سربداران ترکیبی از واقعیت و داستان

جام جم آنلاین: یکی از ویژگی‌های مهم دهه ۶۰ پا گرفتن دوباره تولید فیلم و سریال در سینما و تلویزیون بود، چراکه باید مفاهیم اولیه این دو رسانه به گونه‌ای بازتعریف می‌شدند تا با تغییر و دگرگونی‌ای که در جامعه و مردم اتفاق افتاده بود، همساز شوند.

با توجه به این‌که الگوی روشن و قابل استنادی برای مجموعه‌هایی مطابق با مفاهیم و دیدگاه‌های جدید در تلویزیون وجود نداشت این مسیر خواه ناخواه از میان تاریخ و مستندات گذشته عبور کرد.

به این ترتیب، ساخت سریال‌هایی با تکیه بر رویدادهایی که در گذشته این سرزمین رخ داده و سرانجام و بازتاب اتفاقات مشخص و قابل تحلیل بود، خطر کمتری داشت.

هم برای برنامه‌سازان و هم مدیران تلویزیون تا بتوانند به شکلی قابل دفاع مخاطب را با کارکردهای جدید این رسانه بخصوص از وجه فرهنگسازی، تبلیغاتی و پیام‌رسانی آشنا کرده، در واقع مخاطب هدف خود یعنی خانواده‌ها را جذب کنند.

به این شیوه بود که تلویزیون با احیای ظرفیت‌های بالقوه این رسانه توانست دست همراهی مخاطب را با اعتماد به گذشته تاریخی آنها بگیرد و با پررنگ کردن این اعتماد، به نوعی جایگاه خود را میان خانه و خانواده‌ها محکم کند.

مجموعه تلویزیونی «سربداران» یکی از نخستین سریال‌هایی بود که با چنین دورنمایی شکل گرفت و راه به حریم خانه مخاطبان دهه ۶۰ پیدا کرد.

البته تولید سریال «هزاردستان» زنده‌یاد علی حاتمی قبل‌تر از این مجموعه، یعنی سال ۵۸ شروع شده بود که با چند سال وقفه سال ۶۶ روی آنتن شبکه یک رفت.

سریال سربداران، سال ۶۳ براساس فیلمنامه‌ای از مرحوم کیهان رهگذر ساخته شد که تهیه‌کننده و مشاور کارگردان هم بود.

او که دانش آموخته تئاتر از دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود پیش از این تجربه، فیلمنامه سینمایی «سفیر» را همراه فریبرز صالح نوشته بود که آن فیلمنامه هم با یک قصه فرعی به قیام عاشورا می‌پرداخت.

همان‌طور که اشاره شد فیلمنامه سربداران با تکیه بر مستندات تاریخی به نگارش درآمد. قیام سربداران خراسان در قرن هشتم هجری به رهبری شیخ حسن جوری علیه ایلخانان مغول که بر ایران تسلط پیدا کرده بودند، محور اصلی این قصه بود.

درباره ریشه این نام و قیامی که به قیام سربداران معروف شد در منابع مختلف تاریخی به موارد متعددی اشاره شده است.

اما نکته مهم این است که در نگارش فیلمنامه، داستان واقعی شکل‌گیری این قیام به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر در گذر زمان و عبور از فیلتر ذهنی نویسنده، درام‌پردازی شد و ماحصل کار، ترکیبی از واقعیت و داستان بود که از زاویه دید محمدعلی نجفی به عنوان کارگردان به مجموعه‌ای قابل دفاع و ماندگار تبدیل شد.

نجفی که خود دانش‌آموخته رشته معماری بود پیش از این فیلم‌های سینمایی «لیله‌القدر» و «جنگ اطهر» را ساخته بود و نکته مهم‌تر این‌که قبل از انقلاب تئاتر کار کرده و نمایش «سربداران» را در حسینیه ارشاد روی صحنه برده بود.

این پیشینه و پیدا کردن نقاط اشتراک با کیهان رهگذر باعث شد مجموعه تلویزیونی سربداران شکل بگیرد که ذهن ساختارمند نجفی به عنوان یک معمار در چگونگی تبدیل‌شدن آن به یک اثر منحصر به فرد تأثیر به سزایی داشت.

