دلنوشته ای با خدای خود…

دلنوشته ای با خدای خود…

خدایا ..

چه لحظه هایی که در زندگی ترا گم کردم اما تو همیشه کنارم بودی …

چه دقیقه ها که حضورت را فراموش کردم اما تو فراموشم نکردی…

چه ساعت هایی که غرق در شادی و غرور، تو رو که پشت همه موفقیت هام قایم شده بودی از یاد بردم اما تو همیشه به یادم بودی …

چه روزهایی که سرمو تُو لاکم کردم و توی غصه هایی که فکر میکردم تو برای تلافی کارهای بدم برام فرستادی دست و پا زدم ، اما تو همیشه کاری کردی که به صلاح من است …

وقتی خسته از همه جا و همه کس ناامیدانه به تو پناه آوردم تو پناهم دادی…

وقت از آدم های دور و برم دلم گرفت …

و دنیا غم هاش و بهم ارزونی کرد تو به قلبم آرامش دادی…

تو با حضورت به خنده هام هدف دادی ، به گریه هام دلیل دادی ، به زندگیم ، به نفس کشیدنم رنگ دادی…

وقتی قلبم تپید تو همه عظمت و بزرگیت رو تو قلب کوچک و خسته ام جا دادی…

وقتی دوستام درددلاشون را برام گفتن و من خالصانه رو به درگاهت براشون دعا کردم فهمیدم که غم و غصه های دیگرون بارش سنگین تر از از غصه های خودمه…

اون وقت تو وجودم شیرینیه به یاد دیگران بودن رو چشیدم …

وقتی بهم بخشیدی و ازم گرفتی فهمیدم این معادله زندگیه نه غصه خوردن واسه نداشته هاش …

نه شاد بودن واسه داشته ها …

و وقتی به ازای نداشته ها بهم چیز های دیگه ای دادی اونوقت به بزرگی و مهربونیت بیشتر پی بردم …

و فهمیدم بیشتر از اون چه که هستی باید مهربون باشی …

خدا جونم خیلی دوست دارم خیلی زیاد و به خاطر همه چیز ممنون…

خدایا به خاطر سه چیز سپاسگذارم
دادن هایت ، ندادن هایت ، گرفتن هایت…
دادن هایت را نعمت ، ندادن هایت را رحمت ، گرفتن هایت را حکمت می دانم

۱۱۹

برچسب ها: انتهای خبر / سایت جام نیوز


جام نیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.