دو کلمه درباره ازدواج دوم

دومین باردومین یار

طلاق پدیده تلخی است که آثار مخرب روانی آن به راحتی از ذهن و زندگی اشخاص پاک نمی شود. اختلاف های زناشویی زندگی را چنان پرتلاطم می کند که زن و مرد برای گریز از این شرایط راهی غیر از جدایی ندارند اما جدایی خود آغاز راه است و رسیدن به آرامش و از سرگیری زندگی مجدد و به عبارتی ازدواج دوباره نیازمند داشتن برخی اطلاعات، صبر و تحمل و تامل بیشتر است…

دقیقا نمی توان گفت چه مدت بعد از طلاق می توان دوباره ازدواج کرد. مطالعه های صورت گرفته در آمریکا نشان می دهد که به طور متوسط باید بین ازدواج اول و ازدواج دوم ۳ سال و نیم فاصله باشد. بنابراین ملاحظه های بیشتری لازم است تا بتوان مانع از شکست ازدواج دوم شد چرا که این بار آسیب روانی وارده بسیار بیشتر و چه بسا جبران ناپذیرتر هم باشد. به نظر من اگر همه شرایط برای ازدواج مجدد مهیا باشد، قطعا این روند زمانی کمتر از ۲ سال نخواهد بود.

● سوگ بعد از طلاق

بسیاری از جدایی ها با کینه توزی و دشمنی خاتمه می یابد. طلاق با از دست دادن به اتمام می رسد و در این رابطه هر دو طرف چه مرد و چه زن ناگهان با کاستی مواجه می شوند. طرف مقابل هر چقدر هم که بد و غیرقابل تحمل باشد دیگر حضور ندارد و فرد بعد از طلاق تنها خواهد شد. این اولین پیشامد دوره سوگ است؛ سوگ تنهایی، سوگ عمر از دست رفته، سرنوشت نامعلوم برای خود و بچه ها و… هر همسری نقش هایی را در زندگی داشته که به یکباره و با رفتن اش به عهده طرف مقابل گذاشته است؛ مثلا مدت ۱۰ سال مایحتاج خانه را تهیه می کرده یا حضور مردی که در خانه نقش نگهبان و مدیر داشته و با ترک خانه، نوعی ناامنی اتفاق افتاده است.

طلاق فقط غم از دست دادن نیست بلکه احساس های مختلفی مثل خشم، حس گناه، ناامیدی و… در کنار غم سراغ فرد متارکه کرده می آید. وقتی عزیزی از دست می رود بعد از آن ممکن است بستگانش دچار علایمی از افسردگی، خشم، انزوا و… شوند. سوگ مرگ بعد از ۲ ماه، ۶ ماه، یا بیشتر فروکش می کند و اطرافیان متوفی به تدریج موضوع مرگ را می پذیرند ولی براساس تجارب ما سوگ طلاق بسیار طولانی تر و عذاب آورتر از سوگ مرگ است به خصوص اگر با آزار و اذیت از جانب همسر یا خانواده نیز همراه شود.

● سرزنش بعد از طلاق

در کشور ما خود طلاق شاید آنقدر برای فرد مهم نباشد اما سرزنش و نیش و کنایه دیگران به خصوص فشار از جانب پدر و مادر، آثار مخرب روحی فراوانی روی فرد متارکه کرده خواهد داشت. گاهی پدر و مادرها همه واقعیت ها را می بینند و از نزدیک شاهد ماجرا هستند ولی خودخواهانه ترجیح می دهند چشم خود را روی حقایق ببندند تا مانع از طلاق فرزندشان شوند با این ذهنیت که «مردم چه می گویند». به خصوص این فشار روی فرزندان دختر خانواده خیلی بیشتر است. کسی درباره مرد مطلقه صحبت نمی کند ولی دید خیلی ها مناسب نیست و همین تفکر بیمارگونه پدر و مادر یا حتی برادر نوجوان را نیز وادارد دختر خانواده را محدودتر کنند.

● شانس ازدواج دوباره بعد از طلاق

در ایالات متحده آمریکا ۲۵ درصد مردان و زنانی که طلاق می گیرند دیگر ازدواج نمی کنند زیرا در آنجا روابط بین زن و مرد نسبت به کشور ما آزادتر است و چه بسا آنها سال ها بدون هیچ گونه عقد و قراردادی با یکدیگر و زیر یک سقف با هم زندگی کنند. در کشور ما به علت مسایل شرعی و عرفی، محدودیت هایی برای زنان و مردان وجود دارد. زنان و مردانی که یکبار طلاق را تجربه می کنند نسبت به افرادی که تا به حال ازدواجی نداشته اند شانس کمتری برای ورود به زندگی مشترک بعدی دارند. این شانس با وجود داشتن فرزند و بی کاری، کمتر و کمتر می شود. نداشتن کار مناسب یکی از معضلاتی است که بعد از طلاق به خصوص در قشر زنان دیده می شود. در جامعه امروزی، داشتن شغل در زنان احتمال انتخاب شدن از جانب مردان را بالاتر می برد همچنین کار کردن زن باعث می شود با دنیای بیرون ارتباط بیشتری داشته باشد و بتواند بهتر زوج یابی کند.