در واقع این ساختارمندی بخصوص در تصویرسازی و اجرا وقتی با درام‌پردازی ذهن مرحوم رهگذر تلفیق شد ماحصل کار را به یک اثر شسته رفته که مسیر خود را از میان تاریخ و واقعیت باز می‌کرد تبدیل کرد، اما در نهایت به مقصد خاص خود می‌رسید نه لزوماً هر آنچه در تاریخ ثبت شده بود.

همین نکته بود که در زمان پخش مجموعه، حاشیه‌سازی‌هایی شد و در نهایت به سانسور و حذف بخش‌هایی از آن انجامید.

مثل سرانجامی که در قصه برای شیخ حسن جوری طراحی شد که همراه با سربداران تبعید را انتخاب می‌کرد. در حالی که در واقعیت شیخ حسن در یکی از جنگ‌ها با سپاه حاکم هرات به قتل رسید و سربداران نیز تلفات سنگینی داد.

به شخصیت فاطمه که شیفته‌وار در جستجوی شیخ حسن جوری بود ـ در واقع شیفته شخصیت معنوی شیخ حسن و منش، اعتقادها و سخنان او ـ نیز انتقادها وارد شد بخصوص درباره واقعی بودن این شخصیت.

اما محمدعلی نجفی همان زمان با تأکید بر این‌که قصدش ساختن یک فیلم بوده و به تاریخ بدهکار نیست، بلکه تاریخ بهانه‌ای است برای روایت قصه (نقل به مضمون)، رویکرد خاص خود و طبعاً مرحوم رهگذر را به تاریخ مشخص کرد، هر چند در ادامه همین انتقادها، بخش‌هایی از حضور کاراکتر فاطمه در مجموعه حذف شد.

سربداران در کنار نویسنده و کارگردانی هوشمند، در وجوه دیگر نیز از حضور حرفه‌ای‌های هر رشته بهره برد. افرادی که امروز همچنان متخصص و تأثیرگذار هستند.

از فرهاد فخرالدینی که ساخت موسیقی متن و تیتراژ ماندگار کار را به عهده داشت گرفته تا جلال‌الدین معیریان و بیژن محتشم که چهره‌پردازان این مجموعه تاریخی بودند و تبدیل کردن چهره‌های بازیگران ایرانی به کاراکترهای نمایشی از قوم‌های مختلف، جلوه هنرشان را برجسته‌تر می‌کند.

مرحوم علی کسمایی، پدر دوبله ایران هم که در دوبله آثار پرشخصیت و بخصوص تاریخی متخصص بود مدیریت دوبلاژ سریال را به عهده داشت.

گروه کارگردانی که در کنار نجفی حضور داشت نیز هر کدام امروز کارگردانان مستقلی شده‌اند از علی ژکان گرفته تا اصغر هاشمی و همچنین افسانه بایگان که در نقش ترکان خاتون نیز حضور پیدا کرد.

فهرست بلندبالای بازیگران حرفه‌ای این سریال، یکی دیگر از نقاط قوت و برجسته آن است. در این مجموعه امین تارخ به عنوان بازیگری مسلط و هوشمند در نقش شیخ حسن جوری به مخاطب معرفی شد.

در کنار او بازیگر برجسته‌ای به نام علی نصیریان در نقش قاضی شارح خوش درخشید ـ همچون نقش‌آفرینی‌هایش در فیلم‌های مستقل آن زمان ـ و توانست این کاراکتر منفی را با جزئیاتی در شخصیت‌پردازی و ریزه‌کاری‌هایی در بازی، ملموس و جذاب کند و تا مدت‌ها عنوان این کاراکتر را یدک بکشد.

محمدعلی کشاورز در نقش خواجه قشیری، مرحوم فیروز بهجت‌محمدی در نقش طغای، مرحوم جمشید لایق در نقش ارغون‌شاه، عنایت بخشی، فتحعلی اویسی، حسین محجوب، اسماعیل محرابی، بهروز بقایی، علیرضا شجاع نوری و درگذشتگانی مثل عطاءالله زاهد، جهانگیر صمیمی‌فرد، رضا کرم‌رضایی و… از دیگر بازیگران حرفه‌ای این مجموعه بودند.

