. «ایدئولوژی»، «امنیت ملی»، «دین»، «فرهنگ»، «اقتصاد»، «زبان»، «علم و دانش» و … از آن جملهاند.
همچنین در صحنه سیاست بینالملل (و در این مورد مالزی)، آنچه که باید در ارتباط با منافع ملی مورد توجه قرار گیرد، شناسایی «منافع همگون»، «منافع متعارض» و «منافع مختلط» بین دو کشور است.
الف) منافع همگون : زمانی است که تحصیل منافع ملی یک کشور موجب نقض منافع دیگران نشود. به عنوان مثال مالزی در رأس برنامههای توسعه خود به دنبال تبدیل شدن به قطب آموزشی در منطقه جنوب شرق آسیا است و لذا به دنبال جذب حداکثری دانشجویان خارجی است. از سوی دیگر، ایران نیز به دنبال اعزام دانشجو به خارج از کشور، استفاده از تجربیات دیگران، کسب علم و دانش دیگران و … است. لذا حضور دانشجویان ایرانی در مالزی برای هر دو طرف مفید است و بالقوه آسیبی برای منافع ملی هیچ یک ندارد.
ب) منافع متعارض : زمانی است که لازمه تحصیل منافع ملی یکی، خسارت آوردن به منافع دیگری و بیتوجهی به خواستههای آن میباشد. برد یک بازیگر به باخت دیگری پیوند خورده است. به عنوان مثال، دولت مالزی بارها اعلام داشته که با هرگونه فعالیت سیاسی اتباع خارجی در این کشور، قاچاق مواد مخدر، نقض قوانین ملی این کشور، فعالیتهای تحریککننده هارمونی موجود در این کشور و …. به شدت مخالف است. چرا که ناقض منافع ملی این کشور است.
ج) منافع مختلط : زمانی که منافع ملی یکی با میزانی از اشتراک و تعارض منافع ملی دیگری آمیخته شده است. در هر مبادله میزانی از برد با میزانی از هزینه و باخت عجین شده است. در ارتباط با ایران و مالزی، شاید فعالیتهای دینی و مذهبی را بتوان در این مقوله قرار داد. به عنوان مثال مادامی که فعالیتهای مذهبی ایران در این کشور در راستای منافع عمومی مسلمانان باشد، میتواند دارای وجه مشترک باشد. با این حال، زمانی که این فعالیتها رنگ و بوی ایدئولوژی خاصی، مثلاً شیعی داشته باشد، با منافع ملی این کشور در تعارض قرار میگیرد.
با توجه به آنچه که در بالا گفته شد، اولاً نباید فراموش کرد که ما در مالزی مهاجر هستیم و این کشور در واقع بستر اجرای دیپلماسی ماست، لذا باید به دنبال به حداکثر رساندن منافع همگون، به حداقل رساندن منافع متعارض، و ایجاد توازن دو سویه در منافع مختلط بود. دوم اینکه، در بین تمامی عناصر متداخل «منافع ملی» دو کشور، حضور دانشجویان ایرانی در این کشور به شرطی که خوب و فعالانه مدیریت شود، میتواند قویترین عنصر و محور تامینکننده «منافع ملی» کشورمان و نیز کشور مالزی باشد. چرا که هم ایران میتواند به بهترین نحو از این پتانسیل برای پیشبرد اهداف و منافع خود استفاده کند و هم مالزی برای رسیدن به اهداف خود (تبدیل شدن به قطب آموزشی در منطقه) به دانشجویان ایرانی شدیداً نیاز دارد. با این حال همانطور که گفته شد این امر مستلزم مدیریت فعالانه و خلاقانه این جریان (پدیده حضور دانشجویان ایرانی در مالزی) میباشد.
ب: الگوی عملی دیپلماسی دانشجویی فعال
هم اکنون با توجه به مبانی نظری فوق میتوان به توسعه یک الگوی عملی از یک «دیپلماسی دانشجویی فعال» پرداخت.
