جام جم آنلاین: دختربچه بیقراری میکند، همانطور که مچ دستش محکم در پنجههای مادر است، از پلهها بالا میروند، گریهاش بلندتر میشود و اخمهای مادر بیشتر در هم میرود. به بالای پلهها که میرسند، مادر عاصی شده، دست دختربچه را رها میکند و با همان دست به سر کودک میکوبد.
پدر و مادر غرق در تماشای ویترین مغازهها هستند، با هم پچ پچ میکنند و نگاه از پسربچه همراهشان گرفتهاند.
یک آن کافی است تا کودک از آنها دور شود و با شیطنت به کوچهای برسد که خودرویی برای نخوردن به او صدای ترمزش خیابان را پر کند و نگاهها را به سمتش بچرخاند.
رنگ از صورت کودک پریده و مادر از دور جیغ کوتاهی میکشد و پدر هراسان به سمت کودک میرود و پیش چشم همه، به صورت کوچک او سیلی میزند …
معلمی میگفت: تنبیه بدنی در مدارس ممنوع است و اگر معلمی این تخلف را مرتکب شود، پدر و مادرها در بسیاری موارد مدرسه را بر سر معلم خراب میکنند. جالب این که همین پدر و مادر به خود حق میدهند در هر زمانی که عاصی شدند، دست روی کودک دراز کنند.
ضربالمثلی که میگوید چوب مادر گل است در فرهنگ سنتی برخی خانوادهها، کودک را به بخشی از اموال والدین تبدیل میکند و کم نیستند خانوادههایی که حق تنبیه بدنی را برای خود قائلند. پدری با افتخار میگفت: من از پدرم کتک خوردم و این گونه جواز ضرب و شتم پدرانه را برای خود صادر میکرد.
کارشناسان مسائل روانشناسی معتقدند، مهم نیست ضرب و شتم از سوی چه کسی انجام شود؛ مهم این است که کتک خوردن در هر سنی و از سوی هر کسی، بخشی از شخصیت فردی را خدشهدار میکند و غرور فرد را میشکند. بخصوص اینکه برخی والدین به تصور اینکه کودکشان هنوز به سن تشخیص نرسیده، او را مقابل چشم دیگران تنبیه میکنند که تاثیر منفی کتک را چند برابر میکند.
علاوه برتنبیه بدنی متاسفانه ناسزاگویی به فرزند هم در بین ما رسم رایجی است که تاثیرش شانه به شانه تنبیه میزند.
برخی والدین به این بهانه که چون پدر و مادر کودک با کلام نشانه میروند و به خود بیحرمتی کردهاند، هیچ مشکلی پیش نمیآید، ناسزاگویی را تکرار میکنند، بیخبر از اینکه، نه تنها حرمت خود را میشکنند که راه را برای بیحرمتی کودک به خود، باز میکنند.
کتایون مصری – دبیر گروه جامعه
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version