در حاشیه حضور فیلم «خانه پدری» در بخش اصلی جشنواره ونیز؛تیشه به ریشه آبروی خودمان

بیایید خودمان را جای آدم هایی بگذاریم که در آن سوی دنیا با هجمه گسترده ای از تبلیغات رسانه ای غرب قرار است با دیدن این گونه فیلم ها، درباره ایران و ایرانی ها قضاوت کنند… براستی تماشاچی غربی با دیدن تصویری ارائه شده از ایران در این فیلم، به خودش حق نمی دهد که درباره هسته ای شدن چنین کشوری با دیده تردید قضاوت کند؟

 

 

 

 

« معرفی تنها نماینده سینمای ایران در جشنواره قدیمی/ کیانوش عیاری با «خانه پدری» به ونیز می رود » این تیتر خبری است که این روزها ، اهالی سینمای ایران و لابد هر ایرانی هنر دوستی باید به آن ببالد. اجازه دهید داستان این فیلم ( که به یک دوره شصت – هفتاد ساله از زندگی یک خانواده سنتی و مردسالار می پردازد ) را با هم مرور کنیم:

پدری (با بازی مهران رجبی) با کمک یکی از پسرهای نوجوانش « محتشم » یکی از دختران تازه بالغ خود را که باعث آبروریزی ناموسی این خانواده شده، بی رحمانه و دور از چشم بقیه افراد خانواده به قتل می رساند و در زیرزمین خانه دفن می کند. رفته رفته اعضای خانواده از این قتل باخبر می شوند امّا از ترس پدرسالار بی رحم خانواده، راه سکوت را در پیش می گیرند. سال ها می گذرد و دختر محتشم (نوه خانواده) که دانشجوست  به حضور گور دختر نوجوان پی می برد. پدربزرگ فوت کرده و دختر جوان رو در روی پدرش که در قتل همدست پدربزرگ بوده، می ایستد و …

باید توانایی حیرت انگیز عیاری در اجرای باورپذیر صحنه ها را هم به داستان تکان دهنده این فیلم اضافه کنیم. آنان که سریال «روزگار قریب» و «هزاران چشم» وی را دیده اند، بر این باور صحّه می گذارند.

بگذارید سکانس اولیه فیلم خانه پدری را با هم مرور کنیم که با موضوع به دام انداختن دخترک جوان در    خانه ای بزرگ توسط پدر و برادرش شروع می شود. دخترک بخت برگشته را می بینیم که تنها به خانه که خلوت است،  بازگشته. پدر بی رحم که منتظر اوست از وی می خواهد که به زیرزمین رفته و به کار روفوگری قالی است بپردازد. دختر با دلشوره و ترس زیاد، به دام پا می گذارد و قتل بی رحمانه اتفاق می افتد.

این فیلم قرار است با کسب جایزه « افتخار » را برای ایران به ارمغان بیاورد!. تلخی این فیلم به حدی است که نیروی انتظامی به عنوان نهاد تولیدکننده، با وجود گذشتن چند سال از تولید آن، از اکران فیلم خودداری می کند. مدیر موسسه ناجی هنر در مصاحبه ای با روزنامه « بانی فیلم » گفت تلخی شدید و آزار دهنده فیلم، بخصوص در فصل های ابتدائی، چنان گسترده است که سازندگان آن ترجیح می دهند فیلم را بایگانی کنند. حالا این فیلم قرار است در جشنواره ونیز برای ایران افتخار آفرینی کند.

بعد از فیلم « یک خانواده محترم » که با زیرسوال بردن آرمان های دفاع مقدس، که تنها دستاورد آن «هو کردن»! ایران توسط تماشاگران سینمای جشنواره کن بود؛ حالا چشممان به جمال اکران جشنواره ای خانه پدری روشن شد. این سخن به این معنی نیست که نگارنده به غرض ورزی عیاری معتقد است. دردمندی و تلاش برای نشان دادن پدیده های اجتماعی دغدغه قدیمی این فیلمساز است که در همان کارهای ابتدایی وی نیز می توان رد پای آن را مشاهده کرد. برخلاف فیلم خانواده محترم که به عنوان تولید مشترک ایران و فرانسه نشان از بی درایتی طرف ایرانی اثر در دقت به مضمون این فیلم حکایت دارد، فیلم خانه پدری اساساً برای عرضه در بازار داخل تولید شده و بهتر بود به عنوان یک درد قدیمی در داخل مرزهای ایران دیده شود. امّا حالا پس از سال ها که سازنده اثر از اکران داخلی ناامید شده، ترجیح داده آنرا به جشنواره ای خارجی بدهد تا لااقل آنجا دیده شود.

بیایید خودمان را جای آدم هایی بگذاریم که در آن سوی دنیا با هجمه گسترده ای از تبلیغات رسانه ای غرب قرار است با دیدن این گونه فیلم ها، درباره ایران و ایرانی ها قضاوت کنند. آنها اگر باور داشته باشند که همه تبلیغات غرب درباره اوضاع فرهنگی و سیاسی و پیشینه انقلابی ایران دروغ محض است، در مقابل تماشای دو فیلم یاد شده چه قضاوتی باید داشته باشند؟ اینها که دیگر فیلم های سرشار از دروغ پردازی سینمای غرب (نظیر فیلم «۳۰۰») نیست. توسط فیلمساز ایرانی تولید شده است. هر دو فیلم هایی هستند که با مجوز و مشارکت نهادهای دولتی تولید شده است. (هر چند سفارش دهندگان خانه پدری به بایگانی آن راضی شده بودند و « سیمافیلم » نیز مشارکت خود را از فیلم دوم پس گرفت).

براستی تماشاچی غربی با دیدن تصویری ارائه شده از ایران در این دو فیلم ، به خودش حق نمی دهد که درباره هسته ای شدن چنین کشوری با دیده تردید قضاوت کند؟ یادمان باشد به قیمت تحسین هنری یک جشنواره خارجی، بهانه به دست دشمن ندهیم و تیشه به ریشه آبرو خودمان نزنیم.

منبع:

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.