۱۰ محور عمده دیپلماسی دانشجویی فعال در مالزی
آنهایی که با دیپلماسی به طور کلی و با دیپلماسی فرهنگی به طور خاص آشنایی دارند و یا حتی تجربه کشورهای موفق در این زمینه را مطالعه کردهاند، میدانند که توسعه چنین دپلماسی دانشجوییای میتواند بر مبنای محورهای زیادی استوار باشد که دامنه آن از حوزه فعالیتهای سیاسی و فرهنگی گرفته تا حوزههای اقتصادی، دین، تجارت و … را شامل میشود. ۱۰ محور عمده این نوع دیپلماسی را میتوان به شرح ذیل برشمرد:
۱- استفاده از دانشجویان در توسعه روابط دو کشور: روسای جمهوری و مقامات کشورها معمولاً در دیدارهای دوجانبه و چند جانبه از ابزارهای و نمادهایی برای تجسم نوع دیپلماسی بین دو کشور استفاده میکنند. مقامات چینی عموماً در دیدار با مقامات بلندپایه برخی کشورها همیشه یک یا دو عدد «پاندا» به همراه دارند و از آن به عنوان نماد استفاده میکنند. مقامات ایرانی نیز میتوانند در دیدار با مقامات مالزیایی، چند دانشجوی ایرانی مقیم این کشور را به همراه داشته و از آن به عنوان نماد روابط دو کشور و نیز یادآوری برخی از مسائل (از جمله ارزآوری ۳۶۰ میلیون دلاری دانشجویان ایرانی برای مالزی، سهم برجسته علمی و اختراعات و فعالیتهای تحقیقاتی آنها و …) به مقامات مالزیایی استفاده کنند. قطعاً استفاده از ظرفیت دانشجویان تحول زیادی در روابط دو کشور ایجاد خواهد کرد.
۲- توسعه زبان فارسی: خوشبختانه مالزی به دلیل ماهیت زبان رایج در این کشور و نیز شباهتهای زیادی که در ریشه زبان رسمی این کشور با زبان فارسی وجود دارد، استعداد زیادی برای توسعه زبان فارسی دارد. با توجه به حضور حدود ۲۰ هزار دانشجوی ایرانی در این کشور میتوان برنامههای مختلفی همچون برگزاری دورههای آموزش زبان فارسی در دانشگاههای مالزی، تشویق دوستان مالزیایی به آموختن زبان فارسی، تدوین جزوههای آموزشی زبان فارسی، برجسته ساختن ریشههای فارسی کلمات، اصطلاحات و واژههای زبان مالایی و در نهایت کمپین «هر دانشجو؛ یک فارسیآموز» به اجرا گذاشت.
۳- شناساندن فرهنگ و تمدن ایران: مالزیاییها تا قبل از ورود دانشجویان ایرانی به این کشور خیلی با فرهنگ و تمدن ایران آشنایی نداشتند و در بهترین حالت شناختنشان به اندیشمندان صدر انقلاب و یا سیاستمدارانی که هر روزه سوژه رسانههای غربی هستند، محدود بود. اما امروزه در سطح دانشگاهی و روشنفکری آنها دیگر سعدی، ابوعلی سینا و … را عرب نمیدانند. خیلی از آنها امروز به خوبی با افکار امام خمینی (ره)، دکتر شریعتی، علامه طباطبایی، دکتر مهدی گلشنی، و … آشنایی دارند. میدانند مولوی، نویسنده مثنوی معنوی شاعر ایرانی است و دست کم نام شاهنامه فردوسی را شنیدهاند. استادان مالزیایی به دلیل حضور تعداد زیادی ایرانی در سرکلاسهایشان مجبورند به صورت روزانه اخبار و اطلاعات خود در مورد پیشرفتهای ایران از جمله در زمینه انرژی هستهای، فناوری نانو، توسعه ماهوارهای و … به روز کنند. باید از این فرصت استثنایی به صورت هدفمند استفاده کرد. برای این منظور شاید یارگیری علمی و دانشگاهی، تدوین پروژههای علمی و تحقیقاتی مشترک، ترجمه متون علمی فارسی به زبان مالایی، معرفی نخبگان ایرانی و نیز آثار برجسته آنها به جامعه علمی و آکادمیک مالزی و …. راهکارهای مناسبی باشند.