● سردرگمی بعد از طلاق

وقتی مرد و زن با هم متارکه می کنند دچار یک دوره طولانی از سردرگمی، پشیمانی، خشم و افسردگی می شوند و خیلی وقت ها ممکن است دست به کارهایی بزنند که عقل و منطق در آن جایی نداشته باشد. حس پشیمانی، حس شایعی است و همین مساله شاید مرد یا زن را به این تفکر وادارد که دوباره به زندگی برگشته و اشتباه های گذشته را جبران کند اما متاسفانه برگشت به این الگوی معیوب، کاملا غیرمنطقی است و نتیجه نیز چیزی جز تکرار خطاهای قبلی نخواهد بود.

● ۷ نکته درباره دومین ازدواج

اگر شما هم به تازگی از همسرتان جدا شده اید، رعایت این چند نکته می تواند کمک زیادی در ادامه مسیر زندگی تان داشته باشد:

۱. مشکل های اقتصادی ناشی از ازدواج قبلی کاملا باید حل شود به عنوان مثال مهریه دادن از جانب مرد و مهریه گرفتن از طرف زن باید کاملا امری تمام شده باشد مثلا زن نباید منتظر بماند تا دریافت مهریه کاملا تمام شود و سپس ازدواج کند. در ازدواج بعدی به هیچ وجه نباید درگیری مالی وجود داشته باشد.

۲. سعی کنید با مسایل اجتماعی پیش آمده کنار بیایید. به نگرش مردم اهمیت ندهید و مشکل هایتان را کاملا با خانواده حل کنید و هر زمانی از نظر عاطفی آمادگی پذیرش فرد دیگری را در زندگی داشتید وارد ازدواج بعدی شوید.

۳. خیلی وقت ها زنان یا مردانی که در شرف طلاق هستند به دلیل دردناک بودن آن قبل از طلاق عجولانه جانشین دیگری پیدا می کند و با این امید که بعد از جدایی از همسر تنها نخواهند بود و فرد دیگری در انتظارشان است، جدا می شوند و بلافاصله در رابطه دیگری گرفتار می شوند. در این مرحله افراد آمادگی لازم را ندارند و از فرد دیگری به عنوان درمان استفاده می کنند و به طور ناخودآگاه عواطف ناخوشایند و خواسته های برآورده نشده رابطه قبلی را به رابطه جدید انتقال می دهند. باید بدانید این رابطه نیز محکوم به فنا خواهد بود. رابطه بعدی حتما باید در فضایی آرام و عاری از عصبانیت و خواهش بی جا شروع شود.

۴. همه انسان ها برنامه خاصی برای زندگی شان دارند. در گیر و دار طلاق این نظم کاملا به هم می ریزد و همه چیز آشفته می شود. سعی کنید بعد از طلاق به برنامه عادی زندگی تان مانند آنچه که در دوران تجرد داشتید، برگردید و به این وسیله آرامش خود را به دست آورید.

۵. آمارها حاکی از آن است که بیشترین طلاق در خانم های خانه دار است. توصیه من به خانم ها این است وقتی آشفتگی را در زندگی زناشویی تان می بینید و احتمال جدایی در آینده وجود دارد، قبل از متارکه به فکر کار و تامین مالی زندگی خود باشید. داشتن درآمد حتی خیلی اندک نقش بسزایی در زندگی یک زن خواهد داشت.

۶. وقتی آرامش پیدا کردید و توانستید با پدیده طلاق کنار بیایید، حتما با یک مشاور که در زمینه ازدواج فعالیت می کند، مشورت کنید و با او نقاط قوت و نقاط ضعف زندگی تان را مرور کنید، اشتباه های خود را بررسی کنید و ببینید که قادر به انجام چه کارهایی بودید ولی در انجام آن غفلت کرده اید. این ارزیابی ها و در نهایت جمع بندی و نتیجه گیری کمک شایانی در زندگی مشترک بعدی تان خواهد داشت.

۷. یکی از عمده مشکل هایی که ما روان پزشکان در جلسه های مشاوره ازدواج داریم، این است که مراجعان از ما انتظار دارند نقش یک کارآگاه را داشته باشیم. بعضی از مراجعان ما انسان هایی چندلایه هستند که به راحتی نمی توان به افکارشان پی برد و پوشیده صحبت می کنند. در جلسه های مشاوره باید صادقانه راجع به خودتان حرف بزنید و اجازه دهید تا شناخته شوید. مشاوره قبل از ازدواج زمانی پاسخگوست که حداقل ۶ ماه از آشنایی مرد و زن گذشته باشد. به نظر من آزمون های روان شناسی از دقت و اعتبار کافی برخوردار نیستند. بهترین کمک را می توانیم از خود انسان ها بگیریم و صحبت کردن با افراد به مراتب دقیق تر و بهتر از هرگونه آزمونی است.
        
    
    
دکتر سامرند سلیمی
روان پزشک، روان درمانگر و مشاور ازدواج، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران     
روزنامه سلامت

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.