شباهت زندگی با ترافیک

۲۱ام بهمن ،

قطره‌های ریز باران به شیشه می‌خورد ورفته رفته هوا روبه تاریکی می‌رفت یکی از مسافران به آرامی با تلفن همراه صحبت می‌کرد و سه خانمی که روی صندلی عقب نشسته بودند نیز با یکدیگر حرف می‌زدند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران؛ ترافیک سنگین بود اما ماشین‌هایی که در خط دو حرکت می‌کردند با سرعت می‌رفتند ولی تاکسی‌ها و خودروهای مسافربر شخصی در خط یک خیابان حرکت می‌کردند.

همین‌طور که به آرامی در خط یک خیابان می‌راندم با خودم گفتم زندگی هم شبیه همین است عده‌ای با سرعت از مشکلات می‌گذرند. اما برخی همیشه در ترافیک مشکلات اند وبه طرق مختلف با آن درگیرند.

کمی بعد که ترافیک روان شد به این فکر افتادم که چقدر مسیرها برایم تکراری و کسل کننده شده‌اند!

از خودم پرسیدم چند سال باید کار کنم و خیابان‌ها را بالا و پایین کنم تا بتوانم سوار یکی از ماشین‌های مدل بالایی که هرروز می‌بینم شوم.

همین‌طور که با ناامیدی به همه چیز نگاه می‌کردم ناگهان پسر جوانی را در کنار خیابان دیدم که روی ویلچر نشسته بود و طول خیابان را به آرامی طی می‌کرد.

هیچ توجهی به اطراف نداشت و در حال و هوای خودش طول خیابان را طی می‌کرد با خودم گفتم من که اینقدر ناشکری می‌کنم این بنده خدا چه بگوید؟

ترافیک مشکلات برای او سنگین ترند ناگهان در یک لحظه احساس کردم که در زندگی چیزی کم ندارم واز همه خوشبخت ترم.

فرمان خودرو را کج کردم به لاین دیگر خیابان رفتم درحالی که زیر لب خدا را شکر می‌کردم با سرعت حرکت کردم ترافیک مشکلات دیگر برایم معنایی نداشت./ز


باشگاه خبرنگاران
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.