۴- معرفی مناسبتهای ایرانی و گنجاندن آنها در تقویم مالزی: قابلیت و پتانسیل بینالمللی ساختن مناسبتها و ایام تاریخی ایران به دلیل فرهنگ کهن و غنیای که دارد، بسیار بالاست. عید نوروز، جشن سده، پانزده خرداد، روز معلم، روز پرستار، روز دانشجو و … تنها برخی از این مناسبتهاست که چنین قابلیتی را دارد. خوشبختانه دانشجویان ایرانی به صورت رسمی (همکاری با مراجع رسمی) و یا خودجوش اقدامات مهمی در این زمینه انجام دادهاند. به عنوان مثال دانشگاه «یو.ام» به طور غیررسمی روز اول و دوم نوروز را برای دانشجویان ایرانی تعطیل اعلام کرد. علاوه بر آن در سطح رسمی، ایرانیان مقیم مالزی همه ساله، روزها و مناسبتهای ایرانی را به صورت باشکوه جشن میگیرند. خوب است این مراسم و جشنها از حالت صرفاً داخلی و ایرانی خارج شده و بعد بینالمللی به خود بگیرد. در صورت برگزاری این مراسم در دانشگاهها و نیز تدوین یک سیاست دانشجویی فعال تصور «حضور یک دانشجوی خارجی به همراه هر دانشجوی ایرانی» در چنین مراسمی دور از انتظار نیست.
۵- معرفی ایران و مراکز تاریخی و توریستی: چنانچه یک استراتژی مدون وجود داشته باشد، برپایی نمایشگاههای فرهنگی و توریستی با هدف معرفی جاذبههای تاریخی و فرهنگی ایران به صورت دورهای در دانشگاههای مختلف مالزی، سازماندهی تورهای دانشجویی، معرفی جاذبههای توریستی ایران به زبان مالایی و … میتواند بسیار کارگشا باشد. دانشجویان ایرانی به اعتراف دوست و دشمن بیشترین عرق ملی را دارند. نباید این فرصت استثنایی را از دست داد.
۶- معرفی نمادها و سمبلهای خاص ایرانی: در دانشگاه «لیم کوک وینگ» شعبه مالزی که بیش از ۹ هزار دانشجو دارد، تقریباً تمامی آنها با «قورمه سبزی» به عنوان یک غذای ایرانی آشنایی کامل دارند. آنها به خوبی میدانند که ایرانیها «چایی» دوست دارند و در مواجهه با ایرانیان، آنها را به چایی دعوت میکنند و از این ضربالمثل «چایی لبریز و لبسوز» استفاده میکنند. پسته، باقلوا، گز و … هم از دیگر تنقلات دوست داشتنی در بین دانشجویان خارجی این دانشگاه محسوب میشود. آنها در مواجهه با ایرانیها دست میدهند، از جایشان بلند میشوند و کاملاً با خلق و خوی ایرانیها آشنایی دارند. حضور حدود ۲۰ هزار دانشجوی ایرانی یک فرصت استثنایی برای شناساندن این نمادها و سمبلها به دیگران است.
