دست پیشی که پس می خورد/ روزهای سختی پیش روی منطقه است

سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان  هدف این نشست را وحدت میان امت اسلامی در شرایط بحرانی کنونی در منطقه عنوان کرده است.

این در حالی است که پیشتر۳۷ شخصیت دینی سعودی در منطقه الشرقیه عربستان طی نامه ای سرگشاده خطاب به ملک عبدالله، علت اصلی ناارامی های اخیر این کشور را  اعمال سیاست تبعیض قومیتی از سوی ادارات و موسسات سعودی  علیه شیعیان این کشور دانسته بودند.

سیاستی که دستگاه امنیتی و دیپلماسی سعودی به تبع از آن به سرکوب شیعیان در بحرین پرداخته و از تروریست های تکفیری در عراق و سوریه حمایت می کند. فارغ از این رویکرد نفاق گونه سعودی ها در قبال تحولات منطقه، تلاش اخیر دربار سعودی برای برگزاری اجلاس  فوق‌العاده سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در مکه، نشان می دهد ، شاهزادگان سعودی که به دنبال فرار بن علی و سقوط دیکتاتوری مبارک و شروع قیام های مردمی در بحرین و یمن دچار بحران سیاسی و امنیتی شده  بودند، ظاهرا رویکرد جدیدی را برای مقابله با تحولات منطقه در پیش گرفته اند.
 

دیپلمات های سعودی همچون بسیاری از تحلیل گران و مقامات سیاسی دنیا در مقابل روند سریع تغییرات در تونس تنها نظاره گر بودند، با این حال پناه دادن به بن علی و همسرش در شهر ساحلی جده، این کشور را از همان ابتدا در  مقابل قیام های مردمی منطقه قرار داد.

کشیده شدن دامنه اعتراض های مردمی به مصر و  قرار گرفتن دیکتاتوری مبارک، مهمترین همپیمان منطقه ای آل سعود، در آستانه سقوط باعث شد تا دستگاه دیپلماسی سعودی دفاع همه جانبه ای را از مبارک تا دقایق آخر داشته باشد. با این حال اوضاع در لیبی متفاوت بود، این بار سعودی ها در کنار همپیمانان خارجی خود تلاش کردند تا با مداخله مستقیم نظامی حکومت ۵۰ ساله قذافی را سرنگون سازند.

اما هنگامی که موج بیداری اسلامی به یمن و بحرین دو کشوری که حکم ستون فقرات برای امنیت ملی عربستان را دارند رسید، سعودی ها بدون توجه به خواست شرکای غربی خود به صورت یک جانبه سیاست سرکوب و اشغال را پیش گرفتند. قتل عام گسترده شیعیان در بحرین و حوثی ها در یمن سیاستی بود که آل سعود برای ممانعت از تسری موج اسقاط نظام های دیکتاتوری و وابسته، به داخل عربستان در پیش گرفت. هرچند اعتراض چند ماهه شیعیان در شهرهای قطیف، دمام و العوامیه شکست این سیاست را نشان می دهد.

سعودی ها که در جریان بیداری اسلامی جایگاه خود را به عنوان یک قدرت منطقه ای از دست داده بودند، در ۱۶ ماهه گذشته با اتخاذ سیاستی تهاجمی نا امنی در سوریه، یکی از ستون های اصلی محور مقاومت در منطقه را  دنبال کرده اند. تهییج گروه های تکفیری و جریان های وهابی برای شیعه کشی در منطقه در کنار تسلیح مخالفان دولت سوریه و ترویج شیعه هراسی و ایران هراسی  محورهای اصلی راهبرد سعودی ها در قبال دمشق و متحدان منطقه ای آن بوده است.

انفجارهای خونین دمشق در آستانه ماه مبارک رمضان که به کشته شدن مقامات عالی رتبه امنیتی و نظامی سوریه انجامید از یک سو، و همچنین افزایش انفجاری تحرکات تروریستی مخالفان مسلح در شهرهای مختلف سوریه از جمله پایتخت  از سوی دیگر، را  می توان این گونه تفسیر کرد  که ظاهرا سعودی ها و همپیمانان منطقه ای و فرا منطقه ای شان تصمیم گرفته اند با بهره گیری از تمام توانشان کار حکومت سوریه را یکسره کنند.

روزهای آینده در سوریه روزهای خونینی خواهد بود. واقعیتی که سعودی ها خود طراح آن بوده و به خوبی به آن واقفند، از همین رو است که پیشاپیش به استقیال آن می روند. وقایعی که می تواند امنیت منطقه را به طور جدی به چالش بکشد. ظاهرا سعودی ها با ابراز نگرانی خود از افزایش “تنش های مذهبی” و به خطر افتادن “وحدت امت اسلامی”  دست پیش گرفته اند که پس نخورند. با این حال بایستی منتظر روزهای آینده بود، روزهایی که قرار است تکلیف منطقه را برای سال های آینده تعیین کند.


MehrNews Rss Feed

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.