جام جم آنلاین: بعد از ظهر یکی از روزهای اواسط تابستان است. خورشید در میانه آسمان قدرتنمایی میکند و اشعههای تند و داغ آفتاب چونان سوزنهایی بر پوست مینشیند و میسوزاند. از این گرمای تند و تیز به چهاردیواری خانه پناه آوردهام و از پنجره هرم گرما را بر آسفالت خیابان نگاه میکنم.
چشم میچرخانم و کاجهایی را که در طول این ماهها بدون قطره آبی به زندگی ادامه میدهند میبینم. فضای سبزی که شهرداری هم به فکر آن نیست.
کاجهایی که گاه در آتش طمع انسانها، ایستاده میمیرند و پیگیریهای گاه و بیگاه هم بهجایی نمیرسد. اما امروز چشمانم شاهد اتفاق جدیدی است.
آنها که طمعشان را پایانی نیست و تا دل کوه را ساختهاند؛ نخالههای ساختمانی و آثار تخریب زندگی در کوچه باغها را به دست کارگرانی تشنه دستمزد یک روز کار، به پای کاجهای تشنه آب میریزند.
تند و سریع میریزند و میگریزند تا آدمها و درختان و پرندگان و هوا بدانند هیچ قانونی برای حفاظت از محیط زیست و فضای سبز این شهر وجود ندارد.
گویا ارادهای برای مقابله با این قانونشکنیها نیست. بدتر از همه این که میدانم این یک شروع است؛ میدانم بزودی این به اصطلاح فضای سبز ابتدای جاده سوهانک تهران، محلی برای انباشت پس ماندههای تمامنشدنی ساختمانسازهای منطقه خواهد شد البته به عنوان یک شهروند با شماره ۱۳۷ هم تماس گرفتم، اپراتوری حرفم را شنید؛ یادداشت کرد و یک کد پیگیری هم داد.
کدی که نمیدانم از چه کسی میتوان پیگیرش بود. چراکه سالهاست گوشمان پر شده از این کدها و پیگیریها و…
این نوشته هم دیگر تنها درد دل یک شهروند است، کسی که دلش میخواهد باز هم گنجشکها به شهرش بازگردند و کلاغها پرندگان یکه تاز پایتخت لقب نگیرند.
نیلوفر اسعدیبیگی -جامجم
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version