۷- برگزاری نشستها، سمینارها و کنفرانس علمی بین دانشگاهی: دانشجویان میتوانند حلقه اتصال خوب و مطمئنی بین دانشگاههای دو کشور باشند. در سال ۲۰۰۹، هسته دانشجویی «ارتباطات و فناوری اطلاعات» یک سمینار علمی با همکاری مشترک دانشگاه «یو.پی.ام» مالزی و دانشگاه علامه طباطبایی برگزار کرد که نتایج خوبی از جمله آشنایی دو دانشگاه با یکدیگر، برگزاری چند دیدار دوجانبه بین استادان حاضر در سمینار، انتشار کتاب مجموعه مقالات مشترک و … به همراه داشت. در سال گذشته (۲۰۱۱) به همت رایزنی علمی و هستههای علمی دانشجویی مستقر در مالزی، اولین کنفرانس علمی و فراگیر دانشجویان ایرانی در مالزی برگزار شد و در آن دانشجویان ایرانی در یک حرکت جمعی به ارائه بیش از ۳۰۰ مقاله خود پرداختند. به جرأت میتوان گفت که این سمینار یکی از معدود سمینارهای برگزار شده در مالزی بود که اولاً در آن در بیش از ۳۰۰ مقاله ارائه میشد و دوماً تمام ارائهدهندگان آن تنها از یک میلیت خارجی، ایرانی، بودند. با توجه به حضور چنین پتانسیلی در دانشگاههای مالزی، به جرأت میتوان گفت دانشجویان ایرانی که تقریباً در تمامی دانشگاههای مالزی حضور دارند میتوانند مبدع ایجاد، تداوم و توسعه روابط و همکاریهای علمی و تحقیقاتی بین دانشگاههای دو کشور باشند.
۸- برپایی دیالوگهای فرهنگی و اجتماعی دوجانبه: با توجه به حضور بیش از یکصد هزار ایرانی در مالزی و نیز ضرورت ادغام فرهنگی صحیح، دانشجویان به عنوان قشر فرهیخته میتوانند تسهیلکننده ارتباطات فرهنگی، اجتماعی و دینی بین دو کشور و نیز عامل رفع هرگونه سوءتفاهم و … از سوی طرف مقابل باشند. واقعیت این است که در زمان حاضر هم جامعه ایرانی مقیم مالزی از فقدان شناخت واقعی میزبان خود رنج میبرد و هم مالزی میهمانان خود را به طور درست نمیشناسد. همین مساله باعث ایجاد برخی سوءتفاهامات فرهنگی، اجتماعی و دینی شده است. با توجه به روند افزایشی تعداد ایرانیان در مالزی، برگزاری دیالوگهای فرهنگی و اجتماعی با حضور هر دو طرف بسیار ضروری است که اولین آنها میتواند تنها با هدف «شناخت» یکدیگر باشد. دانشجویان میتوانند در این زمینه نقش نمایندگان فرهنگی کشورمان را ایفا کنند.
۹- کسب درآمد و توسعه روابط اقتصادی: یک محاسبه ساده و سرانگشتی نشان میدهد که دانشجویان ایرانی در مالزی ماهیانه ۳۰ میلیون دلار و سالیانه ۳۶۰ میلیون دلار (بر مبنای متوسط هزینه ۱۵۰۰ دلار در ماه توسط هر دانشجو) هزینه میکنند. حضور این تعداد دانشجو در مالزی از لحاظ اقتصادی اگرچه در ظاهر تنها به نفع مالزی است، اما میتواند به طور غیرمستقیم به نفع ایران نیز باشد. دانشجویان ایرانی انصافاً جزء برترین دانشجویان خارجی مقیم مالزی بوده و هستند. خیلی از آنها در بدو ورود به دانشگاهها موفق به گرفتن بورسیه و یا کمک هزینههای عالی شدهاند. خیلی از دانشجویان ایرانی در کنار کارهای علمی و تحصیلی وارد بازار کار شده و با استفاده از مهارتها و دانش خوبی که دارند، بزینسهای پردرآمد راهاندازی کردهاند. علاوه بر آن حضور این تعداد دانشجویان ایرانی در مالزی به همراه خانوادهها و دوستان و آشنایان آنها در این کشور باعث ایجاد مشاغل و فرصتهای شغلی زیاد و پردرآمدی برای طبقه تجار و بازرگانان ایرانی نیز شده است. شاید باور اینکه در هفته دهها پرواز هواپیمایی مستقیم بین ایران و مالزی در جریان است، در مالزی در حال حاضر بیش از ۶۰ رستوران ایرانی، دهها صرافی، دهها موسسات نقل و انتقال دانشجو، دهها مجله فارسی، هفتهنامه خبری و وب سایت خبری، دهها سوپرمارکت، شیرینیفروشی، فالوده شیرازی، نانوانی، قصابی، کفاشی، آرایشگاه، خیاطی و …. وجود دارد، تنها در سایه حضور این میزان دانشجو قابل تصور باشد.
۱۰ – شناسایی پتانسیلها و ایدههای جذاب در مالزی و انتقال آن به ایران: مالزی در چند دهه گذشته یکی از کشورهای پیشرو، دست کم در منطقه جنوب شرق آسیا، از لحاظ توسعه اقتصادی، اجتماعی، علمی و تحقیقاتی بوده است. این کشور بنا به اقتضای چالشها و بحرانهایی که با آن مواجه بوده، تجارب ارزشمندی در حوزههای مختلف کسب کرده است. از سطوح کلان در حوزههای توسعه وحدت ملی، مدیریت و برنامهریزی بلندمدت، مدیریت بحرانهای مالی، مدیریت بحرانهای فرهنگی و اجتماعی در یک جامعه چند قومی، چند مذهبی، چند نژادی و چند زبانی گرفته تا سطوح خرد همچون فرهنگسازی در زمینه رانندگی، توسعه بهینه پارکینگها، نظم عمومی و …. که حتی در بسیاری از موارد کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا خواستار استفاده از این تجربیات شده است. دانشجویان ایرانی که در مهمترین مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی این کشور به سر میبرند، قطعاً میتوانند نقش موثری در انتقال این ایدهها و تجارب به ایران داشته باشند. برای این منظور شاید طراحی یک وب سایت مختص انعکاس ایدهها و تجارب از مالزی به ایران مفید باشد.
سخنی با دانشجویان
در ادبیات سیاسی معاصر، عنوان «دیپلمات»” تنها به نمایندگان رسمی کشورها یا سفرا و رایزنان رسمی مستقر در سفارتخانهها اطلاق نمیشود. امروزه هر انسان فرهیختهای، در هر مقامی اعم از دانشجو، استاد، محقق، تاجر، بازاری و …، که به نحوی بتواند فرهنگ و تمدن مادری خود را نمایندگی کند، را میتوان دیپلمات و سفیر دانست. بدون شک با داشتن بین ۱۵ تا ۲۰ هزار دانشجو در مالزی، به جرأت میتوان گفت که ایران در حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار سفیر و دیپلمات در این کشور دارد و ای بسا چه کسی فرهیختهتر و تواناتر از «دانشجو» که بتواند به خوبی فرهنگ، تاریخ و تمدنی به وسع فرهنگ، تاریخ و تمدن کشور عزیزمان ایران را در مالزی نمایندگی کند.
خوشبختانه وضعیت دانشجویان ایرانی در مقایسه با پنج، شش سال پیش کاملاً فرق کرده است. در آن زمان تعداد دانشجویان ایرانی به سختی به عدد ۳۰۰ میرسید. میزان شناخت ما از پیچ و خمهای زندگی در مالزی، امکانات و فرصتهای این کشور، چالشهای فرهنگی و اجتماعی و … به اندازه الآن نبود. اما امروزه خوشبختانه ظرف شناخت ما تقریبا به اندازه قابل قبولی پُر است. عمیقاً معتقدم که دانشجویان ایرانی پس از چندین سال تجربه تحصیل و اقامت در این کشور به یک خودآگاهی و خِرد جمعی رسیدهاند که بتوانند اقدام به یک حرکت فرهنگی دستهجمعی و جنبشی در این زمینه بکنند.