علاوه بر وجوهی که گفته شد ساخت این مجموعه در آن مقطع توانست به شک و تردیدهایی که نسبت به موجودیت و مشروعیت سینما و فیلم و سریال وجود داشت، خاتمه دهد و رسالت این هنر ـ صنعت را به عنوان تربیت‌کننده نسل‌ها و همچنین کارکردهای سازنده و قابل دفاع آن در معرض دید همگان قرار دهد؛ هنر ـ صنعتی که چه بسا با تکیه بر عمده آثار قبل از انقلاب، حرفی برای دفاع و ارتباط با مخاطب خانواده که دنبال وجهی ورای سرگرمی و وقت‌گذرانی بود، نداشت و به نوعی خانواده‌ها نسبت به دنیای فیلم و سینما بی‌اعتماد شده بودند.

این مخاطبان در مواجهه با مجموعه‌ای که در آن قصه‌ای از گذشته تاریخ به گونه‌ای بازسازی شده بود که هم مفاهیم اعتقادی ـ اخلاقی امروز آنها را برجسته می‌کرد هم قابل استناد بود، به این نتیجه رسید که می‌تواند در کنار گذران وقت مقابل پرده سینما یا کادر کوچک تلویزیون به درکی جدید از گذشته و حال خود برسد و تحلیل کند بدون آن که اصول و مبانی‌ای که حفظ آنها در کانون خانواده اهمیت داشت زیر سوال برود.

در کنار انتقال این مفاهیم و کارکردهایی که در اندازه وسیع‌تر، مجموعه تلویزیونی سربداران داشت با نگاه حرفه‌ای به وجوه هنری از طراحی صحنه و لباس گرفته تا چهره‌پردازی، موسیقی، دوبله، کارگردانی، فیلمنامه‌نویسی و… توانست سطح سلیقه مخاطب آن روزگار را نیز ارتقا دهد و امروز هم پس از گذشت سه دهه همچنان قابل دفاع و جذاب باشد.

شخصیت‌پردازی دراماتیک این مجموعه، منفی ترین کاراکترها را نیز ملموس و باورپذیر کرد و قهرمان و ضدقهرمان را به یک نسبت مورد توجه قرار داد.

در این میان تصویری زمینی که از حماسه آفرینی‌های مردم این سرزمین ارائه شد در کنار قرینه‌پردازی با شرایط روز کشور ـ در فاصله کوتاهی بعد از انقلاب و درگیر بودن همزمان با جنگ عراق ـ باعث شد مجموعه سربداران به عنوان یک سریال حماسی به دور از نگاه سطحی و اغراق شده در ذهن مخاطبان دیروز و امروز ثبت شود بخصوص در دهه‌های بعد، بیشتر مجموعه‌های تاریخی نوعی نگاه سهل، اغراق شده و سیاه و سفید نسبت به رویدادها و شخصیت‌های منفی و مثبت داشتند که بیش از هر چیز نگاه سلیقه‌ای به تاریخ را نشان می‌داد آن هم به منظور تغییر واقعیت نه الزام درام و داستان‌پردازی.

با تکیه بر این قیاس که با توجه به تولیدات این سال‌ها همچنان راه برای آن باز است، همچنان جایگاه مجموعه‌های قدیمی‌تر که بخصوص محصول دهه ۶۰ هستند، در ذهن مخاطب همچون یک الگو ثبت شده است. 

واقعیت دراماتیزه شده

مجموعه سربداران ملهم از واقعیت تاریخی بود که از دریچه ذهن نویسنده و کارگردان دراماتیزه شد. درواقع شرایط آن مقطع زمانی و حال و هوای جامعه در برجسته شدن و تأثیرگذاری قصه نقشی بسزا داشت، چراکه زمان زیادی از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود و جامعه در کنار مفاهیم و دیدگاه‌های جدید، بشدت دنبال قرینه‌پردازی این انقلاب با مستندات تاریخی در گذشته بود تا بتواند ما به ازاء‌هایی برای این حرکت بیابد عظمت آن برایش تداعی شود.

همچنین درگیر بودن کشور در جنگ با عراق نیز روحیه وطن‌پرستی و دفاع از آب و خاک را تشدید کرد تا بر بستر واقعگرایی این قصه، برای مخاطب گذشته و حال سرزمین‌اش و مصائبی را که این خاک و میراث دارانش متحمل شدند تا این امانت را به نسل‌های بعدی بسپارند، قابل درک و باورپذیر شود.(جام جم – ضمیمه قاب کوچک)

سحر عصرآزاد


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.