سوره: نبا آیات:۳۰ ـ ۱۷

جام جم آنلاین: آیات این سوره با استدلال به نظام حکیمانه حاکم بر طبیعت، برپایى قیامت براى اجراى نظام پاداش و کیفر را لازمه حکمت الهى شمرده و هستى انسان بدون آن را عبث و بیهوده مى‏داند.

در آیات قبل اشاراتى به دلایل مختلف معاد آمده بود، در این آیه به عنوان یک نتیجه‌گیرى، مى‌فرماید: «روز جدایى (روز رستاخیز) میعاد همگان است.»

تعبیر به «یوم الفصل» تعبیر بسیار پرمعنایى است که بیانگر جدایی‌ها در آن روز عظیم است: جدایى حق از باطل، جدایى صفوف مومنان صالح از مجرمان بدکار، جدایى پدر و مادر از فرزند، و برادر از برادر.

قیامت از جهتى «یوم الجمع» است که همه در آن اجتماع مى‏کنند و از جهتى‏ «یَوْمَ الْفَصْلِ» نامیده شده، زیرا خوبان از بدان و حق از باطل جدا می‌شود.

دنیا، مقدمه قیامت است و این همه نعمت عبث و بیهوده نیست. به پیوندها و روابط دنیوى دلخوش نباشید که روزى همه چیز گسسته مى‏شود. باید توجه داشت انسان با مرگ، رها و فراموش نمى‏شود.

از آیات قرآن بخوبى استفاده مى شود که دو حادثه عظیم به عنوان «نفخ ‌صور» واقع مى شود، در حادثه اول نظام جهان هستى به هم مى‌ریزد، و تمام اهل زمین و همه کسانى که در آسمان‌ها هستند مى‌میرند، و در حادثه دوم، جهان نوسازى مى شود، و مردگان به حیات جدید بازمى‌گردند و رستاخیز بزرگ انجام مى‌گیرد و آیه ۱۸ اشاره به نفخ دوم است.

«مرصاد» یعنى کمین‏گاه و «طاغین» از «طغیان»، بى‏اندازه پیش رفتن در معصیت است. «مئاب» از «اوب» به معناى قرارگاه و رجوع است و فرجام را از آن جهت مئاب گویند که انسان با عمل خود آن را فراهم کرده و اکنون به آن بازمى‏گردد. «احقاب» جمع «حقب» به معناى مدت طولانى است.

در روایات مى‏خوانیم: «احقاب» جمع «حُقب» و هر حقب ۶۰ سال و به گفته بعضى ۸۰ سال است که هر روز آن مثل هزار سالى است که شما در دنیا مى‏شمارید. «حمیم»، آب داغ و «غساق»، آب زردى است که از زخم و چرک و خون خارج مى‏شود.

با توجه به عدالت الهى که کیفر و جزا مطابق عقائد و کردار است، پس زیادى عذاب در آیه‏ «فَلَنْ نَزِیدَکُمْ إِلَّا عَذاباً» به خاطر زیادى کفر و فرار از حق است.

حتى احتمال حساب و کتاب در قیامت، براى کنترل انسان کافى است. در واقع بى‏اعتقادى به قیامت، رمز طغیان است. از طرفی انکار قیامت، زمینه انکار همه چیز است‏. ریز و درشت کارها حساب و کتاب دارد و خداوند احاطه علمى به همه چیز دارد و این احاطه، ثابت و باقى است.

تاکید بر مساله وجود موازنه میان «جرم» و «جریمه» برای این است که گمان نشود چیزى از اعمالمان بى‌حساب و مجازات مى‌ماند و نیز هرگز فکر نکنیم این کیفرهاى شدید غیرعادلانه است. این حقیقت در بسیارى از آیات قرآن منعکس است.

در یک‌جا مى‌فرماید: «هرکارى را که انجام دادند در نامه‌هاى اعمالشان ثبت است و هر عمل کوچک و بزرگى نوشته مى شود» (قمر/۵۲ و ۵۳). و در جاى دیگر مى‌خوانیم: «ما آنچه را از پیش فرستاده‌اند و همچنین تمام آثار آنها را مى‌نویسیم» (یس /۱۲) لذا هنگامى که نامه اعمال مجرمان را به دست آنها مى‌دهند فریادشان بلند مى‌شود، مى‌گویند: «اى واى بر ما! این چه کتابى است که هیچ کار کوچک و بزرگى نیست مگر این که آن را ثبت و شماره کرده است»؟! (کهف /۴۹). این اعتقاد مانع بزرگى میان انسان و گناه ایجاد مى‌کند و از عوامل مهم تربیت محسوب می‌شود.


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.