از سوی دیگر جامعه مالزی، و بویژه جامعه دانشگاهی این کشور نیز به خوبی نسبت به اهمیت و نقش جامعه دانشجویی ایرانیان پی برده و آنرا به رسمیت میشناسند. بر اساس شواهد موجود، در اکثر قریب به اتفاق دانشگاههای مالزی مسئولان دانشگاهها در هر گونه تصمیمگیری و سیاستگذاری جامعه ایرانیان را مورد توجه خاص قرار میدهند. کما اینکه در بسیاری از همین دانشگاهها، انجمنها، هستههای علمی، گروههای صنفی ایرانی فعال بوده و در ارتباط دائم با مسئولان دانشگاههای مربوطه میباشند.
این شناخت دوجانبه به علاوه امکانات و فرصتهای بینظیری که در دانشگاههای مالزی وجود دارد، همچون وجود پشتوانه دانشگاهی و آکادمیک برای هر اقدام علمی و فرهنگی، بودجههای علمی و فرهنگی این دانشگاهها، سالنها، تالارها، آزمایشگاهها و دیگر امکانات معنوی و فیزیکی که عموماً میتواند به صورت رایگان در اختیار دانشجویان ایرانی قرار گیرد، فرصت بینظیری برای ما ایجاد کرده که به جرأت میتوان گفت مشابه آن در کمتر کشور ثالث دیگری میتواند وجود داشته باشد.
علیرغم همه اینها، متأسفانه جامعه دانشجویی ما هنوز از فقدان یک نوع تحرک فرهنگی و پویایی اجتماعی جمعی رنج میبرد. این فقدان پویایی فرهنگی و پویایی منجر به همان دغدغه و نگرانی عمومی و بنیادینی شده که همه ما ایرانیها از آن رنج میبریم، یعنی فقدان شناخت صحیح و درست مالزیاییها از ما. اینکه آنها هنوز نمیدانند زبان فارسی یک زبان مستقل با قدمت چند هزار ساله است، ایرانیها عرب نیستند، ما یکی از پیشگامان صنعت فیلم و سینما در جهان هستیم، ما اساتید و شخصیتهای برجسته و بینالمللی زیادی داریم، ما در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای در باشگاه کشورهای تولیدکننده سوخت هستهای هستیم، جزء معدود کشورهای دارای فناوری تولید و پرتاب ماهواره به فضا هستیم، ما در ایران منارجنبان، چغازنبیل، تخت جمشید، مسجد گوهرشاد، دانشگاههای برجسته، جندی شاپور، رستورانهای عالی، تالارهای بزرگ، شهربازیهای پیشرفته، هتلهای چند ستاره، اتوبانهای بزرگ و …. داریم.
لازمه رهایی از همه این رنجها و عذابها و افزایش آگاهی جامعه میزبانمان از تاریخ، فرهنگ و تمدن کهن ایران، آغاز یک جنبش دانشجویی ایرانی با هدف پر کردن این شکاف آگاهی و نیز معرفی و شناساندن ایران بر پایه محورهایی است که در بالا به آنها اشاره شد. البته بسیار بهتر میبود که چنین دیپلماسی دانشجوییای به صورت جدی و هدفمند توسط دولت و دستگاههای ذیربط وجود میداشت، اما در فقدان آن و یا هرگونه کمتوجی به چنین پتانسیلی، رسالت میهنی و عرق ملی ما دانشجویان ایجاب میکند که خود و به صورت خودجوش دست به کار شویم. قطعاً دستیابی به آنچه در بالا اشاره شد، بویژه با توجه به شرایط و ظرفیتهای خوبی که امروزه در دانشگاههای مالزی برای ما فراهم است، در صورت بالا زدن آستین همت خیلی دور از انتظار نیست.
نویسنده : عباس قربانی